به گزارش سایت خبری مدارا: فرارو نوشت: اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس، اظهارات خاصی در حوزه سیاست خارجی و تصمیمات کلان مطرح میکنند که گاهی واکنشبرانگیز میشود.
این کمیسیون جایگاه مهمی در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس دارد. بیراه نیست اگر آن را مهمترین کمیسیون پارلمان بدانیم که با امور سیاسی، امنیتی و دفاعی سروکار دارد. گاهی اظهارنظرهای نمایندگان مجلس به خصوص اعضای کمیسیون، با راهبرد اتخاذ شده از سوی مجموعه حاکمیت تفاوت دارد، برخی اوقات متناقض است و گاهی نیز از سوی طرفهای مقابل مورد استناد قرار میگیرد. با توجه به تحولات چند ماه اخیر و وضعیت توقف درگیری میان ایران و اسرائیل، چند نکته در مورد این اظهارات را بررسی میکنیم.
اول؛ خروج از NPT
طی هفتههای گذشته بارها بر این موضوع تاکید شد که فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای تحریمی شورای امنیت، خروج ایران از NPT را به دنبال خواهد داشت.
پس از فعالسازی این مکانیسم در پنجشنبه هفته گذشته، حسینعلی حاجی دلیگانی، نایبرئیس کمیسیون اصل ۹۰ موضوع طرح سه فوریتی خروج ایران از معاهده عدم اشاعه را مطرح کرد. اما پیش از این، ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس اواخر تیرماه از تدوین طرحی برای خروج از ایران از معاعده عدم اشاعه و افزایش غنیسازی تا ۹۰ درصد در این کمیسیون خبر داده بود.
روزگذشته عباس گودرزی، سخنگوی هیئت رئیسه مجلس اعلام کرد «اگر قرار به خروج از NPT باشد مجلس شورای اسلامی با هماهنگی همه ارکان نظام از جمله شورای عالی امنیت ملی قانون وضع خواهد کرد.» با توجه به هزینههای گسترده خروج ایران از انپیتی، از زمان جدی شدن طرح این موضوع، هشدارهای متعددی داده شد که موضوع معاهده عدم اشاعه یک موضوع حاکمیتیست و مجلس به تنهایی نمیتواند درباره آن تصمیم بگیرد.
البته واکنشها به این اظهارات همیشه بیرون از کمیسیون یا بیرون از مجلس نیست. در جریان طرح اظهارات مبنی بر خروج ایران از NPT، احمد بخشایش اردستانی، استاد دانشگاه و عضو این کمیسیون هشدار داد: «معنی این اقدام از دیدگاه غربیها یعنی یک بسته شکلات را کادو کنید و به آقای ترامپ بدهید. در واقع، خروج از انپیتی یعنی شما به سمت بمب هستهای حرکت میکنید. شاید ما نخواهیم به سمت بمب حرکت کنیم، ولی برداشت غرب از خروج از انپیتی همین است و به نظر من این چیز جالبی نیست.»
دوم: غنیسازی ۹۰ درصد
مذاکرات ایران و آمریکا به دلیل حل نشدن موضوع حق غنیسازی ایران به بنبست خورد و در نهایت تاسیسات هستهای کشور مورد حمله قرار گرفت. در ایران از غنیسازی گاهی به عنوان یک ابزار بازدارنده یاد میشود. در دوران مذاکرات پیشین، بخشی از منطق جریانی که موضوع غنیسازی را خط قرمزی بدون انعطاف توصیف میکرد این بود که اصل برنامه غنیسازی و در اختیار داشتن مواد هستهای با غنای بالا، ابزار بازدارندگی و چانهزنی دیپلماتیک است. شاید میزان غنیسازی ابزار چانهزنی دیپلماتیک در ادوار پیشین گفتگوهای هستهای محسوب میشد، اما بازی در جریان این جنگ تغییر کرد. در اختیار داشتن مواد هستهای با غنای نزدیک به سطح نظامی نیز جلوی آغاز جنگ را نگرفت و بازدارندگی نداشت.
نکته جالب توجه این که ندای حرکت به سمت غنیسازی ۹۰ درصد (سطح نظامی) از درون کمیسیون امنیت ملی مجلس و اعضای آن بلند شد. چند روز پس از جنگ (۱۱ تیر)، علاالدین بروجردی عضو کمیسیون امنیت ملی، در برنامه زنده تلویزیونی از غنیسازی ۹۰ درصد صحبت کرد. او گفت: «شاید نیاز داشته باشیم برای کشتیهای اقیانوسپیما غنیسازی ۹۰ درصد داشته باشیم و این کار را بدون محدودیت میتوانیم انجام دهیم. غنیسازی صفر توهم ترامپ است. تنها خط قرمز ما ساخت بمب هستهای است و دلیلش فتوای رهبر انقلاب است.» ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون همانطور که پیشتر در گزارش آمد، موضوع غنیسازی ۹۰ درصد را همزمان با خروج از NPT مطرح کرد.
۱۱ شهریور، یعقوب رضازاده، یکی از اعضای این کمیسیون در گفتگویی با ایسنا، در جمعبندی مصاحبه خود درباره فعال شدن مکانیسم ماشه گفت: «بهترین پاسخ به فعال شدن مکانیسم ماشه و سه کشور اروپایی، خروج از NPT، قطع ارتباط کامل با آژانس و حرکت به سمت فعالیتهای غنیسازی تا مرز ۹۰ درصد است.»
