به گزارش سایت خبری مدارا: جماران نوشت: فرشاد مومنی، اقتصاددان، با یادآوری اینکه در نظریه های جدید توسعه یک هشدار بسیار بزرگی می دهند که این هشدار امروز بیش از هر زمان دیگری متوجه نظام تصمیمگیریهای اساسی ایران است، گفت: هشدار بزرگ این است که پدیده وابستگی از دریچه اقتصاد سیاسی، مناسباتی را باز تولید می کند که در چارچوب این مناسبات، یک گروه اقلیتی در داخل کشورهای توسعه نیافته منافعشان با منافع خارجیها گره می خورد و به این ترتیب ما با پدیدهای به نام درونی شدن وابستگی روبرو می شویم. درونی شدن وابستگی بزرگترین تهدید امروز ایران است. ریشه اصلی این تهدید، آلوده کردن اقتصاد سیاسی ایران به پدیده منحوس شوک درمانی است.
وی ادامه داد: در ۲۵ سال گذشته، به تدریج و به صورت فزاینده ما با نشانههای بیشماری از آشفتگی در نظام قاعده گذاریهای اساسی کشور روبرو هستیم که در آن منافع خارجیها تامین می شود. منافع رانتخوارها، رباخوارها و دلالها و تاجرباشی های وارداتچی هم تامین می شود، اما منافع ملی قربانی می شود. مردم به فقر، فلاکت و افلاس میافتند. بنگاه های تولیدیمان یا دچار ورشکستگی می شوند یا به مجبور به تولید زیرظرفیت هستند و مردممان هم فقر و فلاکت را به جای رفاه، پیش روی خودشان میبینند. از این زاویه برجسته کردن مسئله واردات و ترتیبات نهادی، پشتیبانی کننده واردات مشکوک و ضد توسعه ای، یکی از حیاتیترین مسائل امروز ما است.
هیچ رابطه جبری و ضروری بین تجارت و توسعه وجود ندارد
فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، در نشست بررسی «سیاست خارجی در دوره تحریم: تقویت یا تضعیف اقتصاد ملی!؟» و در موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه هیچ رابطه جبری و ضروری بین تجارت و توسعه وجود ندارد و اینکه تجارت خارجی نیروی محرکه توسعه شود و یا کارکرد ضد توسعه ای داشته باشد، به میزان صلاحیت و بنیه اندیشهای و سطح توسعه خواهی نظام تصمیمگیریهای اساسی بستگی دارد، تصریح کرد: اگر ما نظام سیاسی داشته باشیم که در آن گزینش های قاعده گذاران مبتنی بر ترجیح کوتولهها و بیکیفیتها باشد از درون این، قاعده گذاری های بی کیفیت یا کم کیفیت یا مشکوک در بیرون می آید. بنابراین به وضوح میبینید که چگونه در همه عرصههای حیات جمعی ما با تقدم امر سیاسی روبرو هستیم.
اگر به اسم یکدست کردن حکومت، توزیع قدرت ناعادلانه شود همه ضرر خواهیم کرد
وی ضمن تاکید بر اینکه اگر ساخت سیاسی، شایستگیها را افزایش دهد، بهره مندی همه عرصههای حیات جمعی افزایش پیدا می کند، اما اگر ناشایستگی ها اولویت پیدا کند و به اسم یکدست کردن حکومت، توزیع قدرت ناعادلانه شود همه ضرر خواهیم کرد، ادامه داد: در یک ساخت توسعه نیافته اگر قرار بر این باشد که بخواهیم مسیر نجات و اعتلا را طی کنیم، باید به همه چیز از دریچه توسعه نگاه کنیم. وقتی از دریچه توسعه نگاه کنیم، هشدارهای متفکران بزرگ توسعه، این است که می گوید اصلاح اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی و رفاه مردم بدون اینکه ابتدا یک برنامه عادلانه سازی توزیع قدرت داشته باشیم محال است.
