کد خبر : 296780
انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۰ - 14:34
دسته‌بندی : پیشنهاد سردبیر، سیاسی
چاپ

صادق زیباکلام: مسئولیت‌ناپذیری و پاسخگو نبودن، مهمترین ویژگی دولتِ رئیسی است

استاد دانشگاه تهران گفت: ویژگی مهم دیگری که در این دولت دیده می‌شود، مخالفت با جریانات آزادی‌خواه و دموکراسی‌خواه بوده و اینکه همه مشکلات را به گذشتگان نسبت دهند. در واقع مسئولیت‌ناپذیری و پاسخگو نبودن، مهمترین ویژگی دولت آقای رئیسی است و هیچ طرح و برنامه‌ای از ابتدای این دولت وجود نداشت که عده‌ای براساس آن بگویند درباره مسائل مختلف بعد از مطالعه، برنامه‌ریزی، همفکری با دانشگاهیان و مدیران با تجربه وعده‌هایی را مطرح کنند.

صادق زیباکلام: مسئولیت‌ناپذیری و پاسخگو نبودن، مهمترین ویژگی دولتِ رئیسی است

به گزارش سایت خبری مدارا؛ هم میهن نوشت: صادق زیباکلام معتقد است مسئولیت‌ناپذیری و پاسخگو نبودن، مهمترین ویژگی دولت آقای رئیسی است و هیچ طرح و برنامه‌ای از ابتدای این دولت وجود نداشت که عده‌ای براساس آن بگویند درباره مسائل مختلف بعد از مطالعه، برنامه‌ریزی، همفکری با دانشگاهیان و مدیران با تجربه وعده‌هایی را مطرح کنند.

همه‌ وعده‎‌های مدیریتی ابراهیم رئیسی در هنگام تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری به دو کلمه خلاصه می‌شد؛«نفعِ مردم». او ادعاهای بزرگی را در وعده‌های مدیریتی خود مطرح کرد؛ از نگاه یکسان به همه مردم تا راه‌اندازی گشت ارشاد مدیران و پایان روابط فسادانگیز و مقابله با جریان رانت‌خواری و برخورد با مظاهر فساد. تاکید او بر تحول در نظام اداری و اجرایی کشور بود و دلیل این تحولات را مقابله با فساد اداری و برداشتن ضابطه‌های دست‌وپاگیر مطرح کرده بود. رئیسی بر رفع تبعیض و ناکارآمدی با اصلاح دولت و مبارزه با فساد تاکید بسیار داشت و در همین راستا از راه‌اندازی سامانه شفافیت و شفاف‌سازی اقدامات نیز سخن گفت. شعارهایی که در سه سالی که از عمر دولت سیزدهم می‌گذرد به دفعات تکرار شد، اما از حرف تا عمل فاصله بسیار است.

ابراهیم رئیسی به سال سوم دولت سیزدهم نرسیده، رکورددار تغییرات مدیریتی و کابینه در دولت‌های پس از انقلاب شد. اولین تغییر بزرگ این دولت با تغییر وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی آغاز شد. حجت‌الله عبدالملکی در نخستین سال دولت سیزدهم کنار رفت و یا به تعبیر عده‌ای کنار زده شد، او علت این کار را هماهنگی بیشتر در تیم اقتصادی دولت بیان کرد. رئیسی در روز دفاع از او در مجلس گفته بود که او هم دانش و هم تجربه کافی را برای رسیدن به این سمت دارد. 

او وزیر وزارتخانه‌ای شده بود که با طرح چند ادعای عجیب از جمله اشتغالزایی با درآمد یک میلیون تومانی موجی از نگرانی را در بین اقتصاددان‌ها، کارشناسان و مردم و بازنشستگان ایجاد کرده بود. علی بهادری‌جهرمی، سخنگوی دولت، یک ماه پس از استعفای او در برنامه تلویزیونی «جهان‌آرا» زمانی که درباره دلیل استعفای عبدالملکی سوال شد، گفت که از او دلیل استعفایش را نپرسیده است. عبدالملکی اسفندماه سال گذشته اختیار تام مناطق آزاد را از سوی رئیسی دریافت کرد.

