به گزارش سایت خبری مدارا: روزنامه جوان نوشت: جمعی از اصلاحطلبان چند روزی است رئیسجمهور را تهدید میکنند. از او و اطرافیانش میخواهند که استعفا دهند. نرمترین رفتارشان آن است که میگویند بیا جلوی مردم بایست و بابت ناتوانیها عذرخواهی کن. یک حساب خارجی نیز بر همین اساس و با تکیه بر همین رفتارها خبر داده که رئیس جمهور استعفا داده و همین یکی دو روزه آن را اعلام رسمی میکند.
کسانی که دکتر پزشکیان را تهدید میکنند یا به او پیشنهاد استعفا میدهند، به نظر نمیآید با خود او کاری داشته باشند و پشت تهدیدشان هم غیر از مطالبه رفع فیلترینگ کمتر اتفاق میافتد که حرف دیگری بزنند.
از یک سال پیش هم کسانی بحث استعفای رئیسجمهور را مطرح کردند، و عجیب آنکه برخی از آنان در شورای راهبری رئیسجمهور بودند و فقط چند ماه بعد از تشکیل کابینه تشخیص استعفا دادند! برخی دیگر مدتی بعد از پیشنهاد استعفا یا مطالبات دیگر که با نوشتن یادداشتهای مشترک کلید زدند، وارد شورای اطلاعرسانی دولت هم شدند! بیچارگان مفلوک نان به نرخروزخور!
تهدیدکنندگان رئیسجمهور اگر با خود او کاری ندارند و نانخور او هم شدهاند یا کسانی از آنان و اطرافیانشان در دولت حضور دارند، پس برای چه از او میخواهند استعفا دهد یا خط و نشان میکشند که اگر تا فلان روز نتوانستی کاری بکنی دیگر کابینه دلیلی برای وجود ندارد؟ حقیقتاً این پرسشی نیست که بتوان بر اساس اصول معین به آن جواب داد! گاهی شما با افراد سیاستمدار و آگاه، اما مزور و مذبذب مواجهید، در آن صورت اصول فهم رفتارهای یک سیاستمدار حقهباز روشن است و فرمول خود را دارد. اما گاهی با فرومایگان سیاسی که فقط بر سر سفره پر رنگ و لعاب دولت مینشینند مواجهید، در این صورت نمیتوانید تشخیص دهید که اینان در لحظه به چه چیز فکر میکنند و اگر حرفی میزنند برای چیست! مگر آنکه یکی از خودشان تشخیص دهد که این رفتارهای سیاسی آنان چه منبع و منشأیی دارد.
بیشتر کسانی که از جبهه خود رئیسجمهور به پزشکیان در یک سال و نیم اخیر پیشنهاد استعفا دادهاند یا او را تهدید کردهاند، هرگز به رئیسجمهور فقید قبلی چنین پیشنهادی ندادند، با آنکه بشدت منتقد و معترض به او بودند. ممکن است با سادهانگاری گفته شود چنین چیزی اگر هم بوده باشد، به این دلیل بوده که میدانستند رئیسجمهور قبلی اهل استعفا نیست، اما آنان پزشکیان را از خودشان میدانند و گمان میکنند همانگونه که چند ماه پیش به او گفتند بیا و رئیسجمهور شو، حالا میتوانند بگویند بیا و از ریاستجمهوری برو!
اما پشت این نگاه ساده، واقعیتی تجربهشده و تکرارشده نهفته است که به ما میگوید برای بخشی از اصلاحطلبان رئیسجمهور پیشین باید حضور میداشت تا با هدفی او را بکوبند و رئیسجمهور فعلی را برای همان هدف باید هر روز تهدید و تشویق به استیضاح کرد، اما مواظب بود که مبادا استعفا را بپذیرد زیرا زنجیر پروژه آنان پاره میشود! آن هدف چیست؟ براندازی؟! نه، اصلاحطلبان گردنشان در گرو همین نظام است و چیزی مفیدتر از آن برای خود پیدا نخواهند کرد. پس هدف، اصلاحات اساسی به نفع مردم و مملکت است؟! کاش چنین بود و کاش میدانستند که مهمترین اصلاح فعلی مبارزه با فساد است که خود دامن پاکی از آن ندارند.
پس هدف آنان از تهدیدات اخیر رئیسجمهور چیست؟ هیچ هدف ملی و بنیادینی نمیتوان در رفتار و تفکر این دسته از اصلاحطلبان جستوجو کرد و یافت. اینها هیچگاه فراتر از منافع شخصی و قدرتطلبی نرفتهاند و خاطرهای از فداشدن در راه ملک و ملت باقی نگذاشتهاند. اگر اکنون با تهدید و گاهی تحقیر رئیسجمهور، خود را دغدغهمند مردم نشان میدهند، فریبی بیش نیست.