به گزارش سایت خبری مدارا؛ آرمان ملی نوشت: واقعیت این است که اصولگرایان و پایگاه اجتماعی رئیسی چنین اجازه ای به وی نمیدهند. با این وجود کسی که وارد صحنه شده و عنوان می کند به دنبال حل مشکلات مردم و تغییر وضعیت موجود است نباید اجازه بدهد برخی در مسیر وی کارشکنی کنند و هدف گذاری های متعالی را مخدوش کنند.کسی که به مردم وعده داده باید به وعدههای خود عمل کند. این در حالی است که شرایط برای آقای رئیسی فراهم است و در شرایط کنونی همه ارکان قدرت با دولت آقای رئیسی همراهی خواهند کرد». جملات ذکر شده اظهارات حسین کاشفی، رئیس سابق خانه احزاب و فعال سیاسی اصلاح طلب است. کاشفی در این گفت وگو به بررسی مهم ترین چالش های کشور در ماه های منتهی به انتخابات مجلس پرداخته که در ادامه میخوانید.
*در شرایطی که جریان های سیاسی از اقبال گذشته برخوردار نیستند به زمان انتخابات مجلس نزدیک تر می شویم. در چنین شرایطی اصلاحطلبان چه کنشی از خود بروز خواهند داد؟
واقعیت این است که برخی براین باور هستند که اصلاحات به پایان راه خود رسیده است. این در حالی است که چنین نیست. اصلاحات مانند زندگی است که هیچ گاه به پایان نمی رسد و دارای مبانی و آرمان هایی است که همواره مورد نیاز جامعه و افراد آن است.گفتمان اصلاح طلبی عنوان می کند باید اخلاق مدار،قانون مدار،به حقوق شهروندی احترام بگذاریم و به آزادی های مدنی و انسانی های افراد جامعه احترام گذاشته شود. کسی که قانون و رقابت را می پذیرد باید بستر قانون پذیری را نیز فراهم کند تا همه جریان های سیاسی بتوانند به صورت برابر در رقابت های انتخاباتی حضور داشته باشند.انتخابات ریاست جمهوری گذشته به شکلی بود که در یک مسابقه شنا دست و پای عده ای را بسته بودند و در مقابل دست و پای عده دیگری باز بود و هر دو را در استخر آب انداخته بودند. در چنین شرایطی چه انتظاری از کسانی که با دست بسته در استخر بودند باید داشت؟آیا شرایط برای پیروزی آنها برای رقابت برابر با آنها فراهم بوده است؟مهم ترین مسأله اصلاح طلبان همراهی با مردم و نمایندگی کردن مطالبات آنهاست. با این وجود نمی توان همه این مسائل را به عملکرد اصلاح طلبان ارتباط داد.
*چه میزان از این چالشها به عملکرد اصلاح طلبان ارتباط دارد؟
یکی از مهم ترین مسائلی که در این زمینه نقش داشته این است که اصلاح طلبان باید بیشتر با مردم گفت و گو میکردند.از سوی دیگر اصلاح طلبان باید مسائل و مشکلات را به مردم میگفتند ریشه های نابسامانی ها را درک میکردند.اگر مردم ریشه های نابسامانی ها را درک می کردند تا به این اندازه شرایط پیچیده نمی شد.یکی از مهم ترین موضوعات این است که اقتصاد و سیاست دو روی یک سکه هستند.این در حالی است که عده ای قصد داشتند و دارند که اقتصاد را از سیاست جدا کنند.عده ای از روزی که برجام به نتیجه رسید با برجام مخالف بودند و در شرایط کنونی نیز مخالف هستند. واقعیت این است که ما باید امروز به دنبال تعامل مسالمت آمیز با جهان باشیم. شرایط امروز جهان به شکلی نیست که یک کشور بخواهد با دیگران ارتباط نداشته باشد.امروز جوامع و انسان ها به هم نیازمند هستند و به همین دلیل باید بین جوامع مختلف ارتباط برقرار باشد.در چنین شرایطی کسی نمی تواند مدعی شود که باید بین کشور دیوار کشید و با کشورهای دیگر ارتباط نداشت.مخالفان برجام دارای چنین دیدگاهی هستند و به ارتباط مهم برجام و اقتصاد داخلی توجه نمیکنند.
