به گزارش سایت خبری مدارا؛ خبرگزاری فارس گزارشی منتشر کرده تحت عنوان ماجرای دخترهای بسیجی با پوششی متفاوت که در بخشی از آن آمده:
دخترهای مانتویی هم پایگاه بسیج میآیند
از سمانه میپرسم آیا خاطرهای از بچههای پایگاه داری که توی ذهنت مانده باشد، تعریف میکند: «تابستان قرار بودیم برویم قم، یکی از بچهها که چادر نمیپوشید گفت من نمیتوانم با شما بیایم اما سرانجام خودش را به این سفر رساند، توی قم به نمایشگاه اندیشه نجات رفتیم و این دوستمان خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و از همانجا چادری شد».
از خانم ضیاءفروغی میپرسم، مگر دخترهای مانتویی هم به پایگاه شما میآیند؟ او جواب مثبت میدهد و ناگهان دختر بانمکی که این سؤوالم را میشنود، میگوید: «من خودم چادری نبودم، اما حالا مسؤول فضاسازی پایگاه هستم».
تودهنی محکمی که چادر به پسرهای متلکگو زد
نازنینزهرا از کلاس پنجم دبستان به پایگاه بسیج رفت و آمد داشته و حالا کلاس نهم است، با خوشحالی ماجرای چادر سر کردنش را برایم تعریف میکند: «تا همین امسال با اینکه این همه سال به پایگاه میآمدم اما چادر نمیپوشیدم، حالا که بزرگتر شدهام و ابهت چادر را درک کردهام، چادر میپوشم».
میپرسم منظورت از ابهت چادر همان امنیتیست که چادر به تو میدهد، میگوید: «قبل از اینکه چادر بپوشم وقتی کلاس زبان میرفتم، پسرها بهم تیکه میانداختند و متلک میگفتند، اما از زمانی که چادری شدهام، میگویند «صلوات»». نازنینزهرا از این امنیت و حس خوبی که چادر به او داده، ذوقزده است و از ته دلش به ضدحال خوردن پسرهای متلکگو میخندد.
فاطیما هم دوست نازنینزهراست، او عضو پایگاه نبوده، یعنی نه اینکه دوست نداشته به پایگاه برود، بلکه اصلا نمیدانسته توی محلهشان چنین جایی هست. یکی دوباری همراه با دوستش به پایگاه رفته و برنامهها به دلش نشسته و امسال عضو پایگاه شده است.
فاطیما تعریف میکند: «تابستان وقتی با بچههای پایگاه به قم رفتیم، حرم خانم حضرت معصومه(س) حس و حال معنوی خاصی داشت، همانجا تصمیم گرفتم، چادر بپوشم».