به گزارش سایت خبری مدارا؛ حسن غفوری فرد سیاستمدار، امروز در سن ۷۹ سالگی درگذشت. به همین مناسبت گفت وگوی آن مرحوم با سایت جماران در سال ۹۸ که حاوی برخی نکات است را بازنشر میکنیم.
آقای دکتر! با توجه به اینکه چهل سالگی انقلاب را پشت سر گذاشتهایم و در دهه پنجم انقلاب به سر میبریم، از نظر شما آفات و مشکلاتی که در آستانه دهه پنجم گریبان انقلاب اسلامی را گرفته چیست؟
به نظر من یکی از بزرگترین مشکلات رفاهطلبی، اشرافیگری و تجملگرایی است. اینها واقعا مشکل هر انقلابی است؛ حتی به دین هم کاری نداریم. من ساعتها با فیدل کاسترو صحبت کردهام. واقعا یک انقلابی حقیقی بود و تا آخر عمر هم انقلابی زندگی میکرد. یعنی زندگی بسیار سادهای داشت. با هم دو سه ساعت در خیابانها گشتیم. دیدم که به تکتک خانههای بیسرپرستان سر میزند و خیلیها را به اسم میشناخت. کسی که میخواهد انقلابی بماند حتما باید زندگی ساده و فعالی داشته باشد. با اشرافیگری، تجملگرایی و زندگی رفاهی، فساد طوری میشود که همه از آن مینالند. به نظرم این یکی از آفات جدی است. تجملگرایی حتی به قبرستان هم کشیده شده است…
به نظر شما مشکلات فعلی کشور در این زمینه مربوط به تکتک افراد است و یا مربوط به دستگاهها میشود؟ یعنی این مشکلات را سیستماتیک میدانید و یا فردی است؟
مشکلات یک بُعدی نیست؛ تمام اینها مؤثر است. چرچیل بعد از جنگ دوم جهانی افرادش را جمع کرد و گفت که وضع صنعت چطور است؟ گفتند تمام صنایع ما نابود شده است. گفت وضع اقتصاد چطور است؟ گفتند همه بانکها ورشکسته شدهاند. گفت وضع قوه قضائیه چطور است؟ گفتند آنجا مشکلی نداریم و خوب است. گفت مملکت درست خواهد شد. حضور آقای رئیسی امیدواریهایی را ایجاد کرده است. ولی میشنویم که سه هزار میلیارد تومان دزدیدهاند، وقتی سوار تاکسی میشویم میگوید تو دنبال ۵۰ تومان میگردی؟ یعنی لازم نیست فساد در همه جای کشور باشد؛ یکی دو دسته فاسد باشند، همه را آلوده میکند. مثلا نماینده مجلس را برای کار اقتصادی گرفتند. شاید در تاریخ دنیا بیسابقه باشد. آن هم در مجلسی که از ۷۰ فیلتر رد میشوند…
حمایت نمایندگان مجلس از متهمین به فساد اقتصادی عجیب است
بعد هم مجلس به جای برخورد، از آنها حمایت میکند.
این خیلی وحشتناک است. اگر مجلس بخواهد عصاره فضائل ملت باشد، اول از همه خود مجلس باید دخالت کند که چنین افرادی وارد مجلس نشوند. اگر وارد شدند، همان اول طوری خارج شوند که به اینجا نرسد. این هم یک کار عجیب و غریب است که بعضی نمایندگان دارند حمایت میکنند.
