به گزارش سایت خبری مدارا؛ دیدبان نوشت: ابوالفضل ظهرهوند، نماینده مجلس دوازدهم، عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای و سفیر سابق ایران ایتالیا و افغانستان مدعی شد: مادر اسد کماکان مثل یک مشاور و رایزن از سمت پدرش، حافظ دارد به اسد مدام توصیه میکند که ایران را از دست نده، اما از آن طرف اماراتی بلند میشود و میرود و میآید؛ اماراتی که عملا صهیونیست است، اماراتی که الان در همین شرایط هفت ماه اخیر که در غزه جنگ بوده، لجستیک انجام میداده، عربستان هم انجام میداده، اما صفر و یک نباید دید. همین امارات را میشود گوشش را کشید و تبیینش کرد که حداقل فتیلهات را بیاور پایین. یا فرض کن عربستان همینطور. عربستان نسبت به حتی یک سال پیش، دو سال پیش تغییر کرده؛ درست است که به توصیه آمریکا آمد و روابطش را با چین پیریزی کرد. هر دولتی، بقای خودش از هر چیزی برایش مهمتر است. میگویند میمون یکی از موجوداتی است که بیشترین علاقه را به فرزندش دارد. تست کردند و یک حمام را گرم کرده بودند و وقتی داغیاش به حدی میرسد که دیگر نمیتواند آن میمون تحمل کند، آن بچهاش که خیلی عزیزش بود را گذاشت زیرش و نشست روی آن. یعنی میخواهم بگویم تا این حد. شما نمیتوانی صفر و یک ببینی و بگویی اسد تا یوم القیامه رفیق ایران است. خود عراق؛ شما الان نگاه میکنی، از سودان بلند میشود در این مقطعی که حساسترین برهه است، بلند میشود و میرود آمریکا که بتوانند پروژه مشترک تعریف کنند. اما در نگاه آمریکا، اصلا عراق جایگاه خاصی ندارد، او جایگاهش مصرفی است. منطق دیپلماسی ما باید اینقدر بدنهاش قوی باشد که بدنه حکمرانی آنها را بتواند متقاعد کند. ضمن اینکه عراق هم در برزخ است، مثل سوریه. عاقبت این نردبان افتادنی است. ترکیه که هنوز مثل یک استخوان لای زخم در حلب داخل سوریه است، ولی شما نگاه میکنی که سوی یا دومین شریک تجاری غیررسمی است، چون خیلی کارهایش تحریم شده، ممنوعه است، اما دارد میآید. من میخواهم بگویم اتاق بازرگانی، تو اگر منافع فردیات نباشی و منافع خودت را ذیل منافع ملی تعریف کنی و منافع ملی را در چارچوب تفکر مقاومت و اسلام تعریف کنی، این اتفاق نمیافتد. ما مشکلمان همان اغتشاش است. الان فردگرایی محض در عرصه اقتصاد و سیاست ما جاری است. هر کسی از ظن خود شد یار من. همه دارند میروند، اما نمیدانند ما یک ظرف بزرگتری داریم بهنام ایران، یک ظرف عظیمتری داریم بهنام اسلام. برای همین است که من عرض میکنم و میگویم امروز ما باید تبیین درستی میکردیم. هم تاریخ هفت هزار سالهمان است، هم دستاوردهای قرآنی ما است، کتاب استراتژیک است و این همجوشی را اگر نتوانیم جوش دهیم، نمیتوانیم آن پرش لازم را داشته باشیم. بعد الان گرفتار کنجالهام، گوشتیم، بعد مردم را رساندیم به جایی که گوشت ۴۰۰ تومانی شده یک میلیون. اصلا زشت است، اصلا مساله غذا در غرب حل شده؛ با ۵۰ یوور شما میتوانی غذای خوبت را در یک هفته از سوپری بخری، با همین گرانیها. دولت اصلا شیوه حکمرانیاش غلط است، نوع نگاهش به مردم غلط است، نوع نگاهش به آینده آرمانهای قرآنی اشتباه است. ما دین دعوتیم. شما اگر نتوانی اقتصادت را متعین کنی، از کارآمدیات را در اقتصاد نتوانی متعین کنی، حرفهایت رو به هوا است، باد است. هنوز ما وابسته به دلاریم، یعنی دلارمحوریم. بانک مرکزیات را درست کن، نگاهش را درست کن. مردم کم نگذاشتهاند. دیگر بالاتر از شهید؟ عزیزش را داده و رفته، دیگر چه باید بدهد؟ اما طوری شده که الان طرف میآید و میگوید من چه جوابی بدهم به نوهام که پدرش شهید شده؟ چه بگویم راجع به این وضعیت؟ چرا باید این اتفاق بیفتد؟ یا ناکارآمدیم، بگوییم اسلام کارآمد نیست، مردش باش و دلیل بیاور که من هم بزنم در دهنت؛ یا اینکه اثبات کنیم کارآمدی را. کارآمدی با ادعا نیست. بهشت را به بها بدهند؛ شهید بهشتی میگفت؛ به بهانه و ادعا و وعده نسیه ندهند. حضرت حق را شما آیا نقص میبینی در خلقتش؟ چقدر دیگر دوپینگ شود؟ چقدر دیگر امکانات فراهم شود؟ ولی اصلا اینطوری نیست. بعد نگاه میکنی، در این قوه فساد میزند بیرون، در آن قوه فساد میزند بیرون، بعد مدام میخواهند ماله بکشند. آقا کی گفته، کی بود کی بود، من نبودم. آن که امام جمعه است. بابا جمع کنید این حرفها را. اینها درست است که شاید خودش یک پدیدار است، اما حکایت از روندها دارد. عرض کردم، برگ درخت بیاذن خدا نمیافتد. عنوان میشود که برای هر شنی که دارد حرکت میکند، یک فرشته کنارش است. شن الکی حرکت نمیکند. اصلا جهان این نظم آهنینش فکر کردی همینطوری بوده؟ مثل ما رندوم کار کرده؟ برویم و ببینیم چه میشود؟ تو چرا که میگویی من مومن به این دینم، داری اینقدر غیرعلمی کار میکنی؟ اینقدر غیرمنقی کار میکنی؟ آمارهایت چرا اینطوری است؟ ما سیره علوی هستیم، یا سیره معاویه هستیم. یا علی(ع) را واقعا قبول داریم؛ چرا باید مظلوم باشد در انقلاب اسلامی؟ بیاور طرف را در شهر بچرخان. پولها را گرفتهاند و رفتهاند؛ هم کسی که پول را گرفته، از حلقومش بکش بیرون. قانون اساسی داریم. قانون را از کجا آوردهاید؟ کدام یک از شما تا الان اجرا کردید؟ آقای زهرهوند، تو که کارمندی، ۲۰ سال پیش هم میدانستیم کجا بودی، مستاجر هم که بودی، شب و روز هم که مدام داری ادعا میکنی، بگو ببینم این ماشینهای میلیاردی را از کجا آوردی.