این اقتصاددان با اشاره به بخشهایی از کتاب «نهادها تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی» که در آن آمده نظامهای استبدادی که قله ناعادلانه بودن توزیع قدرت را به نمایش میگذارند به صورت نظام وار با عدم تمایل به شفافسازی اطلاعات و گرایش شدید به دستکاریهای رانتی و فاجعهساز اطلاعات روبرو هستند، عنوان کرد: در چارچوب توزیع ناعادلانه قدرت، ساختار قدرت منافعش را در تداوم ساخت تولید معیشتی مییابد و از این طریق جامعه را زمین گیر و بقای خود را هم بیثبات میکند. «سوزان رُز اَکِرمَن» نیز در کتاب «دولت و توسعه» می گوید نظامهای استبدادی بزرگترین نیروی محرکه گسترش و تعمیق فساد مالی هستند و ویلیامسون در مقاله تاریخی سال ۲۰۰۰ خودش که راجع به اقتصاد نهادگرایی جدید صحبت کرد، آورد که مهمترین مشخصه توزیع ناعادلانه قدرت و برقرار شدن مناسبات غیر مشارکت جویانه و استبدادی این است که جامعه را با ناامنی حقوق مالکیت روبرو می کند و هر کدام از اینها منشا بازتولید فقر، فلاکت، نابرابری و دست نشاندگی و تشدید وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج است.
مهمترین مشخصه مناسبات استبدادی تضعیف بنیه تولید ملی است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه در کل قرن بیستم، عموم آزادیخواهان و استقلالطلبان و توسعه خواهان میگفتند که مبارزه با استبداد از مبارزه با استعمار جدایی ناپذیر است؛ چرا که مهمترین مشخصه مناسبات استبدادی تضعیف بنیه تولید ملی است و در این صورت اقتصاد و جامعه به صورت نظام وار به سمت دریوزگی خارجیان و مصرف کالاهای خارجی کشانده میشوند، گفت: این عبارت تاریخ ساز ژان بودریار را دست کم نگیرید که می گوید بزرگترین عامل بقای توسعه نیافتگی در کشورهای عقبمانده این است که آنها با دستاوردهای مدرنیته از کانال مصرف آشنا می شوند، نه از کانال تولید.
در دوران مدرن هیچ عنصری در شکل گیری قدرت ملی همتراز بنیه تولید صنعتی نیست
مومنی با تاکید بر اینکه در دوران مدرن هیچ عنصری در شکل گیری قدرت ملی همتراز بنیه تولید صنعتی نیست، اظهارداشت: چون هیچ عنصری به این اندازه اهمیت ندارد، قدرت های استعمارگر از ربع پایانی قرن هجدهم تا امروز، در هیچ حیطهای مداخلههای نابرابرساز را به اندازه حیطه سیاست صنعتی اعمال نکردند. در حالی نظریه های بازاری تجارت بینالملل، جهان را جهانی تصویر میکنند که «در آن آزاری نباشد، کسی را با کسی کاری نباشد» و اجازه عملکرد آزادانه دادن به نیروهای بازار را نیروی محرکه امکانپذیری مصرف بیشتر و از طریق آن رفاه بیشتر قلمداد میکنند. اما متفکران بزرگ توسعه، می گویند دنیای وابستگی متقابل فقط به شرطی شکل میگیرد که قدرت و بنیه تولیدی کشورها، همتراز باشد. اگر نابرابری در قدرت و بنیه تولیدی وجود داشته باشد دنیای ما دنیای وابستگی متقابل نمیشود دنیای وابستگی های یک سویه ای می شود که یک طرفش سلطهگر و طرف دیگرش تحت سلطه می شود.
مومنی یادآورشد: چانگ می گوید اگر کسی روشنفکران و سیاست گذاران کشورهای در حال توسعه را به اینکه به مسئله وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج حساس باشند دعوت کند، او را به توطئه اندیشی متهم میکنند در حالی که اگر اصل وجود توطئه در عالم را منکر شوید، متوهم هستید. از دید او توهم اصلی توهم فقدان توطئه در عالم است. بعد از دریچه سیاست صنعتی چند مثال می زند و می گوید در قرن ۱۸ و ۱۹ و ۲۰ بدون استثنا هر قدرت بزرگی یک کشور دیگر را با زور و تجاوز نظامی به تسخیر خود درآورده، اولین کاری که کرده ممنوع سازی فعالیت های تولیدی با ارزش بالا در کل مستعمرات بوده است. دومین کاری که کردند این بود که صادرات کالاهای ساخته شده توسط مستعمره ها را به شیوههای مختلف مقید و محدود کردند تا اینکه به تدریج سومین نکته پدیدار شد؛ یعنی آنها به جای صادرات کالاهای ساخته شده به سمت صادرات مواد خام و واردات کالاهای ساخته شده کشیده شدند.
