در روزهایی که کشور بیش از هر زمان دیگری به بازسازی سرمایه اجتماعی نیاز دارد و دولت چهاردهم شعار بازگشت به مردم و شایستهسالاری را در رأس برنامههای خود قرار داده، خبرهایی نگرانکننده از تحولات اداری در استان خوزستان به گوش میرسد؛ بهویژه در مورد ادارهکل ورزش و جوانان که در آستانه یک انتصاب حساس قرار گرفته است.
در فضای رسانهای و محافل سیاسی استان، زمزمههایی درباره تلاش معاونان یکی از وزارتخانه ها برای انتصاب یکی از بستگان نزدیک خود بر این جایگاه مهم به گوش میرسد؛ فردی که نهتنها تجربه مدیریتی ندارد، بلکه عضو ستاد انتخاباتی رقیب دکتر پزشکیان بوده و بههیچوجه نماینده گفتمان تحولخواهی و همسویی با دولت دکتر پزشکیان هم محسوب نمیشود.
سؤال ساده مردم و نخبگان این است: آیا ادارهکل ورزش و جوانان خوزستان باید به محلی برای رزومهسازی خویشاوندان مسئولان در تهران تبدیل شود؟ آن هم در استانی که دهها نیروی متخصص، خوشسابقه و دلسوز و همسو با دولت، سالها برای توسعه فرهنگی و اجتماعی آن تلاش کردهاند؟
وزارت ورزش و جوانان، اگر بنا دارد اعتبار خود را در میان جوانان کشور حفظ کند، باید بداند که استانها میدان لابی های دوستی و خانوادگی نیستند. استانهایی چون خوزستان، با مجموعهای از مسائل امنیتی، قومیتی، معیشتی و تاریخی، بیش از هر زمان به انتخابهای دقیق، هوشمندانه و متناسب با نیازهای واقعی خود نیاز دارند. نه آنکه قربانی لابیهای خانوادگی یا فشارهای محفلی شوند.
اگر چنین انتصابهایی با فشارهای خارج از استان و بهمنظور دلجویی یا رضایت یک مقام ارشد انجام شود، بدون تردید بدنه جوان و تحولخواه حامی دولت در خوزستان دچار سرخوردگی عمیق خواهد شد؛ بدنهای که با امید به تغییر، در همین انتخابات سخت، بار دیگر به صندوق رأی اعتماد کرد و به دولت تحول رأی داد.
در نهایت، از وزیر محترم ورزش و جوانان و استاندار خوزستان انتظار میرود که به جای آنکه نام یک اداره کل مهم را با نسبتهای فامیلی یک مسئول در پایتخت گره بزنند، بر مبنای شایستگی، همسویی با دولت و شناخت میدانی، تصمیم بگیرند. سرمایه اجتماعی دولت سرمایه شخصی کسی نیست که به خویشاوندان خود واگذار کند.