به گزارش سایت خبری مدارا؛ محمد باقر قالیباف روز گذشته برای چندمین بار نسبت به اثر گذاری افرادی که به قول او یک سیلی هم برای انقلاب نخوردهاند ابراز ناراحتی کرده است. او گفته:«متاسفانه گرفتار کسانی شدهایم که برای انقلاب یک سیلی نخوردهاند، درد نکشیدهاند و کاری هم نکردهاند و فقط هوار کشیدهاند.»او البته این را هم گفته است که «راه و مسیر را گم و مردم را از اداره جامعه حذف کردهایم»
جملاتی از این دست و ژست توجه به مردم را هر از گاهی میگیرد و چند روز بعد هم با یک اظهار نظر تند یا کاملا متضاد اثرش را خنثی میکند اما مبنای این نوشته همان پاراگراف اول و تاکید چندبارهاش بر افراد سیلی نخورده است.
فلاش بک :خرداد سال ۸۵ ابراهیم حاتمیکیا در دیدار سینماگران با رهبری خواستار دریافت درجه از سوی ایشان شد. او تلویحا میگفت هرکس از راه رسید نباید فیلمساز جنگ شود و ما خاکش را خوردهایم و حالا هم مثل نظامیها به ما درجه بدهید.
البته در همان جلسه پاسخی دریافت کرد که بعید است فراموش کرده باشد:« آقای حاتمیکیا میگویند به ما درجه بدهید؛ خدا به شماها درجه داده، بنده چه درجهای را به شما بدهم! درجه شما، درجه خدایی است. این ذوق و استعداد هنری که شماها دارید، این همان درجهای است که به شماها داده. ما اگر بخواهیم این را با ابزارهای مادی مدرجش کنیم، ضایعش کردهایم.»
اینکه حاتمیکیا امروز همان انحصارطلبی را دارد یا نه و با بودجه کدام نهاد برای چه کسی فیلم میسازد مساله امروز نیست.
حالا به حرفهای این چند مدت اخیر قالیباف بازگردیم. او مدام از کسانی میگوید که در راه انقلاب سیلی نخوردهاند و حالا صدایشان بلند است. قالیباف خواستار کنار گذاشتن این افراد از چرخه تصمیم سازی برای نظام است. حتی شاید پروژه نواصولگرایی او را نیز بتوان در همین حوزه در نظر گرفت.
او البته در حالی مدعی است که خود در زمان پیروزی انقلاب ۱۷ ساله بوده و بعید است در راه سرنگونی رژیم پهلوی و برآمدن نظام جمهوری اسلامی سیلی چندانی خورده باشد با این وجود همانند ابراهیم حاتمیکیا به دنبال درجههایش است، درجههایی که انحصار میآورد. یکی به دنبال انحصار در ساخت آثار سینمایی مرتبط با دوران جنگ تحمیلی و دیگری به دنبال دور کردن رقبا از صندلیهای مختلف درون حاکمیت.
البته که رقبای قالیباف هم جان لاک و رالز نیستند و از قضا حرف سردار دربارهشان پر بیراه هم نیست اما توجه به یک نکته دیگر هم لازم است.اگر جوانترین سیلی خوردهها برای انقلاب را حدود ۲۰ سالههای سال ۵۷ بدانیم امروز هر کدام حداقل ۶۳-۴ سال سن دارند و موعد بازنشستگیشان فرارسیده است و باید صندلیها را به کسانی واگذار کنند که حتی اگر میخواستند هم امکان سیلی خوردن برای انقلاب نداشتند.
حالا تکلیف حکمرانی چیست؟ معیار سیلی خوردن برای انقلاب قرار است تا چه زمانی کارکرد و اثرگذاریاش را حفظ کند؟ مساله بعدی این است که آیا همین سردار قالیباف حاضر است نام زندانیان دوران پهلوی را پشت تریبون بخواند؟ از مهدی کروبی تا مرحوم آیت الله منتظری و از ملی-مذهبیها تا چپ ها هر کدام برای به ثمر نشستن انقلاب اسلامی چه مرارتها که نکشیدند اما نصیبی از جمهوری اسلامی نبردند و هریک بالاخره در مقطعی کنار گذاشته شدند. حالا مدعی انقلاب محمد باقر قالیبافی است که در سال ۵۷ تنها ۱۷ سال داشته است!