در پی آغاز دوباره عملیات اجرایی پروژه انتقال آب از سرچشمههای رودخانه اعلاء، موجی از فضاسازی و تخریب سیاسی علیه یکی از معاونان استاندار خوزستان شکل گرفته است. منتقدان، حضور گذشتهی او در جایگاه معاون عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد را دستاویز قرار دادهاند تا مسئولیت اجرای این پروژه را به او نسبت دهند. این در حالی است که از منظر فنی و حقوقی، مبنای شکلگیری پروژه به سالها پیش بازمیگردد؛ زمانی که مطالعات آن توسط وزارت نیرو انجام شد و در قالب مصوبات بالادستی دولتهای پیشین و حتی روسای جمهور گذشته به تصویب رسید. بنابراین، ربط دادن آن به یک مدیر استانی صرفاً از جنس مغالطه سیاسی است.
در ساختار اداری ایران، پروژههایی از این سطح و ماهیت ــ بهویژه در حوزهی بیناستانی و مرتبط با منابع حیاتی آب ــ در چارچوب تصمیمات کلان و مصوبات ملی تعریف میشوند. مسئولیت اصلی آنها متوجه وزارت نیرو، سازمان برنامه و بودجه و مراجع عالی کشور است. نقش مدیران استانی در چنین مواردی بیشتر جنبهی هماهنگی اجرایی و نظارت محلی دارد و تصمیمگیریهای بنیادین در حوزهی اختیارات آنها نیست، آنهم در دوره کوتاه مسئولیت در آن استان. بر همین اساس، حتی اگر پروژه در دوران معاونت فرد مورد نظر به مرحلهی اجرا میرسید، باز هم نمیتوانست با نظر یا تصمیم شخصی او متوقف یا تسریع شود. چه رسد به اینکه در عمل، پروژه در همان زمان عملاً پیشرفتی نداشت و متوقف مانده بود.
با وجود این واقعیات، جریانهایی خاص تلاش دارند با برجستهسازی گذشتهی مدیریتی حاجیزاده، او را بهعنوان مقصر معرفی کنند. این اقدام آشکارا بیش از آنکه رنگ و بوی واقعیت داشته باشد، در خدمت رقابتها و بازیهای سیاسی است. هدف اصلی چنین تخریبهایی، تضعیف جایگاه مدیریتی و سیاسی فرزندان بومی استان در شرایط کنونی خوزستان است. بویژه آنکه برخی تلاش می کنند تنها فرزند همان خطه که در عرصه مدیریتی ارشد استان حضور دارد را تضعیف کنند.
نکتهی قابل توجه آن است که حاجیزاده نهتنها هیچ نقشی در آغاز پروژهی انتقال آب اعلاء نداشته، بلکه خود از اهالی پاییندست همان رودخانه است؛ منطقهای که بیشترین آسیب را از اجرای چنین طرحهایی متحمل میشود. او در سالهای گذشته بخش قابل توجهی از توان و ظرفیت مدیریتی خود را صرف رفع محرومیتها و توسعهی محلی آن مناطق کرده است. همین سابقه، نشاندهندهی فاصلهی معنادار میان تصویر واقعی او با اتهامات سیاسی اخیر است.
این نوع تخریبها، علاوه بر بیاعتبار کردن گفتوگوی سالم سیاسی، آثار منفی دیگری نیز به همراه دارد بویژه انحراف از مسئله اصلی: بهجای آنکه توجه به آثار زیستمحیطی، معیشتی و اجتماعی انتقال آب معطوف شود، انرژی جامعه صرف جدلهای شخصی و جناحی میشود.
باید پذیرفت تخریبهای غیرمنصفانه ظرفیت مدیران بومی را برای پیگیری مطالبات توسعهای و رفع محرومیت تضعیف میکند.
واقعیت روشن است: پروژه انتقال آب رودخانه اعلاء یک تصمیم بالادستی با سابقهی چندین ساله است و ربط دادن آن به یک معاون استاندار صرفاً اقدامی سیاسی و غیرمنصفانه است. حاجیزاده در مقام یک مدیر بومی، بهجای آنکه متهم به مشارکت در پروژه شود، باید بهعنوان کسی که در سالهای اخیر برای کاهش محرومیتهای منطقه تلاش کرده، شناخته شود. تخریبهای اخیر بیش از آنکه بیانگر دفاع از محیط زیست یا منافع محلی باشد، بازتاب رقابتهای جناحی و تلاش برای بهرهبرداری سیاسی از یک مسئلهی ملی است.