رئیس مرکز ارتباطات مردمی ریاستجمهوری در پاسخ به پرسشی درباره نقش دولت در جنگ ۱۲ روزه برای جلوگیری از بروز زمینههای جدیدی از نارضایتی اجتماعی، اظهار کرد: بخش مهمی از کار دولت فرایندهایی است که ذرهذره اجرا میشود. دولت دو کارکرد اصلی دارد که یکی هماهنگی اهداف است و دیگری کارکرد رویه بروکراتیک است که به انجام امور مورد نیاز مردم منتهی میشود و دولت در این زمینه فعال است؛ یعنی در امر بهداشت و در امر آموزش درمجموع نظم حاکم است و این یعنی بسیاری از امور کشور در حال انجام است. وقتی اینها نباشند و شیرازه امور از هم بپاشد میفهمیم چقدر منظم بوده و همینها هم مردم را داخل نظام نگه داشته است؛ چون کشور اداره میشود و این اداره از سطوح پایین و ذرهذره در حال انجام است و مشکلات هم قابلحل است.
در روزهای جنگ گروههایی سازمانیافته زنگ میزدند و اعتراض میکردند چرا میخواهید مذاکره کنید؟
وی با اشاره به تغییر ماهیت تماسهای مردم پیش از شروع جنگ ۱۲ روزه و حین و پس از آن، گفت: یکی از کارهای مرکز مدیریت شبانه است. همه دستگاههای اجرایی بعد از ساعت اداری باید کشیک داشته باشند و مرکز نظارت میکند که همه مستقر و پاسخگوی مشکلات احتمالی باشند. در ایام تعطیلی جنگ، در تماسهایی که به مرکز منتقل میشد مدیریت شبانه پاسخ مردم را میداد و خودم هم هراز گاهی تلفنها را جواب میدادم. در این تماسها مسائلی مثل اینکه بعضی نانواییها که از سهمیه آرد دولتی استفاده میکردند چه در تهران و چه شمال کشور تعطیل بودند، مطرح میشد که این موضوع با اقدام وزارت کشاورزی حل شد. حتی موردی داشتیم که خانم مسنی در تهران به دلیل جنگ نمیتوانست داروهایش را بگیرد و همکاران مرکز داروهایش را گرفتند و حتی در این حد هم اقداماتی انجام شد.
جوادییگانه ادامه داد: در ایام جنگ با دو نفر پاسخگو که شبانهروزی در نهاد ریاستجمهوری مستقر بودند، حدوداً روزی ۵۰۰ تلفن از ۲ هزار تماس را میتوانستند جواب بدهند و عمده تماسهایی که گرفته میشد کسانی بودند که بهصورت سازمانیافته و هدایتشده از طریق گروههای ایتایی و جاهای دیگری، زنگ میزدند که چرا میخواهید مذاکره کنید؟ چرا دارید صلح میکنید؟ که البته ما امانتدار نظر مردم بودیم و این نظرات به رئیسجمهوری منتقل میشد.
نظرسنجیهای بعد از جنگ نشان میدهد دیدگاههای مردم با تغییراتی همراه شده است
مشاور اجتماعی نهاد ریاستجمهوری با اشاره به نتایج نظرسنجیهای پس از جنگ ۱۲ روزه، تاکید کرد: نظرسنجیهای بعد از جنگ هم نشان میدهد مردم تغییرهایی تجربه کردند؛ آنچه که درباره اداره امور کشور گفتم اتفاقاً مردم هم متوجه این موضوع شدند و یکی از دلایل اینکه در جنگ مردم متفاوت با آنچه برخی پیشبینی میکردند عمل کردند، همین بود. اتفاقی که در جنگ رخ داد؛ در سال ۱۴۰۴، بر خلاف سال ۱۴۰۱، باوجود اعلام حداقل دو فراخوان عمده از طرف سلطنتطلبان و ایران اینترنشنال حتی یک مورد پاسخ به آنها دیده نشد. یک دلیلش این بود که کشور در ایام جنگ اداره شد؛ یعنی پمپ بنزینها، بدون بنزین نبود؛ صف بود اما صف هم برای این بود که بنزین به همه برسد. مثلاً سوپرمارکتی بدون مثلاً مایحتاج زندگی نبود و برای همین مردم قبول کردند که کشور در حال اداره است. اگر اداره کشور نبود شاید وضع ما هم تغییر میکرد.