نکته جالب توجه این که سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه پایان تیرماه در گفتگویی با فاکسنیوز، در پاسخ به اتهامهای مجری آمریکایی مبنی بر این که ایران همواره غنیسازی را تا درصدهای زیاد مانند ۶۰ و ۹۰ درصد بالا میبرد، گفته بود: « نه، نه، ما هرگز به ۹۰٪ نمیرویم. ما متعهد هستیم که برای تولید سوخت نیروگاههای هستهای زیر ۵٪ بمانیم .ما همچنین تا ۲۰٪ غنیسازی میکنیم چون یک راکتور تحقیقاتی در تهران داریم بهنام «راکتور تحقیقاتی تهران» یا TRR ما برای نیازهای خودمان اورانیوم غنی میکنیم. ما یک بار تا ۶۰٪ هم رفتیم، و آن پس از خرابکاری در تأسیسات هستهای مان بود. و بله، در آن زمان به ۶۰٪ رسیدیم، اما در جریان مذاکرات به طرفهای مقابل گفتم که اگر توافق هستهای حاصل شود، بلافاصله به سطح پایینتر بازخواهیم گشت.» اخیراً اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در گفتگویی اعلام کرده بود ایران حاضر است با شروطی، به غنیسازی ۳.۶۷ درصد برگردد.
یک جستجو در اینترنت نشان میدهد که رسانههایی مانند فرهیختگان یا خبرگزاری تسنیم، در ارائه تحلیلهای خود تا پیش از جنگ، موضوع غنیسازی ۹۰ درصد را یک احتمال برای پاسخ به مکانیسم ماشه مطرح میکردند. اما در دوران پساجنگ و روزهای اخیر، این موضوع بیشتر از سوی نمایندگان مطرح میشود.
سوم؛ ادبیات تهاجمی یا غیرواقعی
استفاده از ادبیات تهاجمی به خصوص درباره مسائل منطقه، یکی از عادتهای دیرینه است. ادبیاتی که برآیند سالها استفاده از آنها، شرایط را برای ایران همواره پیچیدهتر کرده است. موضوع آذربایجان و مسئله زنگزور یکی از نمونههای متاخر آن است. پس از امضای توافق آذربایجان و ارمنستان در کاخ سفید، سخنگوی کمیسیون امنیت در توئیتر نوشت: «شوآف دیشب ترامپ ارزش چندانی ندارد، ارمنستان و آذربایجان شمالی هم بدانند که حضور و دخالت بیگانگان در قفقاز فقط مسائل را پیچیدهتر و سختتر میکند. جمهوری اسلامی ایران اجازه تغییر ژئوپلیتیک در مرزهای خود را نمیدهد، به هر قیمتی.»
مسئله همکاری آذربایجان با اسرائیل در جریان جنگ ۱۲ روزه، یکی از مسائلیست که از روزهای کوران جنگ تا پس از آن به صورت جدی مطرح بود و هنوز هم مطرح است. اما نکته جالب توجه این که مقامات رسمی کشور، اظهارنظرهای قطعی در این مورد را منوط به تهیه گزارش، جمعآوری و ارائه اسناد و مدارک کردند. با گذشت بیش از دو ماه از توقف جنگ، هنوز گزارشی در این مورد ارائه نشده است.
با این حال، ابراهیم عزیزی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس اخیراً طی مصاحبهای با خبرگزاری دانشجو به این موضوع نیز پرداخت. او گفت: «مرزبانان فراجا بهصراحت اعلام کردند که رژیم صهیونیستی از مرز آذربایجان برای نفوذ پهپادها به سمت ایران استفاده کرده است. ریاست جمهوری و وزارت امور خارجه ایران این موضوع را با علیاف، رئیسجمهور آذربایجان مطرح کردند و او درخواست مدارک و مستندات کرد. حالا اینکه ما مدارک ارائه کنیم یک موضوع است، اما خود واقعیت قابل انکار نیست. مرزبانان ما بهوضوح گفتند: ما آنجا بودیم و با چشمان خود دیدیم که پهپادهای اسرائیلی از خاک آذربایجان وارد ایران شدند.»
«کار گذاشتن دوربین مقابل خانه نتانیاهو»، «مجهز بودن ایران به سلاحی مخربتر از سلاح اتمی به نام موشک رستاخیز یا قیامت»، « B2یک قارقارک هست که بین راه برای حمله به ایران داشت گم می شد!» بخشی دیگر از اظهارنظرهای اخیر اعضای این کمیسیون است.
چهارم؛ پر کردن دست دیپلماتها
گاهی این صحبتها از سوی جریان تندروی مجلس مطرح میشود که مخالفتها و تندرویهای آنان، باعث پر شدن دست دیپلماتها در تعاملات با کشورهای خارجی و سازمانهای بینالمللی میشود. این گزاره مورد پرسش جدی وجود دارد که چنین موضوعی را چگونه میتوان اندازهگیری کرد. مثلاً تصویب قانون تعلیق همکاری ایران با آژانس در حالی که کشور عضو انیپیتی است و تعهداتی دارد، دست دیپلماسی را پر میکند؟ یا این که قانونگذاری برای موضوع خروج از معاهده عدم اشاعه که هزینههای پس از آن مشخص است، کمکی به حوزه دیپلماسی میکند؟ آیا این ابزار وجود دارد که نمایندگان مجلس همان نقشآفرینی نمایندگان کنگره و سناتورهای آمریکایی را داشته باشند؟