به گزارش
سایت خبری مدارا: به بهانه همایش صلح و دوستی مینی گلف که به همت انجمن دوستی ایران و کوبا و هیات گلف البرز برگزار شد و تکاپو و همگرایی تازه انجمن های دوستی که به مدیریت خوب همراهانه دکتر وثیق در وزارت امور خارجه راه افتاده است گفتم تا چند سطری از این قصه سایه روشن و بی سرانجام انجمن های دوستی بنویسم . انجیاُهایی که در زبان فارسی و البته ایران به سازمانهای مردمنهاد (غیردولتی) شناخته میشوند. سازمانهای مردمی که سازوکار و اساسنامه نه چندان محکم و کاملی برای خود دارند و جدای از دستگاههای تخصصیشان که وزارت امور خارجه است، مجوزشان را معاونت سازمانهای مردم نهاد وزارت کشور با نظارت دستگاههای امنیتی صادر میکند و روز بیست و دوم مرداد نیز در تقویم روز سازمانهای مردم نهاد است و تمبری هم برایش چاپ شده. به این سازمانها بهطور عام، انجمن دوستی گفته میشود و تخصصشان در حوزهی روابط بینالملل است که نه کاملا شخصیت دیپلماتیک و رسمی دارند و به واسطه حضور افراد حرفه ای بازنشسته دیپلماتیک در بعضی تیمها و انجمن ها و حوزه تعریف شده شان خیلی هم غیر رسمی به نظر نمی رسند و از آنجایی که بخشی از مراوداتشان با سفارت خانه های خارجی است طبیعتا زیر نظر هستند و باید قواعد حرفه ای بین المللی وتعریف شده کشور را تا حد امکان رعایت کنند
فعالیت این انجمنهای دوستی و به طور کلی این نگاه، از دولت آقای خاتمی شروع و با تشکیل سازمان گفتوگوی تمدنها گسترش یافت به طور نسلی از سال ۱۳۸۱ با دفتر مرکزی در مرکز پژوهش های وزارت امور خارجه در نیاوران تا جایی که امروز بیش از چند هزار سازمان مردمنهاد و پنجاه انجمن دوستی ثبت شده داریم و بسیاری که هنوز در پیچ و خم ثبت به سر میبرند و یا از قید مجوز رسمی داشتن گذشتهاند.
بیشترین درخواست و پیشنهاد این انجمن ها و عمدهی آنها برداشته شدن نگاههای امنیتی و اصل دانستن اعتماد، استفاده از فعالین این حوزه به عنوان مقام مشورتی در دستگاهها و شوراهای تصمیمگیری و تسهیل مراحل اداری و ثبت این انجمنها خارج از سازوکار ثبت شرکتها از آن رو که اقتصادی نیستند است .همچنین استفادهی بهینهی دولت از این ظرفیت عظیم و در دسترس و بدون هزینه برای بهبود اوضاع در حوزههای گوناگون و روابط بین الملل در شرایط تحریم و فشار و کم کردن تصدیگری دولت و… اشاره کرد. در دولت آقای روحانی ایشان از وزیر کشور خواستند تا لایحهای جامع درخصوص سازمانهای مردمنهاد و انجمن های دوستی به دولت ارائه شود و گفتند این دولت سازمانهای غیردولتی را تهدید نمیبیند بلکه فرصت میداند و آنها هم نباید دولتستیز باشند بلکه باید دولتیار بوده و حتی دولتساز باشند. حال از آن روزگار تا اکنون هیچ تغییری در برخوردها به چشم نمی خورد و پتانسیل تخصصی و حرفه ای در این گوشه خاک می خورد و هنوزاهنوز به جای بهره وری از این امکان نگاههای مشکوک و گاه نامهربانه همراه این دوستان و عزیزان عاشق ایران است که از عمر و جان و مال و تخصص خود پیشکش بهتر شدن اوضاع صلح و دوستی مردم بزرگ ایران با سایر کشورها می نمایند.
انجمن های دوستی که می تواند مجمع و مامنی برای فرهیختگانی باشد که در کشور های مطبوع کارو زندگی کرده اند یا دیپلمات بوده اند یا در حوزه زبان و علوم دانشگاهی مربوطه و صنایع و فرهنگ و هنر آن کشور تخصص و علاقه مندی دارند و در صورت عدم جذب به بیراهه و سوخت می روند که حتا در دوران بازنشستگی نیز از تجربه ارزشمنداین قشر هدف می توان بهترین بهره را در سازو کار انجمن های دوستی برد و حتا به دولت و وزارتخانه ها مشاوره داد و از تکرار تجربه های مدیریتی سوخته توسط جوانان و به هدر رفتن سرمایه مملکت جلوگیری کرد
به هر جهت الان که بیشتر جهان در برابر ما ایستاده اند به هزار دلیل موجه و غیر موجهه وقت دریافتن و دست یاری دراز کردن دولت است نه کارشکنی و حذف و دشمن تراشی از درون که وقت وفاق ملی و دوستی و صلح از درون است که باخت دردرون به امید برد در بیرون بزرگ ترین باخت و ضایعه ای جبران ناپذیر است. در همین جا بگویم آن جمله را که بزرگی گفته بود اگر کسی به اندازه یک نخ به مملکتش وصل بود اورا با هزار طناب نگه دارید.
همه اینها را گفتم از مشکلات انجمن های دوستی از نبود بودجه و سختی تامین ساختمان و هزینه ها و غیره اما با همه این مشکلات بوده اند انجمن های دوستی که با رایزنی و هوشمندی حرفه ای راهی به سفارتخانه مطبوع خودباز کرده اند و با دولت و بخش های خصوصی علمی و فرهنگی و بازرگانی یا هر حوزه دیگری ارتباط مناسب برقرارکرده اند و اعتماد سازی را به گونه ای پیش برده اند که محصول منجر به نتیجه برای این سرزمین عالی بوده است در روزگاری که حتا بسیاری از روابط سیاسی هم مبتنی بر ارتباط اشخاص تعیین می شود هر چند در جلوی دوربینها و روابط رسمی چنین نیست.در عین حال سفارتخانه هایی هم داریم که با توجه به سطح
روابط و گاه سلیقه شخصی سفیر دریچه همکاری و مراودات را با انجمن دوستی می بندند و چون بخشی از داخل مشکوک به ماجرای این سازمان مردمی می نگرند و اما در آخر دریافتن چنین امکان بزرگی سراسر سود و منفعت است هر چند نقطه سیاهی هم پیش بیاید نباید دریچه را بست.
هادی خوانساری
رئیس انجمن دوستی ایران و کوبا