مهدی چمران در سی و هشتمین سالگرد شهید چمران از برادرش روایت کرد، برادری که میگوید هم رابطه دوستانهای با اعضای نهضت آزادی داشته هم ذوب در امام بوده است.
به گزارش سایت خبری مدآرا،۳۸ سال از آن سفر و آن خمپاره میگذرد، ۳۸ سال است که دیگر به جای گفتن دکتر چمران، شهید چمران است که بر زبانها جاری میشود، ۳۸ سال است که چریک سالهای جنگ در منزل ابدی آرام گرفته است و حالا ۳۸ سال است که ۳۱ خرداد برایمان شده “چ” مثل “چمران”.
«او فقط یک دانشمند فیزیک، نبود او یک رزمنده، یک مدیر، یک هنرمند بود و در کنار همه اینها یک سیاستمدار بود» این توصیفی است که برادر شهید چمران در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده، به زبان میآورد. مهدی چمران در گفت و گویی که با خبرآنلاین در آستانه سالگرد شهادت شهید چمران داشت، از روز آخر و سفر بیبازگشت برادر به دهلاویه گفت.
آقای چمران! به نظر می رسد بیشتر بعد نظامی شخصیت شهید چمران مورد توجه است، درحالیکه ایشان یک فعال سیاسی هم بودند و حتی براساس آنچه ثبت شده عضو نهضت آزادی هم بودند. بعد از چند سال از انقلاب اسلامی نهضت آزادی با حاکمیت مقداری زاویه پیدا کرد. رابطه دکتر چمران آن روزها با اعضای نهضت مثل بازرگان یا سحابی و …چطور بود؟
اولا ایشان عضو نهضت آزادی نبودند؛ چون نهضت آزادی موقعی که تشکیل شده بود، دکتر چمران در آمریکا بود، بعد هم به لبنان رفت و آنجا درگیر مبارزات شد. اصلا معنی نداشت که نهضت آزادی آنجا وجود داشته باشد. البته با دوستان نهضت آزادی خیلی دوست بود. با دکتر یزدی سالها در آمریکا فعالیت داشتند، حتی دکتر یزدی و قطبزاده و خیلیهای دیگر برای دیدن ایشان به لبنان میرفتند. البته فقط اینها نبودند، مثلا حاج آقای مهدیان، شهید مفتح هم از زمره دوستان شهید چمران بودند مثلا یک عکس داریم شهید مفتح و آقای مهدیان لبنان هستند. من خیلی از روحانیون را میبینم که میگویند ما رفتیم لبنان و دکتر چمران را آنجا دیدیم؛ حتی همین مهندس توسلی ایشان هم به لبنان رفته بودند و از دوستان صمیمی دکتر هم بود. من هم خدمتشان ارادت دارم، چون از قدیم و از قبل از انقلاب او را میشناختم و در دانشگاه او را میدیدم. در انجمن اسلامی مهندسین ایشان را میدیدیم و ارتباط داشتیم. دکتر چمران به همه اینها احترام میگذاشت، بهویژه به مهندس بازرگان، چون استادش در دانشکده فنی بود و خیلی به ایشان علاقه داشت؛ مهندس بازرگان آن موقع یک فرد مبارز بسیار شجاع بود. یک مبارز مذهبی با چهره مذهبی. بنابراین دکتر خیلی برایش احترام قائل بود، ولی تا جایی که با سیاستهای نظام بهویژه امام تضاد پیدا نکند.
دکتر چمران ذوب در امام بود. حتی یادم میآید در مقطعی دکتر چمران میخواستند به لبنان برگردند. امام گفت ایران بمان، اگر انقلاب ما به نتیجه برسد، لبنان هم درست میشود و دکتر چمران تماما به این موضوع باور داشت و مرتبا هم میگفت و دیگر هم به لبنان نرفت. آقای دکتر یزدی در کتاب خاطراتی که به زندگی دکتر چمران هم اشاره کرده است ولی یک اشتباه تاریخی کرده است. او در کتابش نوشته دکتر چمران به لبنان رفت و همسرش را آورد، در حالی که دکتر چمران دیگر لبنان نرفت و همسرش خودش به ایران آمد. من هم به استقبالش در فرودگاه رفتم و ایشان را از فرودگاه به خانه خودمان آوردم. اغلب شبها دکتر چمران در همان دفتر نخست وزیری میخوابید، چون شب و روز با هم بودیم، من هم آنجا میماندم و شاید هفتهای دو، سه بار خانه میرفتیم که بتوانیم فقط لباس عوض کنیم و بیاییم.
به هر صورت دکتر چمران تا آن زمان اصلا ایران نبود که بخواهد عضو نهضت آزادی شود بعد از این هم که به ایران آمد، سیاستش آن بود که در هیچ حزبی عضو نباشد و میگفت این احزابی که قبل از انقلاب بودند، بعد از انقلاب دیگر با این سیستم نمیتوانند ادامه دهند. مثلا یکی از اصول در مرامنامه نهضت آزادی این بود که باید حکومت مشروطه سلطنتی در ایران مستقر شود، به عبارت دیگر آنها معتقد بودند شاه سلطنت کند و نه حکومت. با پیروزی انقلاب این موارد موضوعیت خود را از دست داده بود و مسلما این چیزها دیگر بعد از انقلاب نمیتوانست در مغز انقلابیون فرو برود.
اساسا مواضع سیاسی ایشان چطور بود؟
مواضع مستقلی داشت، او یک سیاستمدار و واقعا تحلیلگر برجستهای بود، فقط یک دانشمند فیزیک، نبود او یک رزمنده، یک مدیر، یک هنرمند بود و در کنار همه اینها یک سیاستمدار بود. در لبنان یا سوریه هم که بود هم حافظ اسد و هم عرفات و بهویژه ابوجهاد؛ مرتب میآمدند و از او مشورت میگرفتند. به ایران هم که آمد همینطور بود. یادم میآید دکتر چمران در مسجدی در نازیآباد سال ۵۸ که هنوز کمونیسم در میان همسایگان شمالی ما رواج داشت، سخنرانی کرد آن زمان گفت این کشورهای شمال ما همه از کمونیسم رها خواهند شد و به حالت قبلیشان بازمیگردند و این اتفاق سال ۶۴ یا ۶۵ اتفاق افتاد و روسیه کمونیسم از هم پاشید و این کشورها مستقل شدند و دیگر آن کمونیسم از بین رفت. او حتی حمله عراق به ایران را هم پیشبینی کرد.