به گزارش سایت خبری مدارا، یکی از شعارهای اصولگرایان برای حمایت از آقای رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری افزایش سرمایه اجتماعی به سود این جریان سیاسی بود. از سوی دیگر آقای رئیسی نیز در انتخابات ریاستجمهوری روی افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی تأکید کرد. با این وجود هنوز مشخص نیست دولت در زمینه مسائل اجتماعی و به خصوص افزایش سرمایه اجتماعی چه اقداماتی انجام داده و آیا اقداماتی که در این زمینه انجام داده به افزایش سرمایه اجتماعی منجر شده یا خیر. اقلیما معتقد است: « برجام مشکلی از جامعه ما حل نمیکند. مشکل ما برجام نبوده که بتوان با یک توافق آن را حل کرد. برجام ممکن است در کوتاه مدت گشایشهای اقتصادی برای جامعه بههمراه بیاورد اما نمیتواند مشکلات اجتماعی امروز ما را مرتفع کند و سرمایه اجتماعی را افزایش بدهد. اعتماد اجتماعی ارتباطی به برجام ندارد. دولت اگر میخواهد اعتماد عمومی را افزایش بدهد باید شایسته سالاری را در دستور کار خود قرار بدهد و از کسانی در مدیریت کشور استفاده کند که از توانایی لازم برای حل مشکلات مردم برخوردار باشند. اقتصاد بخشی از سرمایه اجتماعی را شکل میدهد و نه همه آن…» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
دولت سیزدهم به چه میزان موفق شده سرمایه اجتماعی را ارتقا بدهد؟ آیا رویکردی که دولت در پیش گرفته در نهایت به افزایش سرمایه اجتماعی بیشتر منجر خواهد شد؟
سرمایه اجتماعی مفهومی در جامعهشناسی است که در تجارت، اقتصاد و علوم انسانی که در راستای ارتباطات درون و برون گروهی از آن استفاده میشود. البته تعاریف مختلفی برای سرمایه اجتماعی وجود دارد اما این مفهوم یکی از کلیدواژههای کلان جهان مدرن است که در رویکردهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. سرمایه اجتماعی را نمیتوان در مسائل اقتصادی خلاصه کرد و کسانی که تلاش میکنند سرمایه اجتماعی را به اقتصاد گره بزنند اشتباه میکنند. سرمایه اجتماعی میتواند شامل بینش افراد نیز شود. سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیمی است که در توسعه و ثبات اجتماعی هر جامعه نقش مهمی دارد. اهمیت سرمایه اجتماعی به میزانی است که از آن به عنوان ثروت نامرئی یک کشور نام برده میشود. هنگامی که در جامعهای سرمایه اجتماعی کاهش پیدا میکند مشارکتهای سیاسی و اجتماعی نیز کاهش پیدا میکند. از سوی دیگر بیاعتمادی، ناامیدی و احساس محرومیت نیز در آن جامعه افزایش پیدا میکند. واقعیت این است که شرایط زندگی خانوادهها به شکلی رقم خورده که سطح اعتماد اجتماعی در بین مردم کاهش پیدا کرده است. آیا امروز میتوان عنوان کرد که مردم به عملکرد فلان مدیر اعتماد دارند. هنگامی که اعتماد اجتماعی در جامعه کاهش مییابد آن جامعه در مسیر رشد و توسعه قرار نخواهد گرفت. واقعیت این است که در شرایط کنونی بسیاری از مدیرانی که به کار گرفته شدهاند درک درستی از مفهوم توسعه اجتماعی ندارند و این مفهوم در بین بازیهای سیاسی گم شده است. امروز سخنانی که از زبان برخی نمایندگان مجلس گفته میشود برخلاف خواست مردم است. هنگامی که نمایندگان قوانینی تصویب میکنند که در زندگی مردم تأثیر چندانی ندارد مردم نسبت به عملکرد آنها بیاعتماد میشوند. در شرایط کنونی مردم نیاز به امنیت فکری دارند.
