به گزارش سایت خبری مدارا: رویداد۲۴ نوشت: برخی از چهرههای سیاسی ایران که امروز دیگر مسئولیتی در دولت ندارند، با طرح بحث مناظره و بازگشت به میدان رسانهای، تلاش میکنند خود را در صدر توجه عمومی نگه دارند. از سعید جلیلی که پس از بیش از یک دهه سکوت نسبت به دعوتهای متعدد مناظره، حالا از آمادگی خود برای رویارویی با حسن روحانی میگوید، تا محمود احمدینژاد که صراحتاً پیشنهاد مناظره با روحانی را مطرح کرده است؛ این روند بیش از آنکه فرصتی برای پاسخگویی و شفافسازی باشد، به صحنهای برای خودنمایی و جلب توجه رسانهای تبدیل شده است.
این تلاشها با واکنشهای متفاوتی مواجه شدهاند. احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت که مناظره بین حسن روحانی و احمدینژاد، اگرچه احتمالاً جذاب و هیجانانگیز خواهد بود و بخش زیادی از مردم ایران آن را دنبال میکنند، اما به دلایل متعدد، نتیجه عملی چندانی برای کشور در پی نخواهد داشت. او تأکید کرده که این مناظره بیشتر صحنهای برای نمایش شخصیتها و رقابتهای رسانهای خواهد بود تا فرصتی واقعی برای پاسخگویی به مسائل کشور.
در همین حال، روند تلاش سعید جلیلی برای مناظره با روحانی، با انتقادهای سیاسی همراه شده است. او که در بیش از یک دهه گذشته دهها دعوت به مناظره را بیپاسخ گذاشته، حالا با بازگشت تحریمها و فعال شدن مکانیسم ماشه، بار دیگر پای مناظره را وسط کشیده است. واکنشها به این موضوع، به ویژه از سوی نمایندگان سابق مجلس و تحلیلگران سیاسی، نشان میدهد که فضای کنونی جامعه و دغدغههای مردم، فرصتی برای مناظرههای رسانهای فراهم نمیکند و چنین تلاشهایی بیش از آنکه اثری بر سیاست و تصمیمگیریها داشته باشد، محملی برای خودنمایی سیاسی و بازی رسانهای است.
جعفرزاده ایمنآبادی: اکنون وقت مناظره نیست!
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده ادوار مجلس و رئیس فراکسیون مستقلین دهم، در گفتوگو با «رویداد ۲۴» دیدگاه خود را درباره این مناظرهها با جزئیات بیان کرد و گفت: «اولاً باید بگویم که شخصاً در شرایط کنونی با هرگونه مشاجرهای که منجر به ایجاد تشنج در جامعه شود و فضای نهچندان آرام کنونی را بیش از پیش متشنج کند، نادرست میدانم و ثانیاً معتقدم حتی اگر بر فرض محال چنین مناظرهای هم انجام شود، به هیچ عنوان مورد توجه افکار عمومی و جامعه قرار نخواهد گرفت.»
جعفرزاده در ادامه با اشاره به سابقه جلیلی گفت: «در واقع در این اوضاع و احوال هم اگر احیاناً آقای روحانی از فردی برای مناظره دعوت کنند، مخالفم و همچنانکه در این چند روز گذشته شاهد بودیم، با دعوت به مناظره از سوی آقای جلیلی مخالفم؛ بهویژه اینکه آقای جلیلی با آن ادبیات بسیار سخیف خود، سابقه خوبی هم در این دست مناظرهها ندارد. ایشان حرمت افراد را نگه نمیدارد. اما به هر حال بهتر میدانم که از هر دو طرف درخواست کنم که بیش از این پی این مسئله را نگیرند و کوتاه بیایند؛ چراکه جامعه به هیچ عنوان چنین رفتاری را نمیپذیرد.»
او با تاکید بر وضعیت فعلی جامعه افزود: «آقای روحانی در شرایط کنونی درخواست مناظره نداده است، بلکه این سعید جلیلی است که در روزهای گذشته، پس از فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تمامی قطعنامههای تحریمی شورای امنیت، به تکاپو افتاده تا به تمامی دعوتهای بیپاسخ یک دهه گذشته پاسخ مثبت بدهد. آقای جلیلی همواره دنبال مسائل حاشیهای بوده و اینبار هم با همان روحیه و رویکرد سابق دنبال مناظره است. اما مناظره به هر حال وقتی جذاب خواهد بود که بیننده و مخاطب داشته باشد. وقتی امروز به دلیل مشکلاتی که عموم جامعه با آن دست به گریبان هستند، هیچ تمایل و رغبتی به چنین مباحثی نشان نمیدهند و چنین مباحثی نیز هیچ جذابیتی برای مردم ندارد، طبیعتاً دلیلی هم برای انجام مناظره وجود ندارد.»