درونی شدن وابستگی بزرگترین تهدید امروز ایران است
آلوده کردن اقتصاد سیاسی به شوک درمانی، ریشه اصلی این تهدید
این استاد گروه برنامه ریزی و مطالعات توسعه اقتصادی با بیان اینکه الگوی تحمیل تقسیم کار بینالمللی بر محور الگوی سنتی – استعماری این است که ریشههای تولید داخلی سوزانده شود و کشورهای در حال توسعه وارد کننده کالاهای ساخته شده و صادر کننده مواد خام شوند، اظهارداشت: از آنجا که تولید به کل نظام حیات جمعی مربوط می شود، اینها از این زاویه کل نظام حیات جمعیشان تحت سلطه قرار می گیرد. در نظریه های جدید توسعه یک هشدار بسیار بزرگی می دهند که این هشدار امروز بیش از هر زمان دیگری متوجه نظام تصمیمگیریهای اساسی ایران است. این هشدار بزرگ این است که پدیده وابستگی از دریچه اقتصاد سیاسی، مناسباتی را باز تولید می کند که در چارچوب این مناسبات، یک گروه اقلیتی در داخل کشورهای توسعه نیافته منافعشان با منافع خارجیها گره می خورد و به این ترتیب ما با پدیدهای به نام درونی شدن وابستگی روبرو می شویم. درونی شدن وابستگی بزرگترین تهدید امروز ایران است. ریشه اصلی این تهدید، آلوده کردن اقتصاد سیاسی ایران به پدیده منحوس شوک درمانی است.
باید حساسیتتان به شوک درمانی بسیار فراتر از جنبه اقتصادی باشد
مومنی توضیح داد: در اقتصاد سیاسی توسعه گفته می شود که شما باید حساسیتتان به شوک درمانی بسیار فراتر از جنبه اقتصادی باشد. مسئله اصلی و مهمتر این است که می گویند از دریچه اندیشه توسعه، شوک ،نیروی محرکه از دست دادن جهتها و آشوبناک کردن مناسبات و روابط میان مردم و حکومت و تن در دادن به چیزهایی است که در شرایط عادی خلاف عقلی مسلم تلقی می شود.
در ۲۵ سال گذشته، با نشانههای بیشماری از آشفتگی در نظام قاعده گذاری روبرو هستیم که در آن منافع خارجیها تامین می شود
به گفته این اقتصاددان؛ در ۲۵ سال گذشته، به تدریج و به صورت فزاینده ما با نشانههای بیشماری از آشفتگی در نظام قاعده گذاریهای اساسی کشور روبرو هستیم که در آن منافع خارجیها تامین می شود. منافع رانتخوارها، رباخوارها و دلالها و تاجرباشی های وارداتچی هم تامین می شود، اما منافع ملی قربانی می شود. مردم به فقر، فلاکت و افلاس میافتند. بنگاه های تولیدیمان یا دچار ورشکستگی می شوند یا به مجبور به تولید زیرظرفیت هستند و مردممان هم فقر و فلاکت را به جای رفاه، پیش روی خودشان میبینند. از این زاویه برجسته کردن مسئله واردات و ترتیبات نهادی، پشتیبانی کننده واردات مشکوک و ضد توسعه ای، یکی از حیاتیترین مسائل امروز ما است.
مسئله خطرناک، حرکت مشکوک و فزاینده به سمت درونی سازی وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج است
مومنی ادامه داد: به واسطه شدت نگرانی از قاعده گذاری های مشکوک و نابخردانه در سیاست تجاری ایران، باید آشفتگی در نظام قاعده گذاری هایمان را که منبعث از آلودگی و اعتیاد به شوک درمانی است، را بررسی کنیم. مسئله خطرناک، حرکت مشکوک و فزاینده اقتصاد سیاسی ایران به سمت درونی سازی وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج است.
تنها در سایه تولید فناورانه، ثبات، امنیت و اعتلا امکانپذیر می شود
وی با تاکید بر اینکه شاقول اصلی برای قضاوت، بنیه تولیدی است، به تشریح آموزه های مکتب تاریخی آلمان در این رابطه پرداخت و با بیان اینکه اکنون در ایران، بلندگوهای مروج آزادسازی تجاری کاملا شناخته شده هستند و اگر جدی تر مساله را دنبال کنید، می توانید به خوبی پیوند آنها با منافع بیرونی را مشاهده کنید، افزود: اکنون مخاطب اصلی من در این زمینه سران قوا و به ویژه آقای رئیس جمهور است که من دلم می خواهد در حسن نیت آنها، هیچ تردیدی نداشته باشم اما میشود با تصمیمات غیر کارشناسی و نابخردانه و مشکوک، علی رغم حسن نیت، زمینه ساز خسارتهای بزرگ به نظام ملی هم شد. چرا می گویند تولید فناورانه شاقول هر نوع قضاوت درباره نظامهای تصمیمگیری است!؟ به این دلیل که تنها در سایه تولید فناورانه است که ثبات، امنیت و اعتلا امکانپذیر می شود.