چگونه میتوان امنیت فکری مردم را افزایش داد؟
جامعهای دارای آرامش است که همهچیز در سر جای خود قرار داشته باشد اگر در جامعهای هرچیزی در سر جای خود قرار نداشته باشد بهصورت طبیعی مردم آن جامعه عصبی میشوند. در چنین شرایطی افراد جامعه اعتماد خود را نسبت به یکدیگر از دست میدهند. درنتیجه هنگامیکه افراد جامعه به هم اعتماد نداشته باشند به مدیران نیز اعتماد نخواهند داشت. در هیچ کشوری وعده مشکل مردم را حل نکرده و بلکه رفاه بیشتر و رسیدگی به مشکلات مردم بوده که مردم را نسبت به آینده امیدوار نگهداشته است. در کشورهای جهان همه روسای جمهوری تلاش میکنند بیکاری را در جامعه کاهش بدهند. به همین دلیل نیز اگر در زمان یک رئیسجمهور بیکاری در جامعهای افزایش پیدا کند مردم آن کشور دیگر به آن رئیسجمهور رأی نمیدهند و فرد دیگری را انتخاب میکنند. از منظر جامعهشناختی در شرایط نامناسب اقتصادی فساد و بزهکاری اجتماعی افزایش پیدا میکند. نکته مهم در این زمینه این است که افزایش مشکلات اقتصادی باعث میشود که میزان آسیبهای اجتماعی ازجمله طلاق اعتیاد افزایش پیدا کند. اتفاقی که در کشور ما در حال رخ دادن است. آقای رئیسی عنوان میکند که باید دستمزد کارگران افزایش پیدا کند و یا جلوی گرانیها گرفته شود. سؤال اینجاست که آیا همه کارفرمایان بخش خصوصی به بخشنامه توجه میکنند؟ درنتیجه با گفتن و حرف زدن مشکلی حل نمیشود، بلکه این عمل دولت است که باعث میشود اوضاع اقتصادی بهتر شود. فقر با گران کردن کالاهای موردنیاز مردم ریشهکن نمیشود. فقر زمانی از بین میرود که مردم درآمدی متناسب با تورم موجود در جامعه داشته باشند. اگر در سالهای گذشته فقر در جامعه بیشتر شده به دلیل این است که در سالهای گذشته حقوقی که به مردم دادهشده بر اساس تورم موجود در جامعه نبوده است.
مسائل اقتصادی به چه میزان در کاهش سرمایه اجتماعی مردم نقش داشته است؟
اگر دولت قصد دارد سرمایه اجتماعی را افزایش بدهد که براساس آنچه آقای رئیسی در انتخابات عنوان کردند قصد چنین کاری را دارند باید در این مسیر حرکت کند. سرمایه اجتماعی یک شبه از کاهش نیافته که یک شبه دوباره احیا شود. سرمایه اجتماعی در دهههای گذشته و به دلایل مختلف و از جمله سوء مدیریت دچار آسیب و کاهش شده و به همین دلیل باید دههها در مسیر اعتلای آن تلاش کنیم تا دوباره احیا شود. واقعیت این است که دولت در زمینه مسائل اقتصادی هنوز هیچ تصمیم مهم و تأثیرگذاری نگرفته که در زندگی مردم تأثیرگذار باشد. اینکه حقوق کارمندان و کارگران افزایش پیدا کرده به معنای این نیست که وضعیت مردم بهتر شده است. به میزان اینکه حقوق کارمندان و کارگران بیشتر شده میزان تورم و گرانی نیز بیشتر شده است. حتی در مواردی میزانگرانیها چندین برابر حقوق کارگران و کارمندان است. در ماههای گذشته اغلب کالاهای موردنیاز مردم بههمراه قیمت تاکسی و اتوبوس افزایش پیداکرده است. اگر تصمیمگیریهای دولت کارشناسیتر بود بهجای اینکه به حقوق کارمندان و کارگران اضافه کند تلاش میکرد قیمت کالاهای موردنیاز مردم را در همان قیمت نگاه