جوادییگانه یادآور شد: سازمان نظامی و دفاعی و اطلاعاتی کشور هم بهسرعت خودش را پیدا کرد، پیامهای رهبری هم پیامهای قاطعانهای بود و رئیسجمهوری نیز بارها هم در میان مردم حاضر شد و هم بازدیدهای مداومی از وزارتخانهها داشت و بارها در هیئت دولتی که مکان و زمانش مشخص بود نیز حضور داشت که همه این موارد به تزریق شجاعت به جامعه کمک کرد و مردم دیدند که کشور اداره میشود.
تعلیق میان نه جنگ و نه صلح، تحمل مردم را کم میکند
رئیس مرکز ارتباطات مردمی ریاستجمهوری با اشاره به تجربه زیسته مردم در جنگ ۱۲ روزه و افزایش آگاهی عمومی نسبت به مفاهیم ویرانی و ناامنی، ادامه داد: در بخش بعدی هم مردم متوجه شدند که ویرانی و ناامنی چیست؛ چیزی که در غزه دیده بودیم و میدانستیم که نهایت هدف حملات اسرائیل چیست. بنابراین مردمی که جنگ را دیدند تغییر کردند. البته به اثرات منفی هم باید توجه شود یعنی همان حالت تعلیق میان نه جنگ و نه صلح که یک «گوش به زنگبودگی» مداوم را ایجاد میکند و میتواند عوارض جدی به همراه داشته باشد که از جمله آنها کمشدن تحمل مردم است. به این دلیل باید بسیار مواظب جامعه بود که بههم نخورد؛ دستکاری جامعه سخت بوده و امروز بسیار سختتر شده است.
باید بیش از همیشه از فضای اجتماعی و اقتصادی ایران مراقبت کنیم
این جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی در پاسخ به پرسشی درباره وظیفه نظام سیاسی در قبال شرایط تعلیق دوره آتشبس و تاثیر آن بر معیشت مردم، اظهار کرد: پیشتر گفته بودم که از ۱۴۰۱ به بعد، ما به سمت دوجامعهای شدن حرکت میکنیم و با تدبیری که از زمان انتخابات سال گذشته و وقایع منتهی به انتخابات اندیشیده شد این فضا مقداری تعدیل شده است. میزان کسانی که در مرحله اول انتخابات شرکت کردند ۴۰ درصد بود و در مرحله دوم به حدود ۵۰ درصد رسید؛ یعنی ۱۰ درصدی که به مشارکتکنندگان افزوده شدند میدانستند نظرشان خوانده و شنیده میشود و موثر است که خود این امر، تغییرات جدی ایجاد کرده است. درهرحال این وضعیت که ما دائم گوشبهزنگ هستیم و مترصد یا نگرانیم مبادا حادثهای رخ دهد باید با مراقبت بیش از حد از فضای اجتماعی و اقتصادی کشور اصلاح شود.
جوادییگانه با اشاره به تاثیرات جنگ ۱۲ روزه و شرایط آتشبس امروز بر معیشت و اقتصاد جامعه، تصریح کرد: در شرایط فعلی با موج بیشتری از کسانی مواجهیم که بیکار میشوند یا کارشان با رکود همراه شده و میزان افرادی که تعدیل میشوند و کسانی که اگر تعدیل نشدهاند اما دیگر درآمدی هم ندارند که همه این موارد نیاز به محافظت اقتصادی دارند؛ یعنی گروهی که تازهبیکارشدهها هستند یا دارای درآمد کمتری هستند نیاز به حمایت جدی دارند و لازم است برنامههایی مثل کالابرگ الکترونیکی برایشان تقویت شود.
جامعه تحمل دشواری اجتماعی بعدی را ندارد
مشاور اجتماعی نهاد ریاستجمهوری با بیان اینکه جامعه تحمل دشواری اجتماعی بعدی را ندارد، گفت: بهویژه آغاز فصل دانشگاهها باید با گشودگی اجتماعی همراه باشد و در کنار محافظت اقتصادی به عدم دستکاری جامعه هم توجه داشته باشیم. همبستگی که در جنگ ۱۲ روزه ایجاد شد، یک همبستگی واقعی بود و مردم واقعاً پای ایران ایستادند و متوجه بودند درهرحال، دولت و نظام مستقر چقدر میتواند کمک کند. ضربالمثلی داریم که میگوید بالاتر از سیاهی رنگ نیست اما این امر در زمینه جامعه صدق نمیکند؛ آن سیاهی هزاران طیف و رنگبندی دارد و مثل بدن نیست که بگوییم میمیرد و خلاص میشود؛ جامعه میتواند هرروز بدتر و تیرهتر باشد و مردم هم در مقایسه با برخی کشورهای منطقه این امر را به وضوح میبینند و به همین دلیل نمیخواهند به آن سمت بروند.
