کد خبر : 344819
انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۰ - 13:51
دسته‌بندی : برگزیده ها، سیاسی
چاپ

بهشتی‌پور: از غنی‌سازی تا ساخت بمب، فاصله بسیار است

تحلیل‌گر ارشد سیاست خارجی با تأکید بر اینکه «از غنی‌سازی تا ساخت بمب، فاصله بسیار است»، گفت: «به نظر نمی‌رسد که در چهار دور مذاکرات ایران و آمریکا، موضوع غنی‌سازی صفر مطرح شده باشد. اگر مطرح کرده بودند، مذاکرات در همان دور اول متوقف می‌شد. به نظرم آمریکایی‌ها با این شیوه قصد دارند امتیازهای بیشتری پای میز بگیرند اما بعید می‌دانم فعلاً مذاکرات به بن‌بست برسد.»

بهشتی‌پور: از غنی‌سازی تا ساخت بمب، فاصله بسیار است

به گزارش سایت خبری مدارا: هم میهن نوشت: غنی‌سازی اورانیوم در مذاکرات ایران و آمریکا، تبدیل به یک خط قرمز شده است که دو طرف گفت‌وگو، دو طرف آن ایستادند. جمهوری اسلامی بر اساس نیازهای خود، معاهده NPT و با توجه به هزینه و خسارت‌هایی که طی دو دهه گذشته با آن روبه‌رو شده – از ترور دانشمندان هسته‌ای تا خرابکاری‌ها و تحمل فشار – بر حق غنی‌سازی خود تاکید دارد.

آن سوی خط قرمز، آمریکایی‌ها هستند که عدم وجود برنامه غنی‌سازی در ایران را نقطه آغاز توافق واشنگتن و تهران می‌دانند. روز گذشته نیز سخنگوی کاخ سفید در اظهاراتی مدعی شد غنی‌سازی در ایران خط قرمز است. اظهاراتی که دقایقی بعد از انتشار، توسط سیدعباس عراقچی پاسخ داده شد.

وزیر امور خارجه گفت: «هرچقدر تکرار کنند، مواضع ما تغییر نمی‌کند. مواضع ما روشن است، به غنی‌سازی ادامه می‌دهیم.»

در حال حاضر این سوال مطرح است که اختلاف عمیق دو طرف بر سر اصل غنی‌سازی مذاکرات را به بن‌بست می‌کشاند یا صرفاً یک فضاسازی برای افزایش فشار بر ایران و امتیازگیری سر میز مذاکره است. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور کشورمان هفته آینده به عمان سفر می‌کند. با توجه به نقش عمان در مذاکرات ایران و آمریکا، این سفر مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است.

منطقه از مذاکرات استقبال کرده است

سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه روز گذشته در جریان دومین روز برگزاری مجمع گفت‌وگوی تهران، با اشاره به رایزنی‌های خود با وزرای خارجه عمان و قطر درباره مذاکره با آمریکا، گفت: «خوشحالم که نگاه منطقه به‌ویژه خلیج فارس به ایران نگاه متفاوتی نسبت به گذشته شده و ما آن را در نگاه مثبت آنان به مذاکرات می‌بینیم. منطقه از مذاکرات استقبال کرده و آرامش و صلح در منطقه برای همه کشورها مهم است.»

او تاکید کرد: «گفت‌وگوهای ایران و آمریکا می‌تواند نقش موثری را در صلح، ثبات و آرامش منطقه ایفا کند.»

برای غنی‌سازی اجازه نمی‌گیریم

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری روز گذشته خود گفت: «ایران برای غنی‌سازی قرار نیست از کسی اجازه گیرد و آمریکا در وضعیتی نیست که بخواهد برای استفاده از حقی که طبق معاهده منع اشاعه برای کشورها شناخته شده از کسی اجازه گیرد.»

او همچنین استدلال آمریکایی‌ها برای جلوگیری از غنی‌سازی ایران را سفسطه خواند و گفت: «اینکه هر کس غنی‌سازی انجام می‌دهد، پس لاجرم دنبال بمب است یا می‌تواند بمب درست کند اگر درست باشد؛ باید همه تاسیسات غنی‌سازی در کره جنوبی، برزیل و در بسیاری از کشورهای دیگر هم جمع شود.»