دارد و اجازه ندهد افزایش پیدا کند. اگر دولت میتوانست وضعیت گرانیها را مانند سال گذشته نگه میداشت اتفاق خوبی در کشور رخ میداد. این در حالی است که تصمیمات دولت در زمینه افزایش نرخ دستمزد و بقیه تصمیمات باعث شده که مردم کشور نسبت به سال گذشته با گرانی بیشتری مواجه باشند. هنگامیکه یک کارفرما باید۵۰ درصد حقوق کارگران خود را افزایش بدهد به معنای این است که وی مجبور است با بیمه در حدود۷۵ درصد بیشتر به کارگر خود دستمزد بدهد. درنتیجه تصمیم میگیرد قیمت کالای خود را صد درصد افزایش بدهد تا بتواند تراز مالی خود را تنظیم کند. در چنین شرایطی فشار اصلی اقتصادی روی خریدار میآید. مسئول اقتصادی تیم دولت آقای مخبر است و ایشان باید نسبت به تصمیماتی که در دولت گرفته میشود پاسخگو باشد. در شرایط کنونی اغلب کارگران در وضعیت نامناسب اقتصادی زندگی میکنند و بسیاری از مغازهداران با رکود مشتری مواجه هستند. از سوی دیگر بیکاری در جامعه در حال افزایش است. وضعیت به شکلی شده که شرکتهای خصوصی یا به حالت نیمه تعطیل درآمدهاند و یا اینکه مجبور شدهاند کارکنان خود را اخراج کنند. شرایط اقتصادی مردم تأثیرمستقیمی در تحولات اجتماعی یک جامعه خواهد داشت. این مسأله تنها مختص به ایران نیست و بلکه در همه کشورهای جهان وجود دارد.
این احتمال وجود دارد که دولت در آینده نزدیک با امضای برجام تحریمها را لغو کند. آیا برجام میتواند باعث افزایش سرمایه اجتماعی و بهبود وضعیت اقتصادی مردم باشد؟
برجام مشکلی از جامعه ما حل نمیکند. مشکل ما برجام نبوده که بتوان با یک توافق آن را حل کرد. برجام ممکن است در کوتاه مدت گشایشهایی اقتصادی برای جامعه بههمراه بیاورد اما نمیتواند چالشهای اجتماعی امروز ما را مرتفع کند و سرمایه اجتماعی را افزایش بدهد. اعتماد اجتماعی ارتباطی به برجام ندارد. دولتها اگر میخواهند اعتماد عمومی را افزایش بدهند باید شایسته سالاری را در دستور کار خود قرار بدهند و از کسانی در مدیریت کشور استفاده کنند که از توانایی حل مشکلات مردم برخوردار باشند. اقتصاد بخشی از سرمایه اجتماعی را شکل میدهد و نه همه آن. برجام نمیتواند امنیت فکری مردم را به آنها برگرداند. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که متأسفانه در کشور ما در سالهای اخیر اعتماد به آینده اقتصادی کاهش پیدا کرده است. امروز کسی که پولدار است امید به آینده ندارد، کسی که تحصیل میکند به پیدا کردن شغل مناسب امید چندانی ندارد و کسی که ازدواج میکند امیدی به این مسأله ندارد که بتواند ازنظر اقتصادی زندگی خود را تأمین کند. در چنین شرایطی نمیتوان خوشبین بود. به همین دلیل نیز اگر قصد داشته باشیم کشور خود را از نظر امید به آینده با کشورهای دیگر مقایسه کنیم باید به این نکته توجه کنیم که کدام کشورها در وضعیتی شبیه به ما زندگی میکنند. بر اساس آمارهایی که مددکاران اجتماعی در ایران تهیه کردهاند بیش از۷۰ درصد مردم ایران دچار بیاعتمادی هستند. این بیاعتمادی از نزدیکان و آشنایان آغاز میشود و درنهایت به ساختارهای مدیریتی جامعه میرسد.