طعنه سنگین زیباکلام به انتقادهای رئیسی از دولت قبل
صادق زیباکلام در یادداشتی در آرمان ملی نوشت: ایکاش این سنت بتواند زمانی متوقف شود و مسئولان به جای متهم ساختن گذشتگان در حقیقت به خود میپرداختند.
در ایران بعد از انقلاب سنتی معمول شده که دولتهای برسرکار، گذشتگان را محکوم میکنند که اینها باعث ناملایمات، نابسامانیها، کاستیها و خلاصه وضع نابسامان موجود هستند. بعد از انقلاب، روندی وجود داشت که گفته میشد به کشور نرسیدند. بعد که جنگ شد این مسائل دیگر تا پس از جنگ تحتالشعاع مساله جنگ قرار گرفت. پس از جنگ مجددا این روند به راه افتاد که جدای از کاستیها؛ حال خرابیهای جنگ هم باید جبران شود. اما بعد که دولت اصلاحات بر سر کارآمد انگشت اتهام به سمت مرحوم آیتا… هاشمی رفسنجانی و برنامههای او رفت که سیاستهای او چندان درست نبوده و باعث بهوجود آمدن اشرافیگری، فاصله طبقاتی و این دست مسائل شدهاند. رسیدیم به دوران آقای احمدینژاد که این سنت همچنان ادامه پیدا کرد و دولت اصلاحات متهم شد که به اقشار و لایههای فرودست و مسائل اقتصادی توجه نکرده و همه توجهش را صرف توسعه سیاسی، گفتوگوی تمدنها و این دست مسائل نمودهاند. بنابر این اگر وضع کشور از نظر اقتصادی خیلی درست نیست به واسطه کاستیهای دولت آقای هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات بوده است. بعد به دولت آقای روحانی رسیدیم. در دولت آقای روحانی نیز همچنان این سنت ادامه یافت و مشکلات و مسائل بر سر دولت آقای احمدینژاد خالی شد.
و اکنون نیز مجددا همان داستان در حال تکرار شدن است و آقای رئیسی در حقیقت مشکلات و مسائل موجود را به ناکارآمدیهای دولت آقای روحانی حواله میدهند. اما آنچه هرگز در این میان در موردش صحبت نمیشود عملکرد همان دولتی است که برسرکار است. به عبارت دیگر آقای رئیسی هیچگاه نمیگوید که ما در این یک سال چه کردیم یا سیاستهای اقتصادی ما چگونه بودهاند؟ دارای چه نقاط قوتی بوده و چه نقاط ضعفی داشتهاند؟ ایضا در هشت سالی که آقای روحانی رئیسجمهور بود هیچگاه نگفت که مشکلات، مسائل و دشواریهایی که داریم و سیاستهای ما چگونه بوده است. ایکاش این سنت بتواند زمانی متوقف شود و مسئولان به جای متهم ساختن گذشتگان در حقیقت به خود میپرداختند. آقای رئیسی به جای متهم ساختن گذشتگان و اینکه نابسامانیها، گرانی، تورم، امروز همه جملگی ناشی از سیاستهای دولت روحانی است. ایکاش میگفتند که خودشان چه کردهاند. به علاوه این سوال باقی میماند که پس مسئولیت نهادهای حاکمیتی چون مجلس چه بوده است. در زمان مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی، زمان آقای خاتمی، زمان آقای روحانی آیا سایر نهادهای نظام مسئولیتی نداشتهاند؟ اگر سیاستهای آقای روحانی یکپارچه غلط بوده پس مجلس چه میکرده و چه انتقاداتی به آن دولت وارد ساخته است؟ به علاوه کدام سیاستهای آقای روحانی مشخصا غلط بودهاند و اکنون باید اصلاح شوند؟ با حواله دادن مشکلات به گذشتگان در حقیقت آبی گرم نمیشود.
از خاطرم نرفته که در زمان تشییع سردار بزرگ قاسم سلیمانی چه حال و هوایی در کشور محقق شده بود، چه تحبیب قلوبی شکل گرفته بود، چه بخشهایی از جامعه و چه شخصیتهایی (که میتوان آنها را در صف منتقدان نظام و اپوزیسیون قرار داد) به تشییع جنازه رفتند، اما ماجرای هواپیمای اوکراینی که من آن را با واقعه چرنوبیل در شوروی تشبیه کردم به سرعت همه آن سرمایه و اعتبار به دست آمده را تا حد زیادی منکوب کرد و حسرت بزرگی را برای علاقهمندان ایران باقی گذارد. در نقطه مقابل شادمانی، فرح و دستافشانی را به دشمنان کشور هدیه داد.
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفت: موضوع جوسازی در خصوص اخراج استادان صحت ندارد، آنها چشموچراغ دانشگاه و جامعه هستند که همواره از توان علمی و تخصصی این نخبگان برای پیشرفت کشور بهره خواهیم برد.
بر اساس جداول منتشرشده از بودجه ۱۴۰۳ بودجه پیشنهادی دولت برای موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی بیش از ۴۳۷ میلیارد تومان است. این رقم در لایحه بودجه سال گذشته، ۱۴۱ میلیارد تومان بوده که افزایش بیش از ۳ برابری را تجربه کرده است. البته در همان سال نیز مجلس از رقم پیشنهادی دولت فراتر رفت و بودجه ۲۶۸ میلیارد تومانی برای این موسسه تصویب کرد.