کد خبر : 208959
انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۶ - 10:16
دسته‌بندی : سیاسی، اخبار ویژه
چاپ

عباس عبدی: نواصولگراها همه‌چیز را قربانی حضور در قدرت می‌کنند/ آنها وبال حکومت شدند

عباس عبدی نوشت: سنت برای نواصولگرایان یک سکوی پرش است و هیچ تقیدی به آن ندارند. خیلی راحت همه‌چیز را قربانی کسب و حضور در قدرت می‌کنند. در یک کلام آنان هیولای فرانکنشتاین بودند که برای ترساندن اصلاح‌طلبان ساخته شدند.

عباس عبدی: نواصولگراها همه‌چیز را قربانی حضور در قدرت می‌کنند/ آنها وبال حکومت شدند

به گزارش سایت خبری مدارا؛  عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: از سال ۱۳۸۴ به بعد جریان جدیدی در دل اصولگرایان شکل گرفت که به نظر من ماهیت آن با کلیت جریان اصولگرایی مغایر است، ولی چون برای کسب قدرت از درون این جریان بیرون آمدند، آن‌ها منشعبین از جریان اصولگرایی و عبور کرده از آنان با عنوان نواصولگرایی شناخته شدند. عبوری بدخیم و غیر صادقانه.

آنان نمی‌خواستند با ارزش‌های جدید و مدرن و تحول‌خواهانه شناخته شوند، چراکه از ساختار قدرت حذف می‌شدند و از سوی دیگر می‌خواستند از مردم رای بگیرند که در این صورت مجبور بودند فاصله زیادی با اصولگرایان بگیرند تا بتوانند آرای مردم و اصلاح‌طلبان را به دست آورند.

در واقع جریان نواصولگرا زایده انواع تناقضات موجود در ساختار سیاسی ایران است از جمله اینکه از یک‌سو متکی بر انتخابات است و از سوی دیگر می‌خواهد، کسانی از آن بیرون آیند که مطلوب ساختار است. در عین حال، این جریان محصول رشد فساد و بسته شدن دایره نخبگان و مدیران بود که زمینه را برای شعار‌های بر ضد اشرافیت سالاری و وعده به فقرا و فرودستان مساعد کرد.

برخی اصولگرایان از ابتدا این جریان را می‌شناختند، ولی چون رقیب و دشمن اصلی خود را اصلاح‌طلبان قرار داده بودند، از این جریان حمایت و گمان کردند که این جریان، چون موم در دست آنان است و در زمان مناسب می‌توانند آنان را حذف کنند.

در حالی که بسیاری از ناظران سیاسی از این اتحاد عجیب و غریب حیرت کردند و شاهد اتحادی بودند که موجب تخریب فضای عمومی جامعه و مخدوش شدن مرزبندی‌ها شد. آثار اولیه آن در انتخابات ۱۳۸۸ و سپس در جریان خانه‌نشینی سال ۱۳۹۰ خود را نشان داد.

این دو گروه با هم تفاوت‌های جدی دارند، در اینجا به برخی از این تفاوت‌ها اشاره می‌کنم. با این توضیح که این تفاوت‌ها به معنای آن نیست که همه افراد دو گروه واجد این تفاوت‌های فکری و رفتاری هستند، این تفاوت‌ها به معنای آماری است، یعنی اکثریت هر گروه نسبت به گروه دیگر چنین است.

اصولگرایان تقیدات مذهبی و اخلاقی جدی‌تری دارند و به نهاد‌های سنتی مذهبی ارج بیشتری می‌گذارند. مبادی آداب و مودب هستند، میان آنان دروغ یا همان خلاف‌گویی آگاهانه کمتر است، پیش از وارد شدن به عرصه قدرت، مکنت اقتصادی داشته‌اند و آن را از محل قدرت تامین نکرده‌اند هر چند ممکن است بعدا با استفاده از قدرت این مکنت را افزایش داده باشند.

به لحاظ خانوادگی و طبقاتی ریشه‌دار هستند، استقلال نسبی از قدرت دارند و اگر حرف‌هایی را در نقد قدرت نمی‌زنند، ملاحظات مصلحت‌جویانه دارند.

نواصولگرایان با آنان تفاوت‌های زیادی دارند، برای آن‌ها قدرت اصلی‌ترین ارزش است. از هر چیزی که آنان را به قدرت برساند، تمجید می‌کنند و هر چیزی که مانع آن‌ها شود، آن را بی‌حیثیت و لجن مال می‌کنند. نگاه آن‌ها به وقایع، شخصیت‌ها و امور نگاهی ابزاری است. چیزی برای آن‌ها اصالت ندارد جز قدرت. در اخلاق هم نگاه آن‌ها ابزاری است، چون ارزش‌های اخلاقی آن‌ها را محدود می‌کند و دست‌شان را می‌بندد، به آن پایبندی ندارند.