تغییر بعدی در وزارت راه اتفاق افتاد و رستم قاسمی خیلی زود از این وزارتخانه خداحافظی کرد، خود او و دولت بیماری‌اش را علت کناره‌گیری از این وزارتخانه مطرح کردند، هرچند برخی معتقد بودند که ادعای بزرگ ساخت چهار میلیون واحد مسکن و مواجهه او با واقعیت بود که او را به سمت استعفا کشاند؛ وزیر نفت دولت احمدی‌نژاد که ماجرای گم شدن دکل نفتی در زمان تصدی او بر این وزارتخانه رخ داد، عشق به این وزارتخانه را پس از کناره‌گیری از سودای ریاست‌جمهوری با خود حمل کرد و نخستین حاشیه را با سخنرانی رای اعتماد خود در مجلس رقم زد و به جای وزارت راه، از وزارت نفت استفاده کرد. بازداشت مشاور و بازرس ویژه او که گمانه‎ها این بود که به دلیل قراری برای دریافت رشوه به یورو رخ داده است (موضوعی که اطلاعات آن رسانه‎ای نشد)، حاشیه مهم دیگر مدت کوتاه تصدی او بر این وزارتخانه بود.

یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش دیگر وزیر مستعفی در دولت رئیسی بود. برخی نوری را قربانی پرداخت دیرهنگام حقوق معلمان در اسفندماه ۱۴۰۱ مطرح کردند، درحالی‌که اعتراض‌ها و نارضایتی‌ها از عدم پرداخت حقوق و رتبه‌بندی معلمان در آستانه نوروز را مستقیماً متوجه وزارت آموزش و پرورش دانسته بودند اما او در آن روزها در سفر کربلا به سر می‌برد. هرچند که در دوره مدیریت او، مسمومیت‌های سریالی دانش‌آموزان در مدارس نیز رخ داد، اما هیچ‌گاه مقصر یا مقصرین این اتفاق شناسایی نشدند.

برکناری سه مقام ارشد دولت رئیسی دیگر جابه‌جایی بزرگ در دولت سیزدهم بود، وزیر جهاد کشاورزی، رئیس سازمان برنامه‌ و‌ بودجه و مدیرعامل صندوق نوآوری‌ هر سه در ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ از دولت کنار گذاشته شدند. نام سیدجواد ساداتی‌نژاد بیش از آنکه در کنار نام وزارت گره بخورد، با پرونده فساد چای دبش و فساد نهاده‌های دامی گره خورد اما دلیل برکناری او از سوی دولت تغییر به دلیل افزایش قیمت‌ها و با هدف حمایت از مردم مطرح شد.
مستند، فیلم های کوتاه و بلند داستانی ایرانی را در هاشور ببینید

موارد اشاره‌شده در بالا تنها گوشه‌هایی از برکناری‌ها و استعفاها در دولت رئیسی بود و اگرچه دولت با دلایلی همچون خدمت به مردم، کمک به مردم، بهبود شرایط و مبارزه با فساد سعی کرد این حجم از تغییرات را توجیه کند، اما اغلب تحلیلگران و فعالان سیاسی، بخش عمده‎ای از این برکناری‎ها را به دلیل مناسبات سیاسی و ناتوانی در بازی قدرت جریان‌های تندرو اصولگرا عنوان کرده‌اند.

پس از سه سال هنوز فعالان سیاسی معتقدند که رئیسی زیر بار فشار جریان‌های سیاسی و فامیلی است و نتوانسته است کنترل رأس امور اجرایی کشور را به دست بگیرد، به‌عبارتی با وجود اینکه انتظار می‎رفت همسویی و یکدستی دستگاه‎های مختلف و حمایت آنها به اقتدار بیشتر دولت بیانجامد اما در سال پایانی به نظر می‎رسد مغلوبِ بازیِ قدرت خواهد شد.

صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی  با اشاره به بن‌مایه انتصابات در این دولت به دلایل رکوردداری تغییرات در دولت رئیسی اشاره و درباره آن توضیحاتی داده است که در ادامه می‌خوانید:

*علت آنکه دولت رئیسی رکورددار جابه‌جایی و تغییر مدیران در دولت‌های پس از انقلاب شده را چه می‌دانید؟ و این جابه‌جایی‌های پرتکرار چه تاثیری بر شرایط کشور داشته است؟

شالوده دولت آقای رئیسی مجموعه‌ای از جریانات تندرو انقلابی و افراطی بوده و هستند که طرح و برنامه مشخصی در عملکرد آن‌ها به چشم نمی‌آید و به همین دلیل نیز در هیچ‌کدام از عرصه‌ها، از عرصه سیاست خارجی گرفته تا اقتصاد، محیط زیست، مدیریت دانشگاه‌ها و… نقشه راهی مشخص نشده است. با توجه به وضعیت موجود باید گفت که این دولت در این مدت به جز شعارها و کلی‌گویی‌ها برنامه تخصصی نتوانسته ارائه دهد.

البته یک بخشی از نداشتن طرح، برنامه و انسجام فکری و عملی مربوط به نوع حکمرانی کشور بوده است اما ویژگی مهم دیگری که در این دولت دیده می‌شود، مخالفت با جریانات آزادی‌خواه و دموکراسی‌خواه بوده و اینکه همه مشکلات را به گذشتگان نسبت دهند. در واقع مسئولیت‌ناپذیری و پاسخگو نبودن، مهمترین ویژگی دولت آقای رئیسی است و هیچ طرح و برنامه‌ای از ابتدای این دولت وجود نداشت که عده‌ای براساس آن بگویند درباره مسائل مختلف بعد از مطالعه، برنامه‌ریزی، همفکری با دانشگاهیان و مدیران با تجربه وعده‌هایی را مطرح کنند.

تاکید می‌کنم که پیوستن به دولت به واسطه برنامه‌ریزی نبوده که بر مبنای اینکه کسی تجربه و تخصص خوبی دارد از او دعوت به همکاری شود و  مسئولیت به او سپرده شود. افرادی که به این دولت پیوستند نیز با توجه به اینکه دولت نه طرح و برنامه‌ای و نه هدفی داشت صرفاً چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی بودند، از جبهه پایداری و جریان‌های تندرو و برخی نهادها وارد کابینه شدند، مدتی در تیم دولت بودند و با دیگران اختلاف پیدا کردند و بعد رفتند.

بدون اینکه مشخص شود چرا به دولت وارد شدند و چرا صحنه را ترک کردند، یعنی در نهایت به چراهای جامعه پاسخی ندادند. متاسفانه این دولت محل شکست، درجا زدن، عدم موفقیت و ناکامی است و آن‌وقت می‌بینید که چقدر هم مورد تایید مراکز قدرت است. همه نهادها دولت را تایید می‌کنند؛ از سپاه و مجلس گرفته تا قوه قضائیه و مجلس خبرگان و ائمه جماعات و…

*رفت‌وآمدهایی که در این دولت رخ داد، با توجه به اینکه بحث‌هایی را در جامعه شکل داده است، تا چه میزان به دلیل فشار از سوی جامعه یا انتقادها بوده است؟

فکر نمی‌کنم به دلیل فشارهای وارد از سوی جامعه و حرف و اعتراض مردم تصمیم به کناره‌گیری و یا کنار گذاشته شدن گرفته شده باشد. از نظر من موضوع بر سر اختلافات سیاسی بوده است که باعث شده عده‌ای از دولت بروند و عده‌ای به دولت اضافه شوند. اینگونه نبوده که افراد صلاحیت‌دار، متخصص و تحصیلکرده انتخاب شوند و بر سر حضور آنها در دولت بحث و تبادل‌نظر شود.

