به گزارش سایت خبری مدآرا، مهرداد خدیر در سایت عصر ایران نوشت: با یادداشت دو تن از همکاران دربارۀ ماجرای خانم ستارۀ اسکندری به نظر میرسد به قدر کافی به این قضیه پرداخته باشیم و برخی از نکات مورد نظر من هم در این دو یادداشت آمده و قصد تکرار ندارم. اما چون احساس میکنم از زوایای دیگری هم میتوان به این قضیه نگریست این یادداشت را مینویسم:
۱٫ آیا بازیگران زن در عالم واقع و در میهمانی ها هم
حجاب دارند یا به اقتضای ایفای نقش در فیلم ها یا قوانین ایران روسری به سر می کنند؟ اگر شِق اول درست باشد
ستاره اسکندری یا
نگار جواهریان یا بازیگران دیگر کشف حجاب کرده اند اما اگر شق دوم درست باشد مانند زنان دیگرند که در ایران روسری دارند تا جریمه نشوند و در خارج از ایران ندارند چون جریمه نمی شوند.بنا بر این کشفی اتفاق نیفتاده است.
۲٫ فردی که فیلم را مخفیانه گرفته ستارۀ اسکندری را به حکومت منتسب می کند و انگیزۀ ضد نظام دارد. مشخص نیست برداشت او به خاطر ایفای نقش زنان چادری است یا برخی گفت و گوهای تلویزیونی در ستایش فیلم های ارزشی. اما تصور برخی خارج نشینان دربارۀ هر که درسیمای جمهوری اسلامی ایران ظاهر می شود جالب و تأمل برانگیز است.یکی از دوستان سال ها پیش خاطرهای از برهم زدن نشست
حمید رضا صدر در یکی از کشورهای اسکاندیناوی تعریف می کرد و این که ایرانی پناهنده ای قصد برهم زدن مراسم را داشته و دکتر صدر را وابسته به جمهوری اسلامی معرفی می کند و دو دلیل می آورد: یکی ظاهر ایشان و دیگری حضور در برنامه های تلویزیونی! احتمالا با همان منطق خانم اسکندی هم نماینده حاکمیت است!
۳٫ برخی معتقدند جدای جنبه های اعتقادی زمانی می توان انتظار رعایت مانند ایران را داشت که شخص با بودجۀ صدا وسیما رفته یا در آیینی رسمی شرکت کرده باشد. ولی وقتی مثل هر شهروند دیگری رفته و نمایندۀ جایی هم نبوده این حساسیت ها موجه نیست.
۴. ضرب المثلی در زبان عربی می گوید: من له الغُنم، فله الغُرم. یعنی وقتی از «غنیمت»ی برخورداری، «غرامت» آن را هم باید بپردازی. غنیمت، همان دستمزدهایی است که می گیرند و «غرامت» همین تصویرهایی که پنهانی ضبط و منتشر می شود.
۵٫ منتقدان این نکته را هم در نظر داشته باشند که ادامۀ این روند به زیان تلویزیون هم هست. یک روز عادل فردوسی پور، روز دیگر رامبد جوان و نگار جواهریان و حالا ستارۀ اسکندری و فردا هم دیگری. پس این گونه نیست که برخی تصور می کنند تنها بازیگران اند که آسیب می بینند.
۶٫ میل به افشاگری و کنج کاوی و سرک کشیدن به زندگی های دیگران از دیرباز در جامعه ما وجود داشته و حالا به یاری فضای مجازی و شبکه های اجتماعی ضریب فراوان گرفته است.
براین اساس شاید بتوان گفت هر که اندک شهرتی دارد در معرض و در مقابل دید دیگران است. همچنان که با هر که صحبت می کنیم احتمال ضبط شدن صدایمان را هم باید در نظر بگیریم و انگار دیگر هیچ حریمی خصوصی نیست.
۷٫ با هر نگاهی که به قضیه بنگریم ماجرای ستاره اسکندری با آزاده نامداری متفاوت است. خانم نامداری پند و اندرزهم می داد وبه این خاطر شماتت شد. اما درباره ستاره اسکندری نهایت این است که در برخی مصاحبه های تلویزیونی با پیاز داغی بیشتراز واقعیت، اظهار نظر می کرد و گرنه در باقی موارد فقط نقش بازی می کرد. نقشی که در فیلمنامه تعریف شده و کارگردان می خواهد. همان گونه که از مشاهدۀ بازیگری که در نقش مرده بازی کرده تعجب نمی کنیم از دیدن پوشش متفاوت بازیگری که در سریال نلویزیونی به گونه ای دیگر پوشش دارد نیز نباید شگفت زده شویم.
۸. آیا می توان قانونی وضع کرد که بازیگران و چهره های مشهور خارج از ایران نیز موظف به رعایت حجاب باشند یا به باورها و سبک زندگی خود آنان مربوط است؟ بعید است که بتوان چنین ضوابطی تعیین کرد اما صدا وسیما می تواند افراد را وارد فهرست سیاه کند و تهیه کنندگان را از کار با این دسته از بازیگران منع کند. این کارها شدنی است اما در این صورت ممکن است افراد بخواهند برای رفع اتهام از خود دیگران را مثال بیاورند و بازیگرعلیه بازیگر موضع بگیرد.
۹٫ لاله و ستاره اسکندری برادرزادههای مرحوم اسکندری مجری و تهیه کننده درگذشتۀ صدا و سیمایند که در دهۀ ۶۰ برنامۀ «شما و سیما» را اجرا میکرد.
پدرشان نیز فرهنگی بود.سال ها پیش وقتی به صورت اتفاقی ستاره خانم را در بانک دیدم و یادآور شدم پدرتان در دوران کودکی شما دبیر زیست شناسی ما در دبیرستان البرز بود بلافاصله با پدرتماس گرفت و دانستم او نیز در تمام این ۲۰ سال بازنشستگی خوانندۀ مطالب من بوده و هر دو چنان با شعف برخورد کردند که خاطره شیرین آن را فراموش نمی کنم و افسوس که دیدار با پدر را به وقتی دیگر موکول کردم و خیلی زود، دیر شد…
غرض، خاطرهگویی نیست. این است که دربارۀ آدمها به صرف یک تصویر یا یک رفتار داوری نکنیم. هم لاله وهم ستارۀ اسکندری هنرمند و ایران دوستاند و کارهای لاله بر روی برخی از دیوارهای بزرگراهها و خیابانها چشمنوازند و ستارۀ اسکندری نیز در سفرهای خارجی موضع منفی نداشته است.
۱۰. همان گونه که مشاهدۀ فلان شخصیت سیاسی یا مشهور اما غیر سیاسی با شلوارک در ساحلی بیرون ایران مورد توجه «پاپاراتزی» هاست خانم بازیگر بدون روسری یا با حجاب متفاوت هم سوژه است و ممکن است انگیزۀ غالب همین باشد و از این منظر بازیگران مشهور همواره سوژه اند…