۱۴۰۴ به نام «سال سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری شده است. این شعار، برخلاف بسیاری از نامگذاریهای کلی، از دل یک ضرورت تاریخی برآمده است: اگر سرمایهگذاری در تولید احیا نشود، اگر بنگاههای ملی از نوسانهای ساختاری نجات نیابند، و اگر سیاستهای جاری اجازه نفسکشیدن به تولید ندهند، نه مهار تورم محقق میشود، نه رشد پایدار شکل میگیرد و نه شاخص های اقتصادی ارتقا می یابند.
اما تجربه سهسال اخیر، گویای واقعیتی هشداردهنده است. بسیاری از صنایع بزرگ کشور، از جمله فولاد خوزستان، در حالی که گام در مسیر سرمایهگذاریهای استراتژیک نهادهاند، همزمان با موجی از محدودیتهای انرژی، افت حمایتهای رسمی، نوسانات شدید مقرراتی، و تصمیمات متناقض روبهرو بودهاند. نتیجه، چیزی جز ترمز سنگین بر روندهای توسعهای نیست.
در همین سه سال، فولاد خوزستان نهتنها در سختترین شرایط بینالمللی تحریم، افت بازار جهانی فولاد و چالشهای ارزی، رکوردهای مهمی در تولید و صادرات ثبت کرده، بلکه با طراحی و اجرای پروژههای عظیمی چون زمزم ۳، خرید معادن جازموریان و زنجان، مشارکت در نیروگاههای برق، و گسترش زنجیره پاییندستی، مسیر توسعه را فعالانه پیش برده است.
اما درست در متن این تلاشها، تحمیل گستردهترین خاموشیهای برقی سه دهه اخیر، بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان زیان عملیاتی به شرکت وارد کرده و بسیاری از طرحها را از برنامه زمانی خود خارج کرده است. چنین رویدادی را نمیتوان صرفاً بدشانسی دانست. این رخداد، بازتاب مستقیم سیاستهای نادرست در مدیریت منابع و اولویتبندیهای اشتباه در توزیع انرژی است.
دولت که صنایع را به خودکفایی در تأمین انرژی تشویق میکند، نباید همزمان منابع آنها را در اثر قطعی برق تحلیل ببرد. اگر از سال ۱۴۰۰، چنین سیاستهای محدودکنندهای اعمال نمیشد، امروز شرکتهایی مانند فولاد خوزستان نهتنها به بهرهبرداری از نیروگاه اختصاصی خود نزدیکتر بودند، بلکه با مازاد تولید انرژی، به شبکه سراسری نیز کمک میکردند.
امروز، فولاد خوزستان نه صرفاً یک بنگاه تولیدی، بلکه نماد ظرفیت نهفته در اقتصاد ملی است. شرکتی که در آن واحد، در حال جذب نخبگان، افزایش صادرات، گسترش زیرساختها و اجرای پروژههای زیستمحیطی و اجتماعی است. حفظ پویایی این شرکتها، شرط لازم تحقق شعار امسال است.
اگر ۱۴۰۴ نیز به تکرار سه سال گذشته بدل شود، اگر باز هم تصمیمات انرژیمحور، سرمایهگذاری را فلج کند، و اگر دولت به جای تمایز قائلشدن بین صنایع استراتژیک و غیرمولد، سیاستهای یکدست اعمال کند، شعار سال نهتنها محقق نمیشود، بلکه بیاعتمادی به گفتمان حمایت از تولید بیشتر خواهد شد.
امسال، باید سال رفع ترمزها باشد. دولت باید فولاد خوزستان و دیگر صنایع ملی را از دام سیاستهای پرنوسان و توزیع غیرهوشمند انرژی نجات دهد. این یک مطالبه بخشی یا صنفی نیست؛ این شرط بقای مسیر توسعه ایران است.