به گزارش سایت خبری مدارا؛ سوالی که این روزها ذهن سیاسیون کشور را مشغول کرده این است که آیا رفاقت محمدرضا عارف و اصلاحطلبان به آخر خط رسیده است؟
چه کسی باور میکرد شخصیتی که یک روز معاون اول رئیس دولت اصلاحات بود، ریاست فراکسیون امید در مجلس دهم و ریاست مهمترین نهاد تصمیمگیر اصلاحطلبان یعنی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را برعهده داشت حالا از حضور در مهمترین نهاد تصمیم ساز اصلاحطلبان برای انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری حذف شود؟ موضوعی که باعث شد به سراغ برخی از شخصیتهای این جریان سیاسی رفته و علت این امر را از آنها جویا شویم.
عارف خودش نخواست یا نخواستند حضور یابد؟
علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات گفت: محمدرضا عارف و برخی از افراد نظیر عبدالواحد موسوی لاری خودشان نخواستند که در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان حضور پیدا کنند، به این دلیل که قبلا خودشان در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان عضو بوده و از شورای عالی استعفا داده بودند، به خصوص اینکه عارف هم قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را دارد و طبیعی است که نهاد اجماعساز باید روی نامزدهای اصلاحطلب بحث کند و بین آنها داوری کرده و یک نفر را انتخاب کند؛ پس حضور محمدرضا عارف در شورای عالی نمیتواند مثبت باشد؛ پس درخواست عارف این بود که حضور نداشته باشد؛ البته کمیته ۹ نفره، او را برای عضویت در نظر گرفت، اما قرار بود از خود آن فرد هم استعلام شود که آیا تمایل به حضور دارد یا خیر و آیا حضور فعال خواهد داشت یا خیر؟
موضوعی که البته محمد زارع فومنی فعال اصلاحطلب درباره آن نظر دیگری داشت و گفت: محمدرضا عارف به سبب عملکردی که در مجلس دهم از خود نشان داد باعث شد که شانسش را در میان اصلاحطلبان از دست بدهد و افرادی که او را قبول داشته و در میان آنها مقبولیت داشت از اطراف او پراکنده شوند. در موضوع شورای شهر هم پیشنهادات او آورده خاصی برای این جریان به همراه نداشت و اصلاحطلبان از او راضی نبودند و دیگر جایگاهی در میان این جریان نداشت.
او ادامه داد: اصلاحطلبان خودشان نام عارف را در میان نهاد اجماعساز قرار ندادند و خودش هم متوجه بود که اگر قرار باشد در این نهاد قرار بگیرد باید پاسخگوی عملکرد خودش باشد، از همین رو نیز چون نمیتوانست پاسخگو باشد در تلاش برآمد تا اصلا حضور پیدا نکند.
حسین کنعانیمقدم دبیرکل حزب سبز هم در این باره به ما گفت: در سیستم اصلاحطلبان موضوع ریزش و رویش وجود دارد، کمااینکه بسیاری از شخصیتهای اصلاحطلب به خاطر رفتارهای دولت روحانی تمایلی ندارند که در تصمیماتشان حضور یابند و محمدرضا عارف هم به همین سبب تمایلی به حضور در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان ندارد و احتمالا او را متمایل به این کرده که فراتر از این نهاد اجماعساز وارد عرصه رقابت شود.
سودای پاستور عارف را از آمدن به نهاد اجماعساز منصرف کرد
احمد شریف، فعال سیاسی اصلاحطلب اما نظر دیگری داشت و درباره آن گفت: گروه منتخب برای گزینش افراد حقیقی نهاد اجماعساز یکسری اسامی از احزاب اصلاحطلب خواسته بودند و تا آنجا که من خبر دارم اسامیِ افرادی نظیر عارف را هم درج کرده بودند، اما یکی از شرطهای مهم برای حضور در این نهاد این بود که افراد منتخب در معرض نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نباشند و به همین دلیل نامزدهای بالقوه را دعوت نکردند و این موضوع فقط منحصر به عارف هم نبوده، بلکه افرادی مثل محسنهاشمی، مسعود پزشکیان، رهامی و… هم این شرایط را دارند.
او ادامه داد: علاوه بر این در این جمع افرادی انتخاب شدند تا وقت کافی داشته باشند و فعالیتهای مستمری را انجام دهند و بسیاری از این افراد هم تمایل داشتند تا در کنار این نهاد اجماعساز کمکهای مشورتی دهند.
موضوعی که عیسی چمبر عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان هم آن را تایید کرد و با انتقاد نسبت به این نهاد گفت: توجیهشان این است که برخی افرادی که در معرض نامزدی انتخابات آینده هستند به این نهاد اضافه نشدهاند؛ اما کلا معلوم نیست که چرا افراد حقیقی وارد تصمیم سازی میشوند.
علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی هم این موضوع را تایید کرد و گفت: ظاهرا عارف مصمم به نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری است و از سویی هم پیش بینی میکند که احتمالا مورد اجماع قرار نگرفته و نتواند نامزد نهایی این جریان باشد، از همین رو راه خود را جدا کرده تا ملزم به رعایت الزامات نهاد اجماعساز نباشد. اگر محمدرضا عارف بخواهد به انتخابات بیاید نمیتواند ادعا کند که به نمایندگی جریان اصلاحات وارد شده و صرفا شاید برخی احزاب بتوانند از او حمایت کنند؛ اما روندی که الان در حال طی شدن است نشان می دهد که هیچ یک از احزاب اصلاحطلب از او حمایت نخواهند کرد.
آیا رفاقت محمدرضا عارف برای همیشه با اصلاحات بههم خورد؟
آیا قرار است محمدرضا عارف برای همیشه از لیست جریان اصلاحات خط بخورد؟ سوالی که البته شریف در پاسخ به آن گفت: عارف یکی از شخصیتهای بزرگ جریان اصلاحات است و من بعید میدانم فردی وجود داشته باشد که در پی حذف او از این جریان باشد و چنین موضوعی اصلا مطرح نیست، زیرا شخصیت عارف متعلق به این جریان و یکی از سرمایههای اصلی این جریان است. در آن کمیته ۹ نفره هم ۴ نفر از سوی سید محمد خاتمی انتخاب شدند و آن ۵ نفر هم گزینش خود احزاب بوده اند؛ حال اینکه او از این موضوع گله دارد یا خیر را نمیدانم. اما بعید میدانم که علت خاصی برای گله مندی و ناراحتی وجود داشته باشد.
سعید نورمحمدی، عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان هم درباره احتمال تقابل عارف و جریان اصلاحات گفت: عارف یکی از عقلای جریان اصلاحات است و من به خاطر ندارم که تا کنون تصمیمات او به تضعیف جریان اصلاحات منجر شده باشد، از همین رو معتقدم که هر تصمیمی بگیرد قطعا به نفع این جریان خواهد بود و اینکه عارف بخواهد جلوی اصلاحات بایستد جزو محالات است و هر دوی اینها در کنار هم خواهند بود و در نهایت هم به یک جمع بندی خواهند رسید و تقابلی بینشان ایجاد نخواهد شد.
در نهایت اما این زمان است که روشن میکند نبود عارفی که روزی یکی از چهرههای موثر در تصمیمات اصلاحطلبان بود به راستی به منزله حذف او از این جریان است و یا واقعا دلیل دیگری پشت این مسئله قرار دارد؟ باید دید که رفاقت عارف و اصلاحطلبان به آخر رسیده و آنها از هم جدا می شوند یا سرنوشت دیگری برای اصلاحات رقم می خورد؛ سرنوشتی مثل فصل استقلال عارف یا رفاقتی دوباره.