مردم سؤال میپرسند که چطور نظارت استصوابی و شورای نگهبان بعد از اینکه رأیها اعلام میشود و صحت انتخابات هم اعلام میشود از ورود نماینده اصفهان ممانعت میکند اما دو نفری که متهم به اخلال در نظام اقتصادی کشور هستند میتوانند به مجلس برگردند. این رفتار را دوگانه نمیبینید؟
آدمها همیشه اینطور نیستند. مگر ابنملجم از اول نشان میداد که میخواهد علی(ع) را بکشد؟! امیرالمؤمنین(ع) از شاگردانش خواست که اسم ۱۰ نفر از مؤمنترین افراد را بنویسند. ابنملجم یکی از آن ۱۰ نفر بود. وقتی مریض شد امیرالمؤمنین(ع) یک ماه از او پرستاری میکرد. یک دختر را دید و منحرف شد. همه آدمها که یک تیپ باقی نمیمانند…
لازمه دموکراسی، داشتن احزاب قوی و آگاهی مردم است
اشاره داشتید که امام خطاب به نمایندگان مجلس فرمودند که «شما عصاره فضائل ملت هستید». به نظر شما باید چه کاری انجام دهیم که مجلس واقعا عصاره فضائل ملت باشد و افرادی که احتمال لغزش آنها وجود دارد وارد مجلس ما نشوند؟
این موضوع نیاز به آگاهی مردم دارد. مردم باید آگاه باشند که به کسی رأی دهند و با دو اعلامیه و امثال آن رأی ندهند. لازمه دموکراسی، احزاب است. احزاب میتوانند افراد را رسیدگی و کاندیدا کنند و بعد هم جوابگو باشند. یعنی مثلا اگر حزب جمهوریخواه آمریکا رئیس جمهوری معرفی کند و مردم از او ناراضی باشند دوره بعد نه تنها رئیس جمهور را از دست میدهد، مجالس را هم از دست میدهد و استانداران هم عوض میشوند. بنابراین، لازمه این کار داشتن احزاب قوی و آگاهی مردم است. الآن رأی یک بچه دبیرستانی با رأی مقام معظم رهبری و یا بقیه سیاستمداران یک ارزش دارد. لذا افراد باید سعی کنند کسی که رأی میدهد آگاهی کامل داشته باشد. این امر هم زمانبر است. یکی از راههای اصلی این کار احزاب هستند. وقتی احزاب کاندیدایی را معرفی کنند، این کاندیدا شناسنامه دارد و باید پاسخگو باشد. الآن هرچیزی شود مردم از چشم دین و اسلام و نظام میبینند. ولی آن موقع یقه حزبی را میگیرند که آن کاندیدا را معرفی کرده است. آن حزب امکانات دارد و میتواند بررسی و یک نفر را معرفی کند. شورای نگهبان میخواهد ۱۲ هزار نفر را معرفی کند و پنج نفر اسم بدهد…
اگر خود مسئولین الگوی سلامت نباشند، هیچ رفتار قضایی فایده ندارد
احترام قانونی که شما بر آن تأکید دارید بیشتر با نگاه به رفتار مسئولین شکل میگیرد و یا رفتارهای سلبی و قضایی؟
اگر خود مسئولین الگوی سلامت نباشند، هیچ رفتار قضایی فایده ندارد. امیرالمؤمنین(ع) با یک مسیحی به مشکل میخورد و بعد پیش قاضی منصوب شده توسط خودش میرود. کدام یک از مسئولین ما میتوانند این طور باشند؟
اعتماد مردم را از دست دادهایم
برخی از مردم احکام صادر شده قضایی را با هم مقایسه میکنند و میگویند پرونده کسی که به خاطر یک فساد مالی رقم بالا انتظار میرفته یک حکم سنگین بگیرند با چند سال زندان بسته میشود. این در حالی است که مثلا یک خبرنگار برای نوشتن یک مطلب یازده سال زندان میشود. مشکل اعتماد به دستگاهها و مسئولین است. بقیه چیزها بهانه است. بالاخره ممکن است دکترها هم نظر متفاوت داشته باشند. ولی من هیچ وقت نمیگویم که آن دکتر نظر سوء داشته است. میگوییم تشخیص فرق است. ممکن است تشخیص دو قاضی هم فرق داشته باشد. مشکل اساسی این است که ما سرمایه اصلی اجتماعی خودمان، که اعتماد بوده، را از دست دادهایم. اول انقلاب مردم به عنوان تبرک به ماشینهای ما دست میزدند. الان اعتماد آن طور نیست. ساخت اعتماد هم خیلی مشکل است. آقای رئیسی دارد اقداماتی انجام میدهد… اما متأسفانه در دستگاه قضایی ما، که قرار است قاضی مجتهد باشد، این اعتماد نیست و مردم میگویند برخی از قاضیان پول میگیرند و متأسفانه راست هم میگویند. اگر یک درصد هم باشد خیلی است. متأسفانه خود من درگیرش بودهام. من خیلی از نمونههای پارتی بازی و رشوه در دستگاه قضایی و دولتی سراغ دارم. الان کسی باور نمیکند به دستگاه دولتی برود و بدون پول و پارتی کارش درست شود…
اگر احزاب قوی که شما به آن اشاره کردید شکل بگیرد، چقدر میتواند در حل این مشکلات مؤثر باشد؟
حتما مؤثر هست. پدیدههای اجتماعی هم چند بعدی و هم زمانبر است.
