به گزارش سایت خبری مدارا؛ مهدی تدینی تاریخ پژوه و روزنامه نگار در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
آقا رسول خود را «قمارباز» مینامد. مینویسد. نام نوشتههایش را هم «نجوای قمارباز» گذاشته است… مانند قماربازی که شبهنگام پاکباخته از کوچههای خلوت در تاریک و روشن میگذرد و زیر لب از ناجوانمردی و بدکرداری روزگار با خود و خدای خود نجوا میکند. اما این قمارباز دائم از اخلاقیات میگوید. از صداقت، بیریایی، خویشتنداری، مردمداری، دوری از خودنمایی؛ آقا رسول قمارباز منظورش از قمار باختن دنیاست، برای بردن اخلاق.
چیزی که برای من جذاب و ارزشمند است، همین است که پهلوانِ قمارباز قصۀ ما میخواهد یک گونۀ شخصیتی را زنده نگه دارد که مدتهاست دیگر فقط در قصههای قدیمی پیدا میشود. لوطیِ اخلاقگرای مردمدار و صادقی که اخلاقیات برایش از بردن مهمتر است.
البته آقا رسول هم مدتی بر صندلیهای چسبناک وکالت تکیه زد و سابقۀ مدیریت ورزشی هم کم ندارد. اتفاقاً به همین دلیل کاری که امروز میکند به نظرم اهمیت دارد، زیرا تازه معلوم میشود أثرگذاری شخصیتهای فردی که میدان نفوذشان جامعه است، بیشتر از صاحبان کرسیهای سیاست و قدرت است. رستگاری جامعه درون خودش نهفته است، نه در دولت. دولت هم ــ به عنوان نهاد سیاسی ــ فقط زمانی میتواند مردم را کامروا کند که این رستگاری را از درون جامعه استخراج کند. دولت فقط منابع جامعه را فرآوری میکند، از خود هیچ ندارد.
هر چقدر جامعه شخصیتهای استوار، خودساخته، برجسته و تعیینکنندۀ بیشتری داشته باشد و در خود بپرورد، آن جامعه سرنوشت خوشتری خواهد داشت. در اینجا دو حالت دارد: یا دولت بازتاب جامعه است که در این صورت آن شخصیتهای بزرگ در ذوبآهن سیاست فرآوری میشوند و به طور مستقیم عیار دولتـملت را بالا میبرند. و یا در حالت دوم، دولت بازتاب جامعه نیست که در این صورت شخصیتها «دژهایی اجتماعی»اند تا آنچه را سیاست میسوزاند، هدر میدهد و میکُشد، زنده کنند.
رسول خادم، این قمارباز لوطیمنش و اخلاقگرا، سرمایهای اجتماعی است. عیار او بالاتر از اینهاست که با توهینهای فلانی و فلانی خدشهدار شود. زنده باشی پهلوان.