چرا پلیس درباره حادثه هنرستان دخترانه صدر «راست» نگفت؟

به گزارش سایت خبری مدارا؛ از روز گذشته گزارش‌هایی از حضور نیروهای امنیتی در یک مدرسه دخترانه در تهران منتشر شده است. این مدرسه، هنرستان دخترانه صدر واقع در تقاطع خیابان کارون و مرتضوی در منطقه ۱۰ تهران بود که اتفاقات تلخی در آن رقم خورد و گفته شده حال برخی دانش‌آموزان این هنرستان مناسب نیست. رویداد۲۴ در این گزارش مشاهدات خود از آنچه در ماجرای هنرستان صدر رقم خورده را روایت کرده است.

صدای همهمه خیابان در صدای بوق ممتد ماشین‌ها گم شده بود. این روزها دیگر کاربرد بوق ماشین‌ها در ایران برای علامت دادن نیست بلکه یک روش اعتراضی‌ست. چند نفر جلوتر با صدای بلند شعار می‌دهند؛ شعارهایی مثل «زن، زندگی، آزادی» اما اعتراضات با حضور نیروهای امنیتی مواجه می‌شود.

دو طرف خیابان منتهی به هنرستان دخترانه «صدر» پر از ماموران یگان ویژه و لباس شخصی‌هاست و تعدادی از اهالی محله جلوی در خانه‌هایشان ایستاده‌اند. چند نفر که به گفته خودشان محل زندگیشان نزدیک به هنرستان است؛ می‌گویند ماموران اجازه نمی‌دهند از خیابان عبور کنیم چون فعلا به خاطر شرایط عبور ممنوع شده است.

چرا در دبیرستان صدر درگیری رخ داد؟

محمد و الناز زن و شوهری که خانه‌شان تقریبا چسبیده به هنرستان است و به حیاط مدرسه دید دارند، به خبرنگار رویداد۲۴ می‌گویند: دختران در حیاط مدرسه در حال شعار دادن بودند و مشخص بود بقیه پرسنل مدرسه برخی دانش‌آموزان را تفتیش بدنی می‌کنند و لحظاتی بعد هم دیدیم که نیروهای یگان ویژه به مدرسه وارد شدند که با آنها مامور زن هم حضور داشت. چیزی که ما دیدیم این بود که حال دو دانش‌آموز بد شده بود. فکر می‌کنم چند نفر هم با خودشان بردند.

پیگیری از دانش‌آموزان مدرسه نشان می‌دهد که اعتراضات پس از درگذشت مهسا امینی به مدرسه صدر کشیده شده است و دختران آن مدرسه به سبک خودشان اعتراضشان را نشان می‌دهند. یکی از دانش‌آموزان هنرستان صدر می‌گوید «اعتراض از آنجا آغاز شد که در مدرسه تصمیم گرفتند دانش‌آموزان را تفتیش کنند چون می‌خواستند موبایل یکی از بچه‌ها که فیلمی از یک اتفاق در مدرسه گرفته بود را بررسی کنند. همین موضوع باعث شد بچه‌ها با هم همبستگی کنند و نگذارند تفتیش بدنی انجام شود.»

تماس مدیران مدرسه صدر برای حضور پلیس

تا این مرحله با توجه به وضعیت کنونی کشور، اتفاق عجیبی رخ نداده است و مدیران مدرسه با خردورزی و عقلانیت می‌توانستند «بزرگتری» کنند و خودشان ماجرا را حل کنند و از یک اعتراض ساده، یک بحران امنیتی درست نکنند، با این حال این عقلانیت وجود نداشته و مدیران مدرسه برای حل کردن ماجرا با نیروی انتظامی تماس می‌گیرند و درخواست کمک می‌کنند؛ گویی که دانش آموزان در حال تسخیر یک «نهاد نظامی» بوده‌اند و کار باید با حضور یگان ویژه جمع شود. نقد دیگر متوجه نهادهای نظامی است که چرا این خردورزی را نداشته‌اند که برای حل یک موضوع ساده، چند ماشین و نیروی مخصوص یگان ویژه را به یک دبیرستان فرستاده‌اند که سن همه آنها زیر هجده سال است!

ظاهرا مدیر مدرسه برای توقیف گوشی آن دانش‌آموز با پلیس تماس گرفته است. عجیب آنجاست که قانون خاصی هم برای توقیف موبایل وجود ندارد؛ چنانچه صبح امروز محمدمهدی کاظمی معاون وزارت آموزش و پرورش «برای بازرسی بدنی دانش آموزان و همچنین جلوگیری از ورود موبایل به داخل مدارس توصیه خاصی به مدیران نشده است.»

