به گزارش سایت خبری مدارا: رویداد۲۴ نوشت: سعید اوحدی رئیس بنیاد شهید در حاشیه جلسه هیئت دولت روز چهارشنبه در جمع خبرنگاران از برگزاری ۱۲۰ هزار مراسم بزرگداشت سالگرد شهادت «ابراهیم رئیسی» و گفته است که «تلاش کردهایم روحیه مردمی بودن را در مراسمات خودمان حفظ کنیم به همین دلیل تشکلهای مردمی حضور پررنگی در ستاد مرکزی برگزاری مراسم دارند».
فارغ از ابهام درباره منطق و توجیه برگزاری ۱۲۰ هزار مراسم در سالگرد این سانحه، گفتههای یک روز پیش از اعلام این خبر از جانب معاون دیگر رییس سابق دولت و نویسنده کتاب راز پرواز نیز در جای خود قابل توجه است. مهدی مجاهد با توصیفهای عجیبی از ماجرار سقوط بالگرد هواپیما تاکید کرده است که «روز شهادت رئیسی یادآور اتفاقات عصر عاشورا بود».
سانحه بالگرد برای رییس دولت و همراهان در اردیبهشت سال گذشته بخش بزرگی از مردم ایران را عزادار کرد. با این وجود به نظر میرسد اعضای دولت و برخی نزدیکان رییس جمهور فقید سعی دارند با تاکید غلوگونه بر روی بسیاری از مسائل رخ داده در آن دولت سرپوش بگذارند و عملکرد یکی از ناکارآمدترین دولتهای تاریخ را پشت نام رفیع شهید و شهادت پنهان کنند.
در همین ابتدای متن باید اقرار کرد که ایرانیان با هر گرایش سیاسی برای مقام شهید احترام قائلند. آرزوی بسیاری از زنان و مردان این کشور این است که به جای این که در بستر مرگ از دنیا بروند در هوشیاری در راه هدفی که برایشان مهم است شهید شوند.
شهدای دفاع مقدس در تمامی نزدیک به چهار دهه گذشته حتی برای گروههایی که به نوعی منتقدان یا حتی مخالفان جمهوری اسلامی محسوب میشدند قابل احترام و مقدس هستند و از اساس مفهوم شهادت و شهید در شرایطی که فردی از هر جناح سیاسی و با هر اعتقاداتی در راه حفظ کیان کشور جان خود را فدا میکند معنی و مفهوم حقیقی دارد.
حجت الاسلام ابراهیم رییسی سال گذشته بعد از وقوع سانحه شهید خدمت نامیده شد و این عبارت از جانب گروههای سیاسی که منتقد جدی او و عملکرد دولتاش بودند نیز مورد قبول واقع شد. حتی مسعود پزشکیان به عنوان رییس دولت چهاردهم در نخستین حضور خود در سازمان ملل سخنرانی خود را با یاد و قید عبارت «رییس جمهور شهید» آغاز کرد.
اینک اما آش به اندازهای شور شده که دیگر سکوت جایز نیست. مشخص نیست وقتی کسی سانحه سقوط بالگرد را با ظهر عاشورا که برای شیعیان و حتی غیرمسلمانان نیز واقعهای منحصربهفرد است مقایسه میکنند، دقیقا به دنبال ارائه چه تصویری هستند؟!
سانحه رخ داده درباره بالگرد هیچ نسبتی نه در فرم و نه در محتوا با واقعه عاشورا ندارد و از آن مهمتر هیچ نسبتی بین چهرههای این دو موضوع نیز وجود ندارد.
روندی که توسط اعضا دولت سیزدهم (که لااقل دو نفر از آنها به دلیل فساد محکوم شدهاند) از یک سال گذشته آغاز شد و هر روز ابعاد عجیبتری به خود میگیرد و حالا در ادبیات چهرهای با ابهامات عملکردی و سیاسی فراوان گفتههای عجیب مهدی مجاهد تشدید شده است تنها یک پیام دارد؛ تلاش یک جریان ورشکسته سیاسی برای تقدس آفرینی آن هم با برگزاری ۱۲۰ هزار مراسم در ایران که بیش از این که تصویر مدنظر این جریان از آنچه «شهدای خدمت» میخوانند را برجسته کند، حاوی این سوال است که هزینه این مراسمها از کجا تامین میشود و آیا اعتبارات مربوط به نصب این تعداد بیلبورد در همه جای کشور و برگزاری مراسمهایی با این کمیت و کیفیت در کشور با همان ساده زیستی مورد ادعای نزدیکان ابراهیم رییسی در تناسب است؟
گفته شده این مراسم به صورت خودجوش و مردمی برگزار میشود، احتمالا برای به حاشیه بردن همین سوال مهم که پول ۱۲۰ هزار مراسم و سالن و مداحی و شام و ناهار و بنر و تبلیغات و رفت و آمد قرار است از کجا تامین شود؟
آیا بهتر نبود برای باقیات و صالحات حداقل بخشی از این اعتبارات را مدرسه و درمانگاه در مناطق نیازمند به نام ایشان و همراهانشان بسازند؟
آنچه در طی ماههای گذشته از جانب تیم دولت سابق مورد تاکید و تایید قرار گرفت و حالا نیز در سالگرد وقوع این سانحه به عجیبترین میزان در نوع خود رسیده ، تنها یک علت روشن دارد؛ تلاش برای پوشاندن ضعف دولت سیزدهم در حوزه اقتصاد، اشتغال و سیاست خارجی!