نقش محمدرضا باهنر در ورود احمدینژاد به سیاست
در چهل سال گذشته کشور ما این پاسخگویی احزاب و گروهها را شاهد بودهایم؟ مثلا اصولگرایان احمدینژاد را بر سر کار آوردند. اما الان نه تنها میگویند از ما نبوده، حتی میگویند که مشاوره آنها را هم گوش نمیداده است. احمدینژاد را خود آقای باهنر آورد. آقای باهنر نقش بسیار تعیینکنندهای داشت که ایشان را شهردار کردند. همان موقع گفتند که ایشان مشکل اقتصادی و پرونده اقتصادی باز دارد. آقای باهنر گفت که ما داریم او را برای رئیسجمهوری تربیت میکنیم؛ شما اجازه شهردار شدن او را نمیدهید. همان موقع من مخالف بودم. آقای علی احمدی خیلی به من التماس کرد که وزیر آموزش و پرورش شوم؛ من گفتم نمیآیم. اگر میرفتم حتما وزیر میشدم ولی نرفتم. در یک مصاحبه هم گفتم که او ظرفیت ریاست جمهوری ندارد. خود او هم هیچوقت نگفت من اصولگرا هستم.
من به موسوی رأی دادهام
ولی همه اصولگرایان از او حمایت کردند.
من گفتم به او رأی ندادهام و چوبش را هم خوردم. گفتم من به موسوی رأی دادهام. من با موسوی اختلاف داشتم و به خاطر اختلاف استعفا دادم و گفتم نمیخواهم وزیر شما باشم. ولی به خاطر اینکه او را از احمدینژاد بهتر میدانستم به او رأی دادم. اگر موسوی رئیس جمهور شده بود یقینا وضع خیلی بهتر بود. با همه اختلافی که من با او داشتم.
نمکنشناسی احمدینژاد
اصولگرایان، به خصوص در دور اول، خیلی از احمدینژاد حمایت کردند. گرچه او نمکنشناسی کرد، ولی آقای باهنر گفت دور دوم میخواهم وزیرش شوم. به او پیشنهاد وزارت داده بودند و قبول نکرده بود ولی به خود من گفت که میخواهم دور دوم وزیر او شوم…
باید از تصمیم دولت حمایت کنیم
شاهد هستیم که صدا و سیما علیه وزیر امور خارجه فیلم میسازد و سفرهای آقای ظریف به شکل خیلی قلیل پوشش داده میشود. در صورتی که رسانههای جهان به صورت پررنگ به این موضوع میپردازند. سؤال اینجا است که آیا صدا و سیما وظیفه خود را به درستی انجام داده است؟
من هم نسبت به صدا و سیما انتقاد دارم. من نسبت به برجام به لحاظ فنی خیلی ایراد دارم. اما داد و بیداد نمیکنم؛ جاهایی لازم بوده بحث علمی کردهام. باید از تصمیمی که دولت گرفته حمایت کنیم.
خیلی از رفتارهای صدا و سیما را نمیپسندم
یعنی شما رویه صدا و سیما را نمیپسندید؟
خیلی از آنها را نمیپسندم.