وقتی تبعیض و فساد و تباهی هم آغوش شدند، شتاب در کاهش اقتدار و فروپاشی قدرت ، محصول آن است. گسترش تبعیض وامتیاز شخصی و گروهی و ویژه خواری های سیاسی و اقتصادی، مادر فساد و زاینده تباهی هاست. به همین دلیل تاریخی- اجتماعی که پیشوایان ما مسلمانان گفتهاند که قدرت و حاکمیت با کفر قابل دوام و بقاست ولی با ظلم گسترده اجتماعی، هرگز !
به گزارش سایت خبری مدآرا: کمال الدین پیرموذن در یادداشتی که در اختیار سایت مدارا قرار داد نوشت:در جامعهای که تبعیض و امتیاز گروهی و فردی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی غوغا میکند و هیچ ضعیف و ستم کشیدهای نتواند حق خود را از حاکمان و قدرتمداران صاحب سیطره بازستاند، پیامبر گرامی در توصیف مقام و سرنوشت چنین جامعه و نظامی گفته است:« خداوند هرگز جامعهای که در آن نتوان حق ضعیف از قوی را بدون لکنت زبان و سختی گرفت، تقدیس نمیکند».
به این دلیل است دوستداران و دلسوزان ملک و ملت، که در این مقطع از تحول تاریخی جامعه ایران و نظام جمهوری اسلامی، به رقم نابسامانیهای اقتصادی بسیار، توسعه سیاسی یعنی مشارکت مردم در امور خرد و کلان جامعه به ویژه در قدرت سیاسی و بسط عدالت اجتماعی را واجبترین امور میشناسد. در غیر این صورت، نه بهبود و توسعه اقتصادی و رفاه عمومی فراهم میآید، نه در اخلاق و معنویت جامعه، تعالی رخ میدهد و نه در اقتدار و پایداری نظام، اطمینان و ارتقایی حاصل میشود.
پس مصلحت حاکمان نظام در این است که ضمن وفاداری به وعدههای انتخاباتی، حقوق شهروندی را پاس دارند و عدالت اجتماعی را مجدانه پیگیری نمایند، زیرا هرگاه سنتهای الهی و تاریخی عمل نمایند، به کسی رحم نمیکنند.
جناح غالب در قدرت و مغلوب در جلب آرای اکثریت مردم بایستی دست از تحمیل آرای و منافع خاص بر جامعه و دولت از طریق تریبونها و … بردارد و دولت و به ویژه رئیس آن هوشیار باشند که این مردم، پیرو وعدههایی که شما بدیشان دارید و به امید بهبود و تحولی در شرایط اجتماعی و سیاسی خطیر کشور و دستیابی به یک امنیت عمومی و امید به آینده و معاشی مقبول، به شما رأی دادند، به حکم اوفوا بالعقود، این انتظار از شما میرود. نباید قدر آرای ۲۵ میلیونی مردم را ندانید و به ترکیب این آرای توجه نکنید و در امورات کشور، نسبت به غلبه صاحبان آرای اقلیت، نسبت به دارندگان آرای اکثریت توجه و حساسیت نداشته باشید.
بی توجهی به ویژه در موضوعات روز مطروحه در مجمع تشخیص مصلحت نظام، باعث شکاف بین رابطه ملت و دولت گردیده و به صلاح ملک و دولت و دولت نیست.
ضروری است کماکان، عموم صاحب منصبان، از سر صداقت و احساس مسئولیت اسلامی و ملی و انقلابی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، در عمل تمکین کنند. ملت دوست دارند که دولتمردان نسبت به آنها با صداقت رفتار کنند.
راه مسالمت را آمیز را برای حل مسائل سیاسی – اقتصادی، این سرزمین بلا کشیده، نبندید، هر چند به نظر میرسد که ما نیز نفرین شدگان تاریخ هستیم! صاحب منصبان کشوری، خویش را از اسیری حصار قدرت رها سازند و بهعنوان خادم ملت، تمام مساعی خویشتن را فقط و فقط در خدمت رسانی فراگیر مردم مصروف سازند و بس.
ساختاری بودن انحصار و بسته بودن حاکمیت، به ساختاری شدن فساد و انحطاط میانجامد و این یک قانونمندی است که در اندیشه توحیدی به سنتهای تحول ناپذیر الهی تعبیر شده است.
اصل انتخابات و نیز دورهای بودن مقامات و مسئولیتهای قانونگذاری، نظارتی و اجرایی، یکی از مصادیق و روشهایی است که براساس تجربه بشری و تعقل فلسفی – سیاسی، برای مقابله با بسته شدن فضای جامعه و غالب شدن انحصار بر سیستمها و نظامهای اجتماعی- سیاسی کشف و ابلاغ شدهاند.
عملکرد حاکمان در قوای سه گانه و نهادهای حکومتی هرچه بوده، نتیجه و حاصل عینی و تحقیقی آن، این شده است که ما امروز در تنگترین و بحرانیترین شرایط در حیات ملی و مالی و اخلاقی و مذهبی خود قرار گرفتهایم. چاره را تنها در حضور همه مردم پایبند و وفادار به استقلال و توسعه واقعی کشور و ملت در صحنههای قانونگذاری، نظارت و اجرای مختلف کشور، میتوان جستجو کرد.