ایرانیان سنتی نیک دارند و آن اینکه برای گذشتگان طلب آمرزش میکنند و درباره کاستیها و گناهانشان بدگویی نمیکنند اما همان سنت هم تاکید میکند که حساب حاکمان از مردم عادی جدا است.
دولت مرحوم رئیسی مشخصا در هیچکدام از حوزههای اقتصاد، دیپلماسی، افزایش رفاه عمومی و تحقق عدالت دستاوردی نداشت و با وجود آنکه مکررا درباره ایشان گفته شد که دولت سه سالهاش به اندازه هشت سال کار کرد هیچگاه به مصادیق این ادعای غلو آمیز اشاره نشد.
در یکسال گذشته برخی از اعضای دولت و نزدیکان ایشان تلاش بسیاری کردند که ابراهیم رییسی را شهیدی در طراز محمد علی رجایی معرفی کنند، عنوان شهید جمهور نیز با همین هدف انتخاب و تبلیغ شد در حالی که مشخصا رجائی در کنار نخست وزیرش باهنر «ترور» شده و ابراهیم رئیسی در آنچه مراجع رسمی «حادثه سقوط بالگرد» عنوان کردند از دنیا رفته است، به احترام تعبیر رهبر معظم انقلاب میتوان عنوان «عروج شهادت گونه» ایشان را پذیرفت و برای روح آن مرحوم و همراهانشان طلب آمرزش کرد اما آیا باید در برابر تلاشهای مشکوک یک جریان سیاسی برای برابر سازی آن حادثه تلخ با واقعه عظیم عاشورا ساکت ماند؟
مقایسه عجیب سانحه سقوط بالگرد با واقعه عظیم و تاریخی ظهر عاشورا دل شیعیان اباعبدالله را خون نمیکند و مقدمات بدعتی نوین فراهم نمیشود که از این پس در صورت تکرار حادثه برای هر مسئولی نزدیکان دفتر و دستگاه او شروع به قدیس سازی کرده و مسئول مرحوم را با یکی از شهدای صدر اسلام یا تاریخ تشیع برابر کنند؟ دربرابر چنین بدعتهایی چگونه میتوان ساکت ماند؟
در شرایطی که کشور با انواع ناترازی در انرژی و حقوق و دستمزد و کاستی در بسیاری از خدمات درمانی و داروی بیماران خاص مواجه است چگونه میتوان با افتخار از برگزاری ۱۲۰ هزار مراسم یادبود برای یک مسئول فقید سخن گفت؟
مگر نه این بود که مسئولین در جمهوری اسلامی باید همواره خود را خادم ملت بدانند؟ برای کدام خادمی از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون ۱۲۰ هزار مراسم یادبود برگزار شده؟ یک دهم چنین ادعایی مجموعا برای درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی و شهدای حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری و شهید مرتضی مطهری حتی مطرح نشد و امروز نه تنها مطرح میکنند که با افتخار آن را تیتر رسانههایشان هم کردهاند!
آنچه مسلم است این است که شهید رییسی تا پیش از ورود به ساختمان پاستور در هیچ زمینهای به جز حوزه قضاوت، تجربه کار اجرایی نداشت و به شهادت خود اصولگرایان نیز بعد از ورود به دولت بدنه نیز نیروی انسانی دولت ایشان از وزیر تا مدیر و کارشناس توسط نیروهای نزدیک به سعید جلیلی و جبهه پایداری چیده شده بود.
آن بزرگوار در هر حال سه سال بر مسند ریاست دولت سیزدهم تکیه زد و تاریخ و افکار عمومی، ایشان را با آمار و اعاد و نتایج مستقیم تصمیمهای خود و دولتش خواهد سنجید، دقیقا چنانکه بود و چنانکه عمل کرد نه چنانکه در این یکسال اخیر از او ساختند.
اینکه محاکمه و محکوم شدن دو وزیر کابینه ایشان و یا نتایج ضعیف در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی را بتوان پشت افسانه سازی درباره دیدار انبیاء از شهید رئیسی در شب اول قبر و مقایسه «عروج شهادت گونه» ایشان با واقعه عظیم ظهر عاشورا پنهان کرد خیالی باطل است. برای مردم مسلمان ایران نماز خواندن رئیس جمهورشان در کاخ کرملین ارزشمند است اما احتمالا ترجیح میدادند این رئیس جمهور در حوزه اقتصاد هم آمار درخشانی داشته باشد، قیمت ارز رشد ۳۳ هزار تومانی نداشته باشد و گوشت ۲۴۲ درصد رشد نکند، فساد نجومی چای دبش روی ندهد و اندکی از گره سیاست خارجی و تحریم بازشود خلاصه آنکه تاریخ صدای بلندی دارد. بلندتر از تریبونهایی که هنوز در اختیار جاماندگان دولت سیزدهم است.