به گزارش گروه سیاسی سایت خبری مدارا؛ این گزاره قابل انکار نیست که برجام، مزایایی برای کشور و مردم داشت؛ برای اهمیت برجام کافی است بدانیم که در سال ۹۹ بالغ بر ۱۶ میلیارد دلار معادل ۳۴۰ هزار میلیارد تومان، صرف دور زدن تحریمها شد؛ تحریمهایی که اگر برجام بود، آنها نبودند و این مبلغ هنگفت ۳۴۰ هزار میلیاردی میتوانست به بهبود معیشت تنگ شده مردم بینجامد.
رئیسی در جریان نخستین نشست خبری اش به عنوان رئیس جمهور منتخب گفت که سیاست خارجی دولتش با برجام آغاز نمیشود و به برجام نیز ختم نمی شود؛ این رویکرد اگر به منزله بی اعتنایی به برجام باشد، خسارت زا است؛ چرا که به هر حال باید تکلیف همین یک قلم ۱۶ میلیارددلاری که در غیاب برجام، صرف دور زدن تحریم ها می شود، روشن شود.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، روز گذشته در ضمیمه بیستو دومین و آخرین گزارش وزارت خارجه درباره روند اجرای برجام نوشت: هیچ توافقی برای هیچیک از طرف های آن توافق بی نقص نیست. گرایش حداکثری تنها به مذاکرات فرسایشی و بی پایان میانجامد. اگر به عوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود و یا شکست کامل ــ که حتماً هیچ یک نبود همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چه بسا شرایط به گونه ای دیگر رقم خورده بود. اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یکسو با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم و از سوی دیگر از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران–به شمول شعبات خارجی شرکتهای آمریکایی –بهره برده بودیم، هم دوستانمان سرخورده نمی شدند و در دوران سختی رهایمان نمی کردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدیِ سرمایه دارانِ جهانی –از جمله در داخل آمریکا –مواجه میشد.
رئیس دستگاه دیپلماسی دولت دوازدهم در ادامه مرقومه خود قید کرده که اکنون بهترین زمان برای ایجاد این همدلی و همصدایی است. موفقیت در مذاکراتِ اخیر وین و شکست نهایی سیاست فشار حداکثری با بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی میتواند در فضای جدیدِ سرای سیاست کشور، زمینه را برای بهترین بهره برداری از تمامی ظرفیت های برجام فراهم نموده، با اصالت دادن به روابط با همۀ شرکا و ایجاد توازن در روابط اقتصادی خارجی–وصد البته با تکیه بر اقتصاد مقاومتی مبتنی بر درونزایی و برونگرایی–رشد و شکوفایی بی نظیری را برای کشور و نسلهای بعدی به ارمغان آورد.
از جوهر یادداشت ظریف نوعی دلخوری احساس و استنباط میشود؛ گویی ظریف در بطن نامه خود دارد این نجوا را میکند که عده ای اجازه تحقق دستاوردهای برجام را ندادند؛ این دلخوری نهفته در نامه ظریف را باید کنار فعل و انفعالات برجام در هفتههای اخیر قرار دهیم؛ روند اتخاذ تصمیم پیرامون بازگشت به برجام در دو سوی ماجرا به درازا کشیده است. بیش از ۲۴ روز پس از پایان دور ششم مذاکرات احیای برجام در وین ، خبری از بازگشت هیاتهای ایرانی و اروپایی و آمریکایی و چینی به پایتخت اتریش نیست.
مذاکرات احیای برجام اصطلاحا به کلایمکس و نقطه اوج رسیده است؛ این امر بدین معناست که هیاتهای مذاکره کننده باید زمانی به وین رجوع کنند که تصمیم آخر را گرفته باشند؛ از تهران خبر میرسد که کمیته تطبیق با دو عضو جدید از اعضای دولت آینده، در حال سبک و سنگین کردن محتوای توافق احتمالی وین برای احیای برجام است؛ از واشنگتن نیز این اخبار مخابره می شود که سردمداران آمریکا حاضر به ارائه تضمین به ایران نیستند که دولت بعدی آمریکا از برجام خارج نشود؛ آمریکایی ها می گویند اگر قرار باشد برای عدم خروج از برجام به ایران تضمین بدهیم باید آن را از قاعده یک توافق خارج و به معاهده تبدیل کنیم؛ امری که مستلزم تایید برجام در کنگره آمریکاست و تقریبا محال به نظر میرسد.
ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز روز گذشته گفت: تاخیر در ادامه مذاکرات وین بر تصمیم آمریکا پیرامون بازگشت به برجام تاثیر مىگذارد!
علیایحال، وقت محدود است؛ تصمیم گیرندگان در تهران باید کاری کنند؛ احتمال دارد تاخیر در توافق احیای برجام، آمریکایی و اروپایی ها را به اتخاذ «پلن بی» ترغیب کند؛ پلن بی آنها صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس انرژی اتمی و مقدمه سازی برای اراسل دوباره پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت است؛ موضوعی که می تواند دولت ابراهیم رئیسی را در آغاز کار با یک بحران بین المللی مواجه سازد و انرژی این دولت را برای رفع مسائل و مشکلات معیشتی مردم بگیرد.