آمریکایی‌ها فضا را مشوش می‌کنند

مجید تخت‌روانچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه و عضو تیم مذاکره‌کننده دیروز در گفت‌وگویی با ایرنا، درباره امکان تغییر در دور پنجم مذاکرات به دلیل اظهارات مقامات آمریکایی گفت: «ممکن است. ما در دور چهارم توافق کردیم که دور پنجم مذاکرات برگزار شود. زمان و مکان آن را عمانی‌ها اعلام خواهند کرد. البته مواضع زیگزاگی، متناقض و متضاد آمریکایی‌ها فضا را مشوش می‌کند به این معنا که هیچ‌کس نمی‌تواند اطمینان داشته باشد یا اعلام کند که این موضوع تأثیری ندارد.»

او ادامه داد: «موضوعی که برای ایران اهمیت دارد این است که در بیرون از اتاق مذاکرات، مذاکره نکنیم. برخی مواقع آن‌ها ترجیح می‌دهند اینگونه عمل کنند. ما باید ببینیم که در عمل چه اقداماتی خواهند کرد و طبیعتاً ما نیز تصمیم لازم را اتخاذ خواهیم کرد. چیزی که بسیار قطعی است این است که موضع ما نسبت به احقاق حقوق بر اساس پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ان‌پی‌تی) بسیار روشن بوده و به صراحت این موضوع را درباره غنی‌سازی و دیگر حقوق خود هم به صورت علنی و هم در اتاق مذاکرات بیان کرده‌ایم.»

غنی‌سازی صفر هیچ شانسی برای موفقیت ندارد

تریتا پارسی، معاون اندیشکده آمریکایی کوئینسی در یادداشتی که روز گذشته منتشر شد، به سیاست غنی‌سازی صفر آمریکایی‌ها پرداخت و نوشت: «پافشاری استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ، بر سیاست «غنی‌سازی صفر» در مذاکرات هسته‌ای با ایران، نه‌تنها راهی برای رسیدن به توافق نیست، بلکه پنجره دیپلماسی را نیز خواهد بست. »

او ادامه داد: «این خط قرمز طی ۲۵ سال گذشته نه‌تنها بی‌اثر بوده، بلکه باعث پیچیده‌تر شدن شرایط و مانع رسیدن به توافق‌های قابل راستی‌آزمایی شده است.»

او پیشنهاد داد که ترامپ باید به خط قرمز اصلی و اولیه خود، یعنی جلوگیری از تسلیحاتی شدن برنامه هسته‌ای ایران بازگردد.

در بخش دیگری از یادداشت او آمده است: «بیان علنی این سیاست افراطی، جو مذاکرات را به‌سمت تقابل سوق می‌دهد، مخصوصاً اگر ایران نیز واکنشی مشابه نشان دهد. در آستانه پایان مهلت سازوکار ماشه در شورای امنیت سازمان ملل، هرگونه تأخیر در روند دیپلماسی می‌تواند بسیار خطرناک باشد. از سوی دیگر، تلاش‌های آمریکا برای بازگرداندن تحریم‌ها از طریق سازوکار ماشه با مخالفت جدی چین و روسیه مواجه خواهد شد و کشورهای جنوب جهانی نیز از آن حمایت نمی‌کنند. ویتکاف احتمالاً امیدوار است ایران تحت فشار، به توقف کامل غنی‌سازی تا پایان دوره ریاست‌جمهوری ترامپ تن دهد، اما این یک قمار بسیار ضعیف است، چراکه ایران سابقه‌ای در پذیرش توقف کامل غنی‌سازی – حتی به‌طور موقت – ندارد.»

از غنی‌سازی تا ساخت بمب، فاصله بسیار است

حسن بهشتی‌پور، تحلیلگر ارشد سیاست خارجی در پاسخ به احتمال به بن‌بست کشیده شدن مذاکرات به خاطر موضوع غنی‌سازی،  گفت: «از چهار دور مذاکرات اخیر می‌توان فهمید که فضاسازی رسانه‌ای برای فشار بر افکار عمومی و انتقال این فشار به میز مذاکره، یکی از شیوه‌های مذاکراتی طرف آمریکایی است. به نظر نمی‌رسد که در این چهار دور، موضوع غنی‌سازی صفر مطرح شده باشد. اگر مطرح کرده بودند، مذاکرات در همان دور اول متوقف می‌شد. به نظرم آمریکایی‌ها با این شیوه قصد دارند امتیازهای بیشتری پای میز بگیرند اما بعید می‌دانم فعلاً مذاکرات به بن‌بست برسد.

