به گزارش سایت خبری مدارا؛ خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در ۲۶ دی سال ۱۳۷۹ را در ادامه میخوانید:
آقای [مسعود] سفیری، [خبرنگار] آمد. درخواست داشت، به خبرنگارانی که دچار مشکل شدهاند، کمک کنم و مراتب تشکر خانواده آقای مرتضی فیروزی [سردبیر سابق روزنامه تهرانتایمز] را آورد و نیز تقاضای [کوروش] نیکاختر، [عامل ترور سال ۱۳۷۲] را که باز هم کمک کنم که از زندان آزاد شود؛ در حرم امام به من سوءقصد کرد و محکوم به اعدام شد و با عفو من، از اعدام نجات یافت.
جمعی از [جمعیت] فداییان اسلام آمدند. آقای [محمدهادی] عبدخدایی، مقداری از فضایل آقای [سیدمجتبی] نواب [صفوی] گفت و قرآن به سبک نواب خوانده شد. من هم در مورد شجاعت و صراحت و تأثیر فداییان صحبت کردم و گفتم، امروزه هم باید فعال باشند. اصرار داشتند که برای مجلس یادبود فداییان شهید، به قائمشهر بروم که نپذیرفتم.
آقای [حسن] خلیلیان، مشاور وزیر کشور آمد. گفت، اخیراً با مراجع قم ملاقات داشته؛ نظر اکثریت این است که آقای [سیدمحمد] خاتمی، بهتر است نامزد انتخابات [ریاستجمهوری] نشود و او نظر آنها را به آقای خاتمی رسانده است و مقداری از ضعف عملکرد دولت در امور فرهنگی و اقتصادی و سیاسی انتقاد کرد و گفت، نامزد استانداری قم بوده که به خاطر شرایط جاری نپذیرفته است.
دکتر محمود طباطبایی، [رئیس بیمارستان شهدای تجریش] آمد. گفت، شورای عالی [سازمان] نظام پزشکی، به ترتیب دکتر [محمدرضا] ظفرقندی، دکتر [علیرضا] نوری و دکتر [شهابالدین] صدر را به آقای خاتمی، [رئیسجمهور]، پیشنهاد ریاست داده و قاعدتاً آقای خاتمی، همان نفر اول را حکم میدهد و او آدم معتدلی نیست. از من خواست که برای انتصاب آقای نوری کمک کنم.
عصر، مدیران بنیاد شهید و جمعی از روحانیون برای مراسم شهدای روحانیت تهران آمدند. آقای [محمدحسن] رحیمیان، [رئیس بنیاد شهید] گزارش داد وگفت، روحانیت به نسبت شهید با جمعیت روحانی در برابر اقشار دیگر، خیلی بیشتر شهید روحانی داده و خانوادههای روحانی به نسبت دیگر خانوادهها، شش برابر شهید غیرروحانی دادهاند. من هم درباره عظمت و ارزش شهید و پیشتازی روحانیت در مسایل خیر و ایثار و دشمنی استکبار با روحانیت سخنرانی کردم.
بخش دیجیتالی ماهواره دفترم، اشکال پیدا کرده بود. آقای بلوچستانی آمد، اصلاحکرد و گفت، کلاغها در پشت بام، روی دیش مینشینند و هنگام پرواز با فشاری که میآورند، تعادل دیش را به هم میزنند.
– آقای مرتضی فیروزی نیاکی، سردبیر روزنامه انگلیسی زبان ایراننیوز، توسط وزارت اطلاعات به جرم جاسوسی و انتقال اسرار کشور به بیگانگان و مسائل اخلاقی، دستگیر و پس از محاکمه به اعدام محکوم شد. با پیگیری آقای هاشمی و مساعدت آیتالله محمد یزدی، رئیس وقت قوه قضاییه، او از مرگ نجات یافت.
– روز سهشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۷۲در مراسم دهه فجر در حرم امام خمینی، در میان سخنرانی آقای هاشمی، کورش نیکاختر مبادرت به شلیک چند گلوله کرد. در این ترور، چهار گلوله شلیک شد. آقای هاشمی در خاطرات این روز چنین نوشته است: «چند دقیقه از صحبت من گذشته بود که صدای چهار شلیک تیر از راه دور شنیده شد. اول خیال کردم لامپهای برق ترکیده، ولی شعارهای مردم و مرگ بر منافق و اجتماع مردم در ضلع غربی مرقد، روشن کرد که گلوله شلیک شده، ولی من تعادل را حفظ کردم و به صحبت ادامه دادم. آقای مرتضاییفر خواست توضیح دهد، نگذاشتم. احمدآقا هم از پشت پرده آمد و تا آخر صحبت کنار من ایستاد.»
خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی که آن روز در جایگاه حضور داشت، نوشت که آقای هاشمی در واکنش نسبت به اقدام ضارب، خونسردی خود را کاملاً حفظ کرده بود؛ به گونهای که حتی وقتی یکی از محافظان، مقابل او و جلوی تریبون قرار میگیرد، با اشاره دست او، مجبور میشود از مقابلش کنار برود. کوروش نیک اختر، ضارب، از پرسنل عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی بود و بعد از دستگیری و محاکمه، به جرم اقدام علیه امنیت کشور و سوءقصد علیه جان رئیسجمهور، به اعدام محکوم شد، اما او تقاضای عفو و بخشش کرد و آقای هاشمی در نامهای به قوهقضاییه از حقوق شخصی خود گذشت نمود و نوشت: «اینجانب از حق شخصی خود گذشتم و با توجه به ابراز ندامت و ادعای پیبردن به اشتباهات از سوی مجرم، مایلم کمک شود تا فرد نادم به حیات خود ادامه دهد.»
– آقاى هاشمى، در این سخنرانی، ضمن تشریح وضعیت سیاسى کشور در هنگام ظهور فداییان اسلام گفت: «تولد فداییان اسلام پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ و در زمانى بود که حملات گروههاى مختلف ضددینى به ارزشهاى مذهبى جامعه، هر روز شدیدتر مىشد. در چنین شرایطى، قیام شهید نوابصفوى، نمونهاى بارز از ظلمستیزى و عدالتخواهى در تاریخ مبارزه روحانیت پیشرو، با حکومتهاى ضددینى بود. پیام شهید نواب صفوى، بازگشت به اصول دین اسلام و احراز هویت مستقل دینى بود.» ایشان شهیدسیدمجتبی نواب صفوى و یارانش را از جمله انسانهاى مبارزى خواندکه با غیرت و شجاعت، با یاران خود به مبارزه با دولت ظلم و جور پرداخت و با اقدامهاى خود، نزدیکى و پیوند سیاست و دیانت را عملاً به همگان نشان داد. رجوع کنید ←کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
– در این ملاقات، آقای محمدحسن رحیمیان، رییس بنیاد شهید گفت: «در مجموع شهداى کشور از هر هزار نفر جمعیت تقریباً چهار نفر شهید شدند؛ یعنى از هر ۲۵۰ نفر یک نفر در سراسرکشور شهید شد. این نسبت در ارتباط با روحانیت بسیار متفاوت است. شهداى روحانیت حدود ۱۱ برابر میانگین شهداىکلکشور است. روحانیانىکه شهید دادهاند، یعنى فرزندشان شهید شده، نزدیک شش برابر میانگینکلکشور است. اگر دشمن با همه وجود تلاش مىکند که روحانیت را در کشور ضعیف کند، به خاطر این است که دریافتند نقش روحانیت در پیروزى و تداوم انقلاب مؤثر است.تعداد۱۳۸۰ نفر از شهداى روحانى، رزمنده بودند که در بین آنها مسئول تخریب، آرپىجىزن، امدادگر، فرمانده گردان، جهادگر، بىسیمچى و همه سمتهاى جنگى را داشتیم؛ اینگونه نبود که فقط براى تبلیغات و نماز جماعت رفته باشند.»
– در بخشی از این سخنرانی آمده است: «روحانیت، بیش از انقلاب در میدان ثابت کرد؛ صف اول راهپیمایىها در دوران مبارزه، مال علما، ائمهجماعات و روحانیون بود. خطر هم در صف اول بود. اوایل راهپیمایىها نبودم، زندان بودم، اما وقتى که اواخر به جمع ملحق شدم، در برنامههاى راهپیمایىها، اول توبه مىکردیم، وصیتنامه مىنوشتیمã äو آماده شهادت مىشدیم و از خانه بیرون مىآمدیم. همه مردم اینگونه بودند. اینگونه نبود که روحانیت کنار بنشیند و از مردم درخواست کند که شما به خیابانها بروید. مىدانید که رییس دولت ما [شهید باهنر] که روحانى بود، شهید شد. رییس دستگاه قضایى [شهید بهشتی] که روحانى بود، شهید شد. ائمه بزرگ جمعه و شهداى محراب، روحانى بودند. اینها شخصیتهاى عظیمى بودند. کسى که معلم، مربى و مروج ایثار است، باید خودش ایثارگر باشد. خوبى آن در این است که روحانیت به این عهد خود وفا کرد. بىجهت نیست که روحانیت همیشه پشتیبان مردم، با مردم و متکاى مردم بود. اگر تاریخ ایران را بخوانید و نقش روحانیت شعیه را مطالعه کنید – اهل سنت هم اینگونه هستند – متوجه مىشوید که هروقت خطرى در ایران به وجود آمد، در جنگها، مشکلات و قحطىها، همیشه خانههاى روحانیون پناهگاه مردم بود.» رجوع کنید ←کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۹»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۴۰۱.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»