روزنامه نزدیک به سپاه در یادداشتی به انتقاد از سکوت محمود احمدی نژاد رئیس دولت های نهم و دهم درباره جنگ حماس و اسرائیل پرداخت.

رئیس دولت اصلاحات در پی قتل هنرمند نام‌آشنا و سرشناس ایران داریوش مهرجویی و همسرش پیامی صادر کرد.

سید محمدخاتمى حمله غافلگیرانه مقاومت فلسطین به اسرائیل را دست آورد بزرگى براى مردم فلسطین پس از هفتاد سال دانست و آن را نشانه برهم خوردن توازن قوا در منطقه خواند که باید به عنوان فرصتی در پیشبرد صلح، حقوق انسانی و اخلاق قرار گیرد.

مدیرمسئول روزنامه کیهان مدعی شد: نرگس محمدی به جرم اقدامات امنیتی بازداشت شده و حتی برای بسیاری از گروه‌های اپوزیسیون هم شناخته شده نیست تا آنجا که همسر فراریش برای معرفی او می‌گوید بسیاری از اعضای خانواده او عضو سازمان مجاهدین (منافقین‌) بوده و اعدام شده‌اند! آیا کمترین تردیدی باقی می‌ماند که جایزه صلح نوبل همان نقش سفیده تخم‌مرغ در شناسایی و جمع‌آوری آشغال‌ها را دارد؟!

واعظ‌آشتیانی مدعی شد: آقای خاتمی حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد و مدت‌هاست همین حرف‌های تکراری را به زبان می‌آورد. هیچ تولید محتوایی از سوی آقای خاتمی و نزدیکانش مشاهده نمی‌شود. او انتقادهای تند و بی‌اساسی به شورای نگهبان وارد می‌کند و نمی‌گوید که شورای نگهبان چه طور می‌تواند افرادی که پرونده قضایی دارند یا عنادشان با نظام مشخص است را تأییدصلاحیت کند. آقای خاتمی و اصلاح‌طلبان تندرو می‌خواهند به نوعی یک دیکتاتوری انتخاباتی را به نهادهای نظارتی تحمیل کنند.

یک فعال سیاسی اصولگرا ادعای عجیبی را درباره رابطه بین اصلاح‌طلبان و سیدمحمد خاتمی مطرح کرد.

سخن از جمیله علم‌الهدی است، همسر ابراهیم رئیسی که همراه و همگام با او در سفرهای خارجی اخیر بوده، به اجلاس سازمان ملل رفت و با اظهارنظرهای خود ابتدا تمجید اصول‌گرایان را همراه آورد اما پس از واکنشی که به‌عنوان «بانوی اول» نشان داد، هدف انتقاد اصول‌گرایان قرار گرفته است.

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: آقای لاریجانی اصولگرایی است که سال‌های متمادی علیه اصلاح‌طلبان‌ موضع داشته است. واقعا از آنهایی که می‌گویند می‌شود به او نزدیک شد، تعجب می‌کنم که چه‌طور همه‌چیز را فراموش کرده‌اند.

وزیر دوره اصلاحات: آقای خاتمی به من گفت: صوفی، یک زمانی بود حرف از دهان ما بیرون می‌آمد، مردم می‌قاپیدند اما امروز دیگر توجهی ندارند. این صحبت برای سال 84 است!

نایب رئیس جبهه اصلاحات گفت: دست کم بخش‌هایی از حاکمیت برگزاری انتخاباتی رقابتی و با شرکت بالا را یک ریسک ارزیابی می‌کنند و با آن مخالفند. طبیعتاً اگر حاکمیت در حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی چهره‌ای کارآمد از خود نشان دهد و نیز در سیاست خارجی تغییر رویکرد دهد و مصالح کشور را بر مصالح یک تفکرخاص ایدئولوژیک مقدم بدارد، و جامعه را قانع کند که شرکت در انتخابات به تشکیل مجلسی خواهد انجامید که در اداره امور کشور مؤثر است، در این صورت نباید نسبت به انتخابات آینده نگرانی داشته باشد.