دروغگویی برای آنان روش سیاسی جا افتاده و مقبولی برای کسب قدرت و از میدان راندن رقباست. به ادب و متانت علاقه‌ای ندارند. مذهب برای آنان ابزار است. کار چندانی به محتوای دین ندارند به مذهب تعقلی علاقه ندارند، ولی شیفته هیجان و عاطفه‌اند. خرافه‌گرا و ضد علم هستند. با علوم جدید به ویژه با علوم انسانی میانه‌ای ندارند. در امور بهداشتی برای مردم شبه علم را تجویز می‌کنند، ولی خودشان از پیشرفته‌ترین امکانات پزشکی بهره می‌برند.

در فضای عمومی به ظاهر و نمایش علاقه دارند. نمایش و ظاهرگرایی در مرکز سیاست‌ها و روش‌های آن‌ها قرار دارد. به تبلیغات اعتیاد دارند، همه‌چیز را «روایت» می‌بینند و برای حقیقت ذره‌ای اهمیت قائل نیستند. به شدت مناسکی و نمایشی و کارناوالی هستند. می‌کوشند که در عرصه عمومی باشند حتی اگر با بدنامی همراه باشد. خشونت برای آنان یک راهبرد و انسان برای آنان ابزار است. لزوما به خودشان هم رحم نمی‌کنند، چه رسد به دیگران.

اگر در علم دنبال خرافه‌اند، در سیاست هم به نظریه توطئه علاقه دارند. مساله اصلی آنان قدرت است و دیگر هیچ؛ به همین علت خیلی راحت تغییر موضع می‌دهند. عموما رانتی هستند و از منابع مالی و سیاسی حکومتی ارتزاق می‌کنند. حلال و حرام برای آنان موضوعیت چندانی ندارد. آنان برخلاف اصولگرایان نقش چندانی در انقلاب نداشته‌اند، بیشتر نوانقلابی هستند، یعنی انقلابیون پس از انقلاب، مثل اسلام آوردن‌های پس از فتح مکه. در جنگ هم جدی نبودند و نمایشی حضور داشتند.

سنت برای آنان یک سکوی پرش است و هیچ تقیدی به آن ندارند. خیلی راحت همه‌چیز را قربانی کسب و حضور در قدرت می‌کنند. در یک کلام آنان هیولای فرانکنشتاین بودند که برای ترساندن اصلاح‌طلبان و نیرو‌های رو به آینده از دل اصولگرایی ساخته شدند، ولی پس از انجام این ماموریتِ، خودشان وبال حکومت شدند.

اخبار مرتبط:
غضنفرآبادی، نماینده مجلس: بازگشت گشت‌ارشاد به خیابان‌ها قانونی است
غضنفرآبادی، نماینده مجلس: بازگشت گشت‌ارشاد به خیابان‌ها قانونی است

رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس مدعی شده است که بازگشت گشت ارشاد قانونی و طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است.

آصفری، نماینده مجلس: آقای رافائل گروسی از رأفت جمهوری اسلامی دارد سؤاستفاده می‌کند / سفر گروسی به ایران برای ما خوشحال‌کننده نیست و اهمیتی نَدارد
آصفری، نماینده مجلس: آقای رافائل گروسی از رأفت جمهوری اسلامی دارد سؤاستفاده می‌کند / سفر گروسی به ایران برای ما خوشحال‌کننده نیست و اهمیتی نَدارد

محمدحسن آصفری مدعی شد: آقای گروسی همواره از رأفت جمهوری اسلامی سؤاستفاده کرده است. بعد از برجام قرار بود آژانس راستی‌آزمایی کند و اگر ایران به تعهداتش عمل کرده باشد،گزارشی دقیق و صادقانه بدهد اما آژانس در همه این سال‌ها نشان داد که سیاسی‌کاری می‌کند و دیدیم که گزارش‌های مغرضانه‌ای داد.

معصومه حائری‌یزدی: آقامصطفی (خمینی) درباره حجاب سختگیری نمی‌کرد
معصومه حائری‌یزدی: آقامصطفی (خمینی) درباره حجاب سختگیری نمی‌کرد

مرحوم حاج آقا مصطفی از حضور در نجف و در کنار برخی از روحانیونی که افکار متحجرانه‌ای داشتند ناراحت بود و به علت حضور برخی از این روحانیون در بیرونی امام، شاید نزدیک ۱۰ سال به بیرونی ایشان نمی‌رفت و با ناراحتی و عصبانیت و با صدای بلند می‌گفت این چه کاری است که در بیرونی می‌نشینند و چای می‌خورند و درباره گوشت و مانند آن حرف می‌زنند؟! اما بیرونی مرحوم آیت‌الله خویی را خیلی قبول داشت.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق محفوظ است