در این مرحله، ایران و آمریکا هر دو برای رسیدن به توافق اراده لازم را دارند. اینکه چطور به این راه مشترک می‌رسند، هنوز مشخص نیست ولی می‌توان راهکارهایی برای آن پیدا کرد اما این موضوع مشخص است که اگر دو طرف بخواهند به این نقطه تفاهم برسند، باید به خطوط قرمز یکدیگر احترام بگذارند. اگر غنی‌سازی صفر موضع غیرقابل تغییر آن‌ها باشد، مذاکرات را به بن‌بست می‌کشاند. همانطور که آقای عراقچی هم گفت با توافق یا بی‌توافق، ایران غنی‌سازی را ادامه خواهد داد.»

او درباره فلسفه تاکید ایران بر حفظ حق غنی‌سازی و تاکید طرف آمریکایی بر تعطیلی آن گفت: «غنی‌سازی اورانیوم به چه معناست؟ یعنی اورانیوم از معدن استخراج و سپس تبدیل به کیک زرد شده است. کیک زرد به اکسید اورانیوم تبدیل می‌شود تا بتوان با استفاده از آن گاز هگزافلوراید تولید و به سانتریفیوژها تزریق کرد. تولید این گاز در تاسیسات اصفهان انجام می‌شود. دو نوع اورانیوم وجود دارد که به آن‌ها می‌گوییم اورانیوم ۲۳۵ و ۲۳۸. اورانیوم ۲۳۸ قابلیت تولید انرژی ندارد.

در فرآیند غنی‌سازی، درصد ۲۳۸ بالاتر و درصد ۲۳۵ پایین‌تر است. هر چه درصد ۲۳۵ بالاتر برود، اصطلاحاً می‌گوییم درصد غنی‌سازی بالاتر رفته است. غنی‌سازی ۳/۶۷ یعنی به این میزان اورانیوم ۲۳۵ و ۹۶/۳۳ هم از نوع اورانیوم ۲۳۸. پیچیدگی‌های فنی آن به کنار اما این روند در آبشار سانتریفیوژها انجام می‌شود تا در نهایت به نتیجه و مقدار مورد نظر برسد. ایران در حال حاضر این توانایی را دارد اما طرف مقابل می‌گوید نباید از آن استفاده کنید. ایران در حال حاضر تا ۶۰ درصد غنی‌سازی می‌کند و قابلیت غنی‌سازی ۹۰ درصدی هم دارد.»

او اضافه کرد: «برای غنی‌سازی ۹۰ درصدی، به اقداماتی فنی نیاز است که شامل تغییراتی در سانتریفیوژها می‌شود. اورانیوم ۹۰ درصد قابلیت نظامی دارد. طرف مقابل چه می‌گوید؟ آن‌ها مدعی هستند کشوری که توانایی غنی‌سازی پیشرفته را دارد، به صورت بالقوه می‌تواند بمب بسازد. بنابراین، باید برنامه خود را تعطیل کند. درحالی‌که غنی‌سازی حتی در سطح ۹۰ درصد، شرط لازم ساخت بمب است اما کافی نیست. صرف غنی‌سازی این امکان را به کشور مذکور نمی‌دهد که بخواهد به سمت نظامی‌سازی برنامه‌اش برود. آن کشور باید بتواند اورانیوم فلزی هم تولید کند. چاشنی انفجاری آن را بسازد و فناوری تولید امن بمب را داشته باشد.

اولین اصل در ساخت سلاح این است که ساخت آن منجر به انفجار و نابودی آن تاسیسات فرضی و آلوده‌سازی مناطق اطراف آن نشود. این نوع از ایمنی یک فناوری جداگانه دارد. نگهداری آن، فناوری خاص خود را دارد. تعبیه آن در کلاهک هسته‌ای و شلیک یا پرتاب آن نیز موضوعی متفاوت است. تمام این‌ها فناوری‌های پیچیده‌ای دارد.

بنابراین، سه سطح تولید بمب، نگهداری و استفاده از آن را در نظر بگیرید. از پلوتونیوم هم می‌شود سلاح هسته‌ای تولید کرد. بنابراین، اورانیوم غنی‌شده اولین گام است. طرف مقابل که غنی‌سازی ایران را بهانه کرده، به این موضوع اشاره نمی‌کند که این فناوری‌های پیچیده در اختیار ایران نیست. حداقل در گزارش‌هایی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از برنامه هسته‌ای ایران می‌دهد، اثری از این اقدامات نیست.»

بهشتی‌پور ادامه داد: «وقتی کشوری آمادگی دارد برنامه هسته‌ای خود را تحت نظارت و کنترل بین‌المللی – مثل سایر کشورها – ادامه دهد و حتی پیشنهاد همکاری مشترک هسته‌ای داده است، چه بهانه و منطقی برای این موضوع وجود دارد؟ استدلال ایران در این مورد خیلی مهم‌تر است. وقتی فرآیند غنی‌سازی حذف شود، مثل این می‌ماند که نخ یک تسبیح را پاره کنیم. دانه‌های تسبیح هستند اما تسبیحی وجود ندارد.

