بر اساس آمارهای رسمی مراجعی مانند بانک مرکزی و مرکز آمار، خط فقر در کشور ۱۷ تا ۱۸ میلیون تومان است، بدیهی است که برخی معتقد هستند که خط فقر واقعی بیش از این ارقام است، اما اگر ما بنا را بر همین ارقام رسمی بگذاریم، قریب ۳ دهک در ذیل خط فقر مطلق قرار میگیرند.
علیرضابیگی گفت: اقتصاد ما، اقتصاد بیماری است و نبود یک شخص توانسته یک چنین تاثیر فاحشی را از خود برجای بگذارد. این بیماری به این برمی گردد که اجازه رقابت وجود ندارد. مردم بایستی امکان حق انتخاب داشته باشند، اما ما این حق را از مردم گرفتهایم و محکوم هستند همین تولیدات داخلی را خریداری کنند.
هادی حقشناس گفت: اولویت امروز اقتصاد این است که معیشت مردم حل شود درواقع برنامههای توسعه برای کشورهایی است که دغدغه نان روز را ندارند. امروز مشکل مردم نان، مسکن و شغل یعنی نیازهای اولیه است که در قانون اساسی هم ذکر شده است. وقتی چنین نیازهای اساسی داریم اینکه شما به دنبال این باشید که یک جهش در اقتصاد ایران اتفاق بیافتد، شرطش این است که هم نیازهای اولیه حل شود و هم روابط شما با دنیا تنظیم شده باشد.
استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا گفت: تاسف بار است که در این سال ها، دست دولت و حاکمیت با افزایش قیمت ارز و نرخهای مالیاتی در جیب مردم بوده است. این بی اخلاقی که به دنبال این تورم ایجاد می شود، باعث می شود که دست مردم هم در جیب هم برود، اما آن 50درصدی که هیچ ندارند، باید از کجا تامین شوند!
عباس عبدی نوشت: حکومتهایی که سیاست دخالت حداکثری را پیش میگیرند، هر جایی که وارد میشوند زخمی میکنند. سیاست دخالت در امور با هدف عدالت و خدمترسانی آغاز میشود، ولی جز فساد و تباهی و رانت و خرد شدن اعصاب مردم نتیجه دیگری ندارد.
تیم اقتصادی دولت و البته نمایندگان مجلس کمتر از 6 ماه مانده به یک انتخابات دیگر، به این نتیجه رسیدهاند که شوک قیمتی بنزین، اثرات ناگواری بر جامعه دارد. بنابراین با مکانیزم محدودیت به دنبال «کاهش تقاضا» هستند.
نماینده مردم رباط کریم و بهارستان در مجلس بیان کرد: هیچ کس حاضر نمی شود بر مراکز خصولتی مانند پتروشیمی ها، مراکز فولادی و مراکز دیگر نظارت کند و هیچ کس حاضر نمی شود دزدی از آنها را اختلاس حساب کند.
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: مسئله تورم را همه مردم به صورت روزانه با پوست و گوشت لمس میکنند. در شرایطی که هرروز از خوراک و پوشاک و مسکن در حال گران شدن است، از کاهش تورم صحبت کنیم. به نظر میرسد آمارهای خلاف واقع را به رئیسی میدهند و او نیز به دلیل عدم اطلاع از مسائل اقتصادی آنها را اعلام میکند و خودش را در مقابل افکار عمومی قرار میدهد و به نوعی خود را خلع سلاح میکند.