* با این وجود آیا موضوع احیای برجام برای دولت جدی است؟
مدیریت دارای یک چرخه است که در مرحله عمل باید مورد رصد قرار بگیرد و پس از مدتی مورد بازبینی قرار بگیرد.نظارت به معنای مچ گیری و دخالت نیست و بلکه به معنای نظارت بر اجرای صحیح برنامه ریزیهاست.
اگر در دولت آقای رئیسی چنین نظارتی وجود داشت و کارهایی که باید انجام می شد اما انجام نشده بود مورد بررسی قرار می گرفت شرایط تغییر میکرد.این انتقادات به دولت آقای رئیسی وارد بوده است.با این وجود در چنین شرایطی نمیتوان همه مشکلات کشور را به گردن دولت انداخت و بقیه ارکان قدرت را تبرئه کرد.همه کسانی که در تصمیم گیری کلان کشور نقش داشتهاند در نابسامانی های موجود مقصر هستند.در ماههای پایانی دولت روحانی می توانست مذاکرات را به نتیجه
برساند که عده ای چنین اجازه ای ندادند و در داخل کشور اقدماتی انجام دادند که با روح مذاکره و گفت وگو منافات داشت.اگر منافع ملی و مردم مورد توجه بود برخی اقدامات تنشزا انجام نمی شد.از سوی دیگر کشور بیش از همیشه نیاز به یکپارچگی دارد. نباید شرایط به سمتی حرکت کند که مردم از یک مسئول یک سخن بشوند و در مقابل از مسئول دیگر سخن دیگری بشنوند.
*به نظر می رسد حمایت های کافی از دولت رئیسی صورت گرفته است.آیا باید دولت را مسئول چالش های موجود دانست و یا قوای دیگر از جمله مجلس نیز در این زمینه نقش داشته اند؟
هنگامی که قوا یکدست می شود عیب هم را نمی بینند.کسی که عیب دیگری را به وی گوشزد می کند دوست اوست.این در حالی است که برخی در کشور انتقاد کردن را به مثابه نفی کردن در نظر می گیرند.هنگامی که قوا در اختیار یک جریان قرار گرفته است تلاش می شود به صورت آگاهانه یا ناآگانه عیب های یکدیگر را بازگو نکنند که در چنین شرایطی ناکارآمدی ها مشخص نمی شود و پنهان می ماند.در چنین شرایطی فشار روی مردم وارد خواهد شد.نباید کسی که به دنبال نقد دلسوزانه از وضعیت کشور است را نفی کنیم.بنده امیدوارم این رویکرد در دولت آقای رییسی ادامه نداشته باشد.قرار نیست وضعیت به همین شکل ادامه یابد و بلکه باید بهتر از گذشته باشد.مهم ترین سرمایه کشور نیروی انسانی و جوانان هستند.این در حالی است که آمار مهاجرت از کشور در سال های اخیر افزایش پیدا کرده است.چرا شرایط زندگی و کار مناسب برای جوانان مهیا نیست تا آنها در کشور خود زندگی و فعالیت کنند.ما در این زمینه ضررهای زیادی متحمل شدهایم.به همین دلیل آقای رئیسی باید در این زمینه تلاش زیادی انجام بدهد. از سوی دیگر باید در مقابل تیعیضها ایستادگی کرد و اجازه نداد در کشور ادامه پیدا کند. نباید شهروندان را به شهروند یک و دو تقسیم کنیم.باید از تجربه۴۴ ساله جمهوری اسلامی استفاده کنیم.سوال اینجاست که چرا پس از ۴۴ سال انتخاباتی در کشور برگزار شود که بیش از پنجاه درصد مردم در آن شرکت نکنند. این مایه افتخار نیست.باید بپذیریم که در گذشته به شکلی عمل نکرده ایم که باعث رضایتمندی مردم شده باشد.فرصت ها همیشگی نیست. در شرایط کنونی ما از فرصت ها استفاده نکرده ایم و در نتیجه فرصت ها به تهدید تبدیل شده است.در چنین شرایطی است که نارکارآمدی به وجود می آید و در مردم احساس نگرانی ایجاد میشود.