حضور ماموران یگان ویژه در مدرسه التهاب را صدچندان می‌کند و در اقدامی نالازم، برخوردهایی با دانش‌آموزان می‌شود که معادلات را تغییر می‌دهد. یکی از افرادی که در آن زمان در منطقه خیابان کارون بوده، می‌گوید «صداهایی از داخل مدرسه می‌آمد که انگار جنگ شده است!»

ظاهرا در این شرایط که صداها از مدرسه زیاد شده، اهالی محل و خانواده دانش‌آموزان می‌خواستند وارد حیاط مدرسه شوند اما مدیران، در مدرسه را از داخل قفل کرده بودند تا کسی نتواند وارد شود اما به هر ترتیب آنها وارد شدند ولی زمانی که وارد شده بودند، اتفاقات افتاده بود.

تناقض‌های عجیب حادثه هنرستان دختران صدر

روایت‌های متناقض هم البته آزاردهنده بود؛ از یک سو تسنیم نوشته بود «به دلیل داشتن موبایل توسط برخی دانش آموزان و تاکید مدیر مدرسه برای بازرسی، درگیری میان تعدادی از دانش آموزان و والدین با مدیر مدرسه اتفاق افتاد. در این حادثه تعدادی از دانش‌آموزان دچار افت فشار شدند!! که با حضور نیرو‌های اورژانس در محل به وضعیت آن‌ها رسیدگی شد.» از سوی دیگر نیروی انتظامی در بیانیه‌ای اعلام کرد «درگیری میان تعدادی از اراذل و اوباش در کنار یک مدرسه دخترانه رخ داد که منجر به نگرانی تعدادی و والدین و دانش‌آموزان شده بود.»

دانش آموزان مدرسه صدر در بیمارستان لقمان

پیگیری‌های نشان می‌داد دانش‌آموزانی که حالشان بد شده، به بیمارستان لقمان منتقل شده‌اند. به همین دلیل برای بررسی بیشتر موضوع به بیمارستان رفتیم. داخل حیاط بیمارستان دو ماشین نیروی انتظامی پارک شده بود. ماموران در اطراف ورودی اصلی اورژانس ایستاده‌ بودند و رفت‌وآمدها را چک می‌کردند. یکی از نکات عجیب آنکه اگر کسی از پذیرش درباره دانش‌آموزها سوال می‌پرسید، با واکنش حراست بیمارستان مواجه می‌شد. به هر کسی مشکوک می‌شوند، از او می‌پرسند برای چه به بیمارستان آمده‌ای؛ اسم بیمارت چیست و… و تا صحت گفته فرد تایید نشود، او را رها نمی‌کنند.

یکی از پرستاران اورژانس به خبرنگار رویداد۲۴ می‌گوید: «گفته‌اند هیچ چیزی در خصوص انتقال دانش‌آموزان دبیرستان صدر به کسی نگوییم اما در این حد می‌توانم توضیح بدهم که سه دانش‌آموز را به اینجا آوردند که دو نفرشان به خاطر مصدومیت بر اثر ضربه و نفر سوم به دلیل ترس و فشار عصبی بستری شدند.»

برخی رسانه‌ها گزارش کرده بودند که یکی از دختران به خاطر برخورد نیروی نظامی با او جان باخته است، اما پیگیری‌ها نشان می‌داد چنین موضوعی صحت ندارد. چنانچه در لابی بیمارستان صدای گریه‌های زنی شنیده می‌شود که می‌گفت «یا ضامن آهو دخترم را می‌خواهم»؛ او مادر یکی از دختران دانش‌آموز بود که به خاطر شرایطش قادر به مصاحبه نبود و سخنانش نشان می‌داد کسی فوت نکرده است.

پزشک درمان‌کننده دانش‌آموزان البته صبح امروز به تابناک گفته دو دانش‌آموز به بیمارستان لقمان منتقل شده‌اند و سه نفر نبوده‌اند. او گفته «دانش آموزان بلافاصله با تزریق سرم و آرامبخش تحت نظارت قرار گرفتند و معاینه کامل هم شدند. کمی بعد هم پدر و مادر دانش آموزان به بیمارستان رسیدند. خدا را شکر حال این دو دانش آموز بعد از تزریق خوب شد و بعد از آنکه علایمشان از بین رفت، ترخیص شدند.»

دقیقا کنار ورودی اورژانس، یکی از اعضای کادر درمان با یکی از کارمند حراست بیمارستان صحبت می‌کرد. از میان مکالمه آنها می‌شنوم که درباره هنرستان صدر صحبت می‌کنند. یکی از آنها می‌گوید: «به خیر گذشت!!»