امیرحسین مصلی، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار مدارا قرار داد نوشت: پس از وقایع تلخ ایذه که منجر به شهادت یک سروان پلیس و به تبع آن کشته شدن یک جوان دهه هشتادی در حاشیه مراسم سالروز تولد کیان پیر فلک در جادهای نزدیک به گورستان محل دفنش شد، در غیاب مراجع رسانهای مستقل و حرفهای برای اقناع افکار عمومی که بار دیگر جریحهدار شده و میپرسند چرا چرخه خشونت در این مملکت کماکان قربانی میگیرد؟ شاهد خط دهی هماهنگ از سوی تریبونهای رسمی هستیم که به مثابه بولتن نویسهای جناحی با استفاده از کلیدواژههایی چون بستر ساز جنایت، حامی تروریستها و معاندین و … به دنبال تسویه حساب سیاسی با مادر داغدار کیان هستند!
پس از آنکه زینب مولایی راد در اعتراضات سال گذشته کودک خود را از دست داد، روایت متفاوتی از روایت رسمی درباره کشته شدن فرزندش بازگو کرد؛ روایتی که اگر بیش از مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، وجدان عمومی جامعه را به درد نیاورده باشد، کمتر از آن هم نبوده است.
قطعا اگر دادگاهی علنی و شفاف طبق قانون اساسی همراه با هیئت منصفه و همچنین پوشش آزاد رسانهای برگزار میشد، میتوانست به بسیاری از سوالهای خانواده کیان و افکار عمومی پاسخ دهد اما اکنون رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی بجای پاسخگویی درباب تناقضهای دو روایت سال گذشته و همچنین مسئولیت پذیری در قبال واقعه اخیر ایذه در راستای تنویر افکار عمومی؛ در اقدامی خلاف قانون و اخلاق با توسل به احساسات، صراحتا مقصر شهادت سروان محمد قنبری را مادر کیان پیرفلک معرفی میکنند آنهم بدون هیچ سند و مدرکی! صرفا به این دلیل که راننده جوانی که پس از مراسم تولد کیان بیتوجه به ایست بازرسی این سروان پلیس را زیر گرفت، پسر عموی او بوده است؛ تلویحا نیز اشاره میکنند که اگر این مراسم برگزار نمیشد و زینب مولایی راد در این مدت دادخواه فرزندش نبود، نه پنج فرزند این سروان پلیس یتیم میشدند و نه پویا مولایی راد کشته میشد.
ابتدا باید پرسید از کی تا حالا رسانههایی چون اکانت توییتری نورنیوز متعلق به شورای عالی امنیت ملی یا خبرگزاری فارس و تسنیم میتوانند بجای ضابطان دادگستری و امثالهم اعلام جرم بکنند؟ آنهم نه در مقابل بازپرس و دادستان بلکه از طریق رسانههای عمومی! آیا این اتهام زنیهای بدون سند و مدرک نوعی پروندهسازی برخلاف قانون و اخلاق نیست؟
بماند که اگر این استدلال مغالطه آمیز را بپذیریم، باید گفت مقصر اصلی و بسترساز بسیاری از جنایات و فسادهای مالی و اخلاقی که اعضای خانواده بسیاری از مسئولان عالی رتبه کشور طی چهار دهه گذشته انجام دادهاند، شخص آن مسئول بوده است که آخرین نمونهاش ماجرای ارتباط فرزند میرسلیم نماینده فعلی مجلس با سازمان تروریستی مجاهدین است!
در ضمن چطور ساعتی پس از این واقعه به این نتیجه رسیدند که مادر کیان مقصر بوده است؟ اگر اطلاعات موثقی در این رابطه وجود داشت، چرا جلوی این واقعه دردناک گرفته نشد؟! اصلا چرا با امنیتی کردن این مراسم با برپایی ایست بازرسی جلوی تخلیه هیجانات ناشی از سوگ در آن منطقه گرفته شد؟ سر دادن چند شعار ولو ساختار شکن بهتر بود یا وقوع چنین واقعه تلخی؟ آیا چنین رویه غیر منصفانهای تنها برای تخریب این مادر داغدیده و خاموش کرده مطالبه دادخواهی او در راستای فرار از پاسخگویی مسئولان مربوطه نیست؟
آری! ما به تلخیهای خرداد پر از حادثه عادت داریم اما دیگر نه تا این حد غیرمنصفانه و بیمنطق!