غنی‌سازی نقطه وصل چرخه سوخت هسته‌ای است. ممکن است به ایران بگویند سوخت مورد نیاز خود را وارد کند. با سابقه بدعهدی‌ها چه کند؟ قبل از انقلاب، شاه در شرکت اورودیف فرانسه سرمایه‌گذاری کرد با این قصد که اورانیوم غنی‌شده مورد نیاز ایران را تامین کند. این شرکت نه‌تنها سهام ایران را بعد از انقلاب بلوکه کرد، یک گرم اورانیوم به ایران نداد. آمریکایی‌ها راکتور امیرآباد در تهران را ساختند اما بعداً سوخت آن را ندادند. ایران مجبور شد ۱۰ سال بعد از انقلاب، این سوخت را از آرژانتین تهیه کند. با سابقه کدام وفای به عهد و تامین نیاز ایران در این حوزه، به پیشنهاد واردات چراغ سبز نشان دهند؟»

این تحلیلگر سیاست خارجی با اشاره به تجربه برجام، تاکید کرد: «وقتی کشوری نظارت و کنترل آژانس را می‌پذیرد و بر اساس برجام نیز برای اعتمادسازی در مورد برنامه خود تعهداتی بیشتر از پادمان هسته‌ای را نیز قبول می‌کند که کار خود را ادامه دهد و طرف مقابل زیر این توافق می‌زند، چرا باید به آن‌ها اعتماد کند؟ توافقی که به خوبی داشت کار می‌کرد و اختیارات لازم را برای نظارت به مدیرکل آژانس داده بود، چرا غربی‌ها اجرا نکردند؟ طبق ۱۵ گزارشی که مدیرکل آژانس ارائه کرد، ایران دقیقاً به مرّ برجام عمل کرد. در حال حاضر باید دید با چه ترفندی می‌توانیم این بهانه را از دست آن‌ها بگیریم و این وضعیت را کنترل کنیم.»

نباید میز مذاکره را به هم زد

جاوید قربان‌اوغلی، سفیر سابق ایران در آفریقای جنوبی نیز درباره تاثیر اظهارنظرهای ویتکاف و عراقچی بر مذاکره گفت: «چنین اظهاراتی قبل از دور چهارم مذاکرات نیز رخ داد و دور چهارم با تعویق روبه‌رو شد. آقای ویتکاف مصاحبه خوبی نکرد. ابتکار عمل از سوی ایران و طرف عمانی و نرمش آمریکایی‌ها در دور چهارم باعث شد که از این دوره عبور کنیم. تصور بر این بود که آمریکایی‌ها با این روش و ایجاد فضای روانی خاص به دنبال امتیازات بیشتر هستند.

بعد از دور چهارم که دوباره این مسئله تکرار شد، من علت این مسئله را در دو موضوع می‌بینم؛ یکی شخصیت ترامپ که متاسفانه شخصیت نرمال سیاسی پایداری را ندارد و به قول قدیمی‌ها با یک مویز گرمی‌اش می‌کند و با یک غوره هم سردی‌اش. شخصیت او تحت تاثیر عوامل متعددی است. اما مهم‌تر از آن، علت را نقش‌آفرینی و لابی‌های اسرائیل در آمریکا می‌دانم. واقعیت این است که نتانیاهو به هیچ عنوان نمی‌خواهد مذاکره بین ایران و آمریکا انجام شود. او بارها در دوره بایدن و پیش و پس از آن تلاش می‌کند آمریکا را وادار به جنگ با ایران کند که تاکنون موفق نشده است.»

او ادامه داد: «نتانیاهو در آن ملاقاتی که با ترامپ در کاخ سفید داشت، سناریوی لیبی را مطرح کرد. این را گفت چون می‌دانست ایران در برابر تعطیلی برنامه غنی‌سازی خود مقاومت می‌کند. نه ایران لیبی است، نه تاسیسات و دانش هسته‌ای خود را مجانی به دست آورده است که مجانی بخواهد آن را کنار بگذارد. علاوه بر این دو مورد، مجموعه سناتورها، اعضای مجلس نمایندگان و دولتمردان ضدایرانی در واشنگتن هم هستند که نباید آن‌ها را فراموش کرد.