جعفرزاده همچنین درباره ضعف گفتمانی و شخصیت جلیلی در مناظره گفت: «شخصاً بسیار بعید میدانم که آقای جلیلی تا انتها پای حرفی که زده بماند. ایشان اولاً به لحاظ گفتمانی ضعیف است و هم اینکه به هر حال مرد مناظره نیست. ممکن است اطرافیانش پیشنهادهایی از این دست به او بدهند، اما این مناظره حتی با معیارهای جناحی و انتخاباتی هم به صلاح جلیلی نیست.»
او اضافه کرد: «آقای جلیلی ممکن است در خلوت خود مباحثی را مطرح کند و خود را قانع کند که پیروز مناظره با خود شده، اما در مناظره واقعی اوضاع متفاوت است و حتی یک کودک خردسال هم میتواند به راحتی او را از کوره در بیاورد و به هر مناظرهای به گوشه رینگ بفرستد. چراکه کاراکتر آقای جلیلی برای مناظره مناسب نیست و به راحتی کنترل خود را از دست میدهد و عصبی میشود.»
جعفرزاده درباره انگیزههای انتخاباتی اطرافیان جلیلی توضیح داد: «آقای جلیلی یک مهره سوخته است و امروز حتی اصولگرایان هم از روی او رد شدهاند؛ بنابراین بسیار بعید میدانم که در انتخابات آتی هم شانسی داشته باشد. امروز حتی بخشهایی از اصولگرایان نزدیک به این جریان تندرو هم از آنها فاصله گرفتهاند و هیچ تمایلی به همکاری با آنان ندارند.»
او افزود: «بدنه جامعه نسبت به آقای جلیلی و اصولگرایان تندرو به شدت گارد دارند و این جریان را مقصر تمامی مشکلات امروز کشور میدانند. بعید است که چه خود جلیلی و چه دیگر چهرههای تندرو، جایگاهی در میان مردم داشته باشند و بتوانند احیاناً در انتخابات موفق شوند.»
وی در پایان گفت: «من بهشدت توصیه میکنم که وارد چنین مباحث و فضاهایی نشوند و بس کنند؛ چراکه مردم ابداً حوصله این بچهبازیها را ندارند و به هیچ عنوان از این مباحث استقبال نمیکنند؛ مثل اینکه آقایان واقعاً نمیدانند در جامعه چه خبر است؛ امروز مردم مشکل جدی معیشت دارند و اساساً برای این مناظرهها تره هم خُرد نمیکنند.»
ضرورت پاسخگویی به افکارعمومی به جای مچگیری و مناظرههای نمایشی
تجربه چند سال اخیر نشان میدهد که مناظرهها در ایران اغلب تبدیل به ابزار مطرح کردن خود و نمایش سیاسی شدهاند و نه فرصتی واقعی برای پاسخگویی و شفافیت. جلیلی با رویکردی که بیشتر بر مچگیری و حاشیه تاکید دارد، نمونه واضحی از این روند است؛ او تلاش میکند با مطرح کردن موضوعات تحریمها و مکانیسم ماشه خود را در مرکز توجه رسانهها قرار دهد.
البته این مناظره از جهاتی هم سودمند است مثلا در مناظره جلیلی و روحانی به فرض اینکه رئیس دولت سایه بالاخره زیربار مناظره برود یک با برای همیشه معلوم خواهد شد که در قضیه برجام چه کسی خادم چه کسی خائن بوده است. مسئولیت تصمیمات کلان سیاست خارجی به عهده کیست و بازنده واقعی این مناظره چه کسی خواهد بود.
رد مناظره فرضی روحانی و احمدینژاد که به قول زیدآبادی میتواند محشر باشد هم حداقل نظر افکار عمومی به اظهارت این دو چهره جذاب و مورد توجه جلب خواهد شد.
در نهایت، اما چنین تلاشهایی باید با درک وضعیت واقعی جامعه و دغدغههای مردم همراه باشد، نه صرفاً برای نمایش رسانهای یا خودنمایی سیاسی. روند مناظرهها در ایران به ما یادآوری میکند که ابزارهای سیاسی برای دیده شدن و جلب توجه، وقتی از هدف اصلی خود فاصله بگیرند، نه تنها به شفافیت نمیانجامند، بلکه جامعه را نیز خسته و بیاعتماد میکنند.