وی با یادآوری وظایف نظام سیاسی برای پایداری وضعیت فعلی، تاکید کرد: از طرف دیگر وظیفه نظام سیاسی است که به پایداری وضعیت کمک کند یا آن را بدتر نکند. مهمترین مشکلی که در این فضا هست این است که چشمانداز آینده مبهم است و چشمانداز روشن و امیدبخشی باید فراهم شود؛ یعنی ساخته و تقویت شود. این موضوعی است که لزوماً مربوط به اکنون نیست، مربوط به وقوع جنگ اخیر هم نیست از قبل چنین مسئلهای داشتیم و وظیفه اصلی همه نظام سیاسی و رسانهای این است که چشماندازی بسازند و از لحاظ رسانهای تقویتش کنند، چشمانداز هم نمیتواند فقط رسانهای باشد باید رسانه بر پایه واقعیت آن را تقویت کند.
هرچیزی که مردم از آن نارضی هستند نباید انجام شود
جوادییگانه درباره احتمال ایجاد تغییراتی در حوزه اجتماعی و فرهنگی از سوی مجموعه نظام سیاسی، تاکید کرد: در غیاب هرمرجع مطمئن دیگری که بتواند نظر واقعی مردم را بهدست آورد – سوای اتکا به پیمایشهای معتبر – باید به این قاعده توجه کنیم که هرچیزی که مردم از آن نارضی هستند نباید انجام شود؛ مثلا معیار در برنامههای تلویزیونی میزان رضایت مخاطب باشد. اگر معیارمان نظر مردم باشد معمولا ضرر نمیکنیم. قاعده، پذیرش نظر اکثریت مردم است؛ مثلاً این اصل ناگفته ولی پذیرفتهشده در نظام سیاسی وجود دارد که میزان مشارکت در انتخابات نباید زیر ۵۰ درصد باشد. همین اصل را میتوان در بسیاری موارد دیگر برقرار کرد؛ به این معنا پیداکردن نظر مردم دشوار نیست. یکی از راههای تشخیص نارضایتی مردم، تماسهای آنها با دولت است که میتوان متوجه حساسیت مشکل شد. هر بخشی باید مبنای اقدام خود را بر تشخیص نظر و رضایت مردم قرار دهد و اگر شاخص اقدامات حکومت رضایت مردم باشد، موارد بسیاری قابلحل است. البته رضایت مردم، تنها شاخص نیست.
وی یادآور شد: من همیشه در موضوع رضایت مردم این مثال را میزنم که همیشه از سازمان هدفمندی یارانهها رضایت زیادی وجود دارد، چون پول میدهد و از سازمان مالیاتی نارضایتی وجود دارد چون پول میگیرد. ولی برای آینده کشور باید چه کار کرد؟ باید مالیات گرفت. و مالیات را به کار بست.
میزان موارد بیپاسخ در نظرسنجیها گاه به ۷۵ درصد هم رسیده است
رئیس مرکز ارتباطات مردمی ریاستجمهوری در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به پرسشی درباره کاهش معنادار میزان مشارکت در نظرسنجیها و تطابقنیافتن نتایج حاصل از نظرسنجیها با رفتارهای اجتماعی و سیاسی مردم و تاثیر این روند بر امکان اتکا به نتایج نظرسنجیها، گفت: کسانی که روسای مراکز افکارسنجی هستند باید توضیح دهند اما خود آنان هم از نتیجه دفاع میکنند و میگویند در انتخابات اخیر هم هشدار دادیم که میزان بیپاسخها مهم هستند. در فضای پس از جنگ میزان بیپاسخها گاه به ۷۵ درصد هم رسیده که خود این موضوع یک تذکر و هشدار است و باید به این بخشها توجه کرد؛ چون سئوالها و موضوعات خاصی جواب داده نمیشود.
این جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی یادآور شد: به همین دلیل باید اولاً آمار پیمایش را با خودش مقایسه کرد؛ یعنی روندها مهمتر هستند. روندها را میتوان پیدا کرد و لزوماً نباید به درصد توجه کنیم بلکه باید به تغییرات توجه کنیم. ضمن اینکه مثلاً مراکز افکارسنجی، راههای تازهای را دنبال میکنند. قبلاً مقابل در خانهها نظرسنجی میکردند الان سر چهارراهها از عابرانی که ساکن محل باشند سوال میکنند تا افراد راحتتر جواب دهند و اتفاقاً مشاهده شده که یافتههایش تفاوت زیادی با نظرسنجی مقابل در خانهها، ندارد، اما میزان مشارکت بالا میرود. ضمن اینکه پژوهشگر باید با ابزار تکمیلی هم کار کند. یعنی باید از جامعه حس بگیرد آن را با یافتههای دیگر، با مشاهدات میدانی و با مطالعات کیفی، تکمیل کند.
یکی از نگرانیهای مهم مردم تهران مسئله اتباع است
مشاور اجتماعی ریاستجمهوری همچنین در پاسخ به پرسشی درباره شکلگیری کمپینهایی برای اخراج اتباع افغانستانی و نسبتش با تقویت گزارههای نژادپرستانه از یکسو و ضرورت ساماندهی اتباع خارجی باتوجه به تاثیرات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی آنان در کشور از سوی دیگر، اظهار کرد: درباره افغانستانیها دو موضوع را باید از هم تفکیک کنیم؛ یکی اینکه ورود افغانستانیها بهویژه در سهسال قبلتر و بعد از به قدرت رسیدن دوباره طالبان با تدبیر و برنامهریزی دقیق همراه نبوده و اگر در دورههای قبلی اتباعی که وارد میشدند پیوندهای خانوادگی قوی داشتند و با جامعه ایرانی سازگارتر بودند و حضورشان در ایران مفیدتر بود و کار میکردند، افرادی که در این دوره اخیر وارد شدند، موجب آشفتگیهایی در جامعه ایران شدند. بنابراین این فضا باید ترمیم میشد.
جوادییگانه یادآور شد: در نظرسنجی مربوط به سفر رئیسجمهوری به شهرستانهای استان تهران که در ماه رمضان سال گذشته، اسفندماه، انجام شد، از مردم پرسیده شد مهمترین نگرانی یا اولویتتان چیست، غیر از شهر تهران، در شرق، غرب، جنوب، و جنوب شرق و جنوب غرب استان تهران و شهر ری، مسئله اتباع، یکی از نگرانیهای مهم مردم بود. یعنی در استان تهران و نه در شهر تهران – که شهر ری هم نظرش از آن متفاوت بود- اتباع مسئله بود و به این نگرانی باید توجه کرد. اینکه اتباع خارجی که بیقاعده آمدهاند باید برگردند یک مسئله است و موضوع بعدی نحوه بازگشت و نحوه برخورد با آنان در هنگام بازگرداندن بوده که الان اصلاح شده است.
وی با اشاره به مسئله شکلگیری افغانستیزی در ایران، گفت: افغانستان یکی از همسایگان ماست که بیشترین شباهت را در ارتباطات فرهنگی و تاریخ سیاسی مشترک با ما دارد. ساماندهی باید انجام شود، اما نمیتوان همسایه را از خود راند. من برای مسئله افغانستیزی از مدتها قبل، عنوان نژادپرستی را استفاده میکنم تا مشخص شود صور خفیفی از نژادپرستی است و در عینحال طبیعی است که در ایران چیزی به اسم بردهداری، مشابه کشورهای غربی و آمریکا نداشتیم هرچند باز خرید و فروش برده وجود داشته که حدود سال ۱۳۰۷ در مصوبهای ممنوع شده است.
این جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه جریان افغانستیزی مشکوک است و میتواند موجب بحرانهای جدی شود، اظهار کرد: در نظرسنجیای که در سال ۹۷ در تهران انجام شده و آن زمان روزنامه همشهری منتشر کرد، حدود ۴۰ درصد مردم گفته بودند با افغانها نباید ازدواج کنیم چون گوهر ایرانی بههم میخورد. این موارد، نمونههایی از نژادپرستی است. مسئله ساماندهی ورود و خروج به کشور کاملاً درست است ولی این جریان افغانستیزی که جریان مشکوکی است و در برخی رسانهها دنبال میشود خطرناک است و موجب بحرانهای جدی میشود.