به خصوص اعضای کنگره در هر دو مجلس که بر این حوزه تاثیرگذار هستند و بر اساس قانون آمریکا، هر توافق هسته‌ای با ایران باید به تائید آن‌ها برسد. معتقدم که ایران در چنین فضایی، مسیر خوبی را در پیش گرفته است.

آقای عراقچی چند توئیت درباره ادامه مذاکرات و پایبند بودن به دیپلماسی نوشت و بر این موضوع تاکید می‌کند که ایران سمت سلاح هسته‌ای نخواهد رفت. همچنین این موضوع را مطرح کرد که صحبت‌های رسانه‌ای آمریکایی با آنچه در میز مذاکره می‌گذرد، متفاوت است. بنابراین، ما نباید عجله کنیم و مذاکرات را به هم بزنیم. اگر ترامپ تسلیم این فشارها نشود، به میز مذاکره برمی‌گردد و غنی‌سازی ۳/۶۷ را خواهد پذیرفت.

همچنین یک گمانه‌زنی خاصی این روزها شنیده می‌شود که روزنامه گاردین آن را منتشر کرد و مدعی شد که طرف مقابل خواستار تعلیق برنامه غنی‌سازی به مدت سه سال شده است. این پیشنهاد را هم باید با ظرافت و احتیاط بررسی کرد و دید که طرف مقابل چه تضامین و چه امتیازهایی می‌دهد. همان چیزی که پس از توافق سعدآباد رخ داد و بعد آقای احمدی‌نژاد آمد زیر آن زد و بعد ۶ قطعنامه شورای امنیت را گرفتیم.»

این دیپلمات پیشین تاکید کرد: «صحبت‌های اخیر علی شمخانی که ترامپ هم آن را بازنشر کرد، عجولانه بود. به نظرم او کمی درگیر رقابت‌های داخلی شده است. حرف‌هایی را زد که نباید می‌زد. متاسفانه کشمکش‌های داخلی روی این مسئله تاثیرگذار شده و طرف مقابل هم سوءاستفاده می‌کند. این مسیر می‌تواند بازی شیطانی نتانیاهو را به هم بزند.

به نحوی که ایران صنعت و امکانات هسته‌ای خود را داشته و سانتریفیوژها برپا باشد اما گازدهی نشود. اگر این پیشنهاد با آن تضامین و امتیازهایی که اشاره کردم به ایران ارائه شود؛ نباید به راحتی از آن بگذریم. مثلاً این امتیازها می‌تواند رفع تحریم‌های ثانویه و فراهم شدن فضا برای حرکت به سمت تحریم‌های اولیه باشد.»

اخبار مرتبط:
حمله تند مالک شریعتی به شمخانی؛ این کشتی‌ها از کجا آمده؟
حمله تند مالک شریعتی به شمخانی؛ این کشتی‌ها از کجا آمده؟

مالک شریعتی با اشاره به فرمان رهبر معظم انقلاب، تأکید کرد که مبارزه با فساد نباید امنیت را مختل کند، بلکه راهی برای حفظ سلامت اقتصادی کشور است.

روحانی: می توانستیم مسأله هسته ای را در سال ۸۴ تمام کنیم اما انتخابات ۸۴، ماجرا را تغییر داد/ به ۳ راه حل نهایی رسیده بودیم؛ برای ایجاد کنسرسیوم غنی‌سازی با ۵ کشور توافق کردیم که اروپایی ها هم پذیرفتند
روحانی: می توانستیم مسأله هسته ای را در سال ۸۴ تمام کنیم اما انتخابات ۸۴، ماجرا را تغییر داد/ به ۳ راه حل نهایی رسیده بودیم؛ برای ایجاد کنسرسیوم غنی‌سازی با ۵ کشور توافق کردیم که اروپایی ها هم پذیرفتند

حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران در دوره‌های یازدهم و دوازدهم در دیدار اعضای شورای مرکزی مجمع ایثارگران گفت: در سال ۸۴ ما می‌توانستیم مسأله هسته‌ای را تمام کنیم. نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری ۸۴ سرنوشت هسته‌ای ما را تغییر داد.

جبهه پایداری به بهانه تصویب پالرمو جو مجلس را متشنج کردند I ببینید
جبهه پایداری به بهانه تصویب پالرمو جو مجلس را متشنج کردند I ببینید

به دنبال تصویب مشروط پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام، مهدی کوچک‌زاده نماینده تهران در تذکری با طرح انتقادات تندی نسبت به این مصوبه، برای دقایقی جو مجلس را متشنج کرد.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق محفوظ است