اساساً چنین برنامه‌ای در قاموس دولت آقای رئیسی نبوده چراکه اساساً یک دولت ایدئولوژیک و محصول تفکرات ایدئولوژیکِ انقلابیِ تندرو هستند و افکار و برنامه‌های سنجیده و علمی در کار نبوده است. کسانی هم که به دولت پیوستند در وهله اول همسویی آنها با جریانات تندرو بوده است که منجر به ورود آنها به دولت شد چراکه در غیر این‌صورت عملاً به دولت راهی نداشتند. در ادامه نیز یا به اندازه کافی تندرو نبودند و یا بیش از اندازه تندروی کردند و کنار گذاشته شدند.

*بیشترین تعدد جابه‌جایی‌ها پس از دولت آقای رئیسی به دولت احمدی‌نژاد مربوط می‌شود. چرا جابه‌جایی‌ها در این دولت که متعلق به تفکرات خاص و تندرویی نیز هستند به این اندازه زیاد بوده است؟

کنار گذاشتن‌ها در دولت آقای احمدی‌نژاد یک تفاوت‌هایی با دولت آقای رئیسی دارد. در کنار گذاشتن‌های دولت آقای رئیسی دلیل اول مسائل سیاسی است که آن فرد، جناح و جریانی که به آن وابسته است مشکلاتی با آقای رئیسی پیدا می‌کند، اما در مورد آقای احمدی‌نژاد اینگونه نبود و صرفاً برخورد شخصی خود آقای احمدی‌نژاد دلیل جابه‌جایی‌ها بود.

در دولت او نه از بیرون فشاری وارد می‌شد و نه رقابت سیاسی وجود داشت، آقای احمدی‌نژاد به دلایلی که برای خود داشت، از یک وزیر راضی نبود و این نارضایتی در بسیاری از موارد به واسطه عملکرد نبود، خیر! برای مثال موضوع برکناری اینگونه بود که آن فرد به اندازه کافی به آقای احمدی‌نژاد احترام نگذاشته و مطلبی را گفته بود که احمدی‌نژاد از آن خوشش نیامده بود و در واقع با افکارِ شخص احمدی‌نژاد برکنار می‌شدند؛ صرف‌نظر از اینکه عملکرد آنها چگونه بود و چقدر تاثیرگذار بودند.

*و چگونه باید این ساختار تغییر کند؟

این وضعیت قطعاً نیازمند تغییر است اما اشکال اساسی، بنیادین و بزرگ آن این است که مسئولین هر کاری انجام دهند، پاسخگویی برای اقدامات وجود ندارد. وضعیت اقتصاد، سیاست داخلی و خارجی، موضوع حجاب و…در تیم رئیسی را مشاهده می‌کنیم اما از آنجایی که قرار نیست به کسی، چه افکار عمومی، چه مطبوعات و مقامات پاسخگو باشند، بنابراین هر کاری که انجام دهند درست است و امکان تغییر این ساختار را دشوار و بسیار سخت می‌کند.

اخبار مرتبط:
اعلام پنج روز عزای عمومی در پی شهادت رئیس جمهور
اعلام پنج روز عزای عمومی در پی شهادت رئیس جمهور

رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی شهادت رئیس‌جمهور اسلامی ایران و همراهان گرامی ایشان را تسلیت گفتند.

جنتی: رئیسی نمونه تمام و کمال مدیران انقلابی و ولایی بود
جنتی: رئیسی نمونه تمام و کمال مدیران انقلابی و ولایی بود

رئیس مجلس خبرگان رهبری با صدور پیامی شهادت رئیس‌جمهوری و هیئت همراه را تسلیت گفت.

جلسه فوق العاده سران قوا به میزبانی معاون اول رئیس جمهور برگزار شد
جلسه فوق العاده سران قوا به میزبانی معاون اول رئیس جمهور برگزار شد

در جلسه فوق العاده سران قوا به میزبانی محمد مخبر معاون اول رئیس جمهور بر ادامه خدمت رسانی دولت مردمی و همراهی سران قوا تاکید شد .

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق محفوظ است