*رئیسی به چه میزان تحت تأثیر طیف تندرو راست عمل کرده است؟
به صورت طبیعی برخی از طیف های اصولگرایی و از جمله طیف تندرو این جریان مانند جبهه پایداری بر دولت تأثیر گذاشتهاند. آقای رئیسی می بایست به شعارهایی که در زمان انتخابات مطرح کرده اند پایبند باشند و به دنبال یک رویکرد مستقل باشند. بدون تردید این وضعیت به سود کشور خواهد بود.مردم هم فارغ از گرایشات سیاسی نسبت به عملکرد دولت ها درباره آن قضاوت می کنند. به عنوان مثال به آقای خاتمی در دور دوم ریاست جمهوری رأی بیشتری دادند. این اقدام به دلیل عملکرد خوب دولت اصلاحات و صداقتی بود که مردم از آقای خاتمی دیده بودند.آقای خاتمی علاوه براینکه در زمینه های مدنی و توسعه سیاسی فعالیت می کردند در زمینه اقتصادی نیز عملکرد قابل قبولی از خود ارائه دادند.اگر آقای رئیسی نیز بخواهد می تواند به چنین مقبولیتی دست پیدا کند. چیزی که امروز مردم را رنج می دهد رانت خواری،فساد و تبعیض است. این در حالی است که بیکاری و گرانی نیز فشار زیادی به زندگی مردم وارد می کند.اگر آقای رئیسی به دنبال حل مشکلات کشور است در مرحله نخست باید سیاست خارجی سازندهتری در پیش بگیرد و رویکرد مناسبی در مقابل برجام داشته باشد تا تحریم ها برداشته شود.روزی که آقای احمدی نژاد عنوان کرد تحریم ها کاغذپاره است باید شاهد چنین روزهایی نیز می بودیم. این در حالی است که در شرایط کنونی نیز گروهی با همان دیدگاه نسبت به سیاست خارجی و برجام نگاه می کنند.در زمان آقای خاتمی نیز برخی قصد داشتند کشور را به جنگ بکشانند. این در حالی است که آقای خاتمی با رویکرد مسالمت جویانه ای که در پیش گرفتند اجازه چنین کاری را ندادند. اگر قرار است اتحاد در کشور صورت بگیرد این اتحاد باید برای اصلاح باشد.آقای رئیسی باید بین رویکرد تهاجمی و تعاملی یکی را انتخاب کند.
*به نظر شما در کدام مسیر قرار دارد؟
آقای رئیسی باید در عمل اثبات کند که به دنبال رویکرد تعاملی با کشورهای جهان است.واقعیت این است که در دولت آقای روحانی رویکرد ایران در عرصه بین المللی قابل قبول بود و در این زمینه اقدامات مهمی صورت گرفت. به همین دلیل می توان سیاست خارجی دولت آقای روحانی را موفق ارزیابی کرد.اگرآقای رئیسی به دنبال رفاه مردم است باید رویکرد سازندهتری در عرصه سیاست خارجی داشته باشد. هدف گذاری در این زمینه به خوبی مسیر دولت آینده را مشخص می کند.واقعیت این است که اصولگرایان و پایگاه اجتماعی رئیسی چنین اجازه ای به وی نمی دهند. با این وجود کسی که وارد صحنه شده و عنوان می کند به دنبال حل مشکلات مردم و تغییر وضعیت موجود است نباید اجازه بدهد برخی در مسیر وی کارشکنی کنند و هدف گذاری های متعالی را مخدوش کنند.کسی که به مردم وعده داده باید به وعده های خود عمل کند. این در حالی است که شرایط برای آقای رئیسی فراهم است و در شرایط کنونی همه ارکان قدرت با دولت آقای رئیسی همراهی خواهند کرد. این یک اتفاق مثبت است که در دولت های گذشته وجود نداشت. ما امیدواریم آقای رئیسی به وعده هایی که به مردم داده عمل کند.