ریشه تمایل به سرکوب در ساخت سیاسی و تمایل به انقلاب در ساخت اجتماعی در کجاست؟
مومنی به بخشهایی از کتاب «نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی» نوشته داگلاس نورث اشاره کرد که در آن آمده فقط با تولید فناورانه است که میتوان رشد گسسته را به رشد پیوسته و اعتلابخش تبدیل کرد، توضیح داد: منظور داگلاس نورس از رشد گسسته مناسباتی است که در آن به واسطه غفلت از بنیه تولید فناورانه، مردم با کوچکترین نارضایتی از حکومت به فکر سرنگون کردن حکومت میافتند و تمایل به انقلاب سکه رایج می شود و حکومت هم به جای تعامل اعتلابخش و مشارکتجویانه با مردم در هر نوع سوءتفاهمی که با ملت پیدا میکند، تمایل اصلی اش سرکوب است. او می گوید تمایل به سرکوب در ساخت سیاسی و تمایل به انقلاب در ساخت اجتماعی کانون اصلی ناپایدارسازی ذاتی سیستمهای اقتصادی اجتماعی است و به این ترتیب این کشورها هرگز روی امنیت، آرامش و رفاه و اعتلا را به صورت دراز مدت تجربه نخواهند کرد. ببینید «تولید» چه عظمتی دارد!
در ساختار نهادی که پشت به تولید می کند، خرد و دانایی جای خود را به تعصب و جمود می دهد
مومنی یادآورشد: اعلام خطر دوم داگلاس نورس این است که در آن ساختار نهادی که پشت به تولید می کند، چه در باورهای دینی چه در باورهای علمی، خرد و دانایی جای خود را به تعصب و جمود می دهد. سومین نکته ای که مطرح میکند این است که در شرایطی که شما پشت به تولید میکنید قاعده مسلط این می شود که مردم به جای اینکه مشارکت مولد در رقم زدن سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان داشته باشند به صورت سفله پرورانه و ترحمی از طریق توزیع صدقات باید امورات خود را بگذرانند. این سه عنصر، دستاورد مطالعه ۱۰ هزار سال تاریخ مکتوب بشری توسط داگلاس نورس است.
آنچه که حکومتگران ما امروز باید خوب متوجه شوند…
وی با تاکید بر اینکه آنچه که حکومتگران ما امروز باید خوب متوجه شوند این است که با تولید معیشتی نمیشود به مصرف های مدرن پاسخ داد، گفت: مصرف های مدرن دائما رو به تنوع بیشتر و قیمت بیشتر دارند و شما نمیتوانید با مونتاژکاری و خام فروشی از عهده اینها برآیید و چون برنمی آیید، آن نیاز منتفی نمی شود و شما به سمت دست نشاندگی برای قدرت های بزرگ حرکت میکنید؛ چرا که خام فروشی یک جنبه از آن مسئله حیاتی وابستگی های نظام وار و ذلیلانه به دنیای خارج است.
با صدور افراطی مجوز برای واحدهای تولیدی، ریشه تولید ملی را در ایران می سوزانند
این اقتصاددان با بیان اینکه برای درونی کردن وابستگی، تولید را که باید مایه توسعه، عزت نفس و رفاه و عدالت در کشور باشد، به محمل توزیع رانت کرده اند، توضیح داد: با صدور افراطی مجوز برای واحدهای تولیدی، ریشه تولید ملی را در ایران می سوزانند. وقتی به صورت افراطی مجوز به واحدهای تولیدی داده می شود، آن هم در شرایطی که ایران صنعت صنعت ساز ندارد و ما قادر به تولید ماشین آلات نیستیم، مجوز برای واحدهای تولیدی به صورت بیمنطق، یعنی تحریک انگیزههای رانتجویانه برای کسب ارز. کاش مناسباتی پدیدار می شد که در نظام تصمیم گیری های اساسی ایران، خرد و دانایی و علم فصل الخطاب می شد و من به آنها میگفتم کتاب «صنعت و امپراتوری» اریک هابزبام را بخوانید که می گوید اگر میبینید انگلستان عظمت پیدا کرد به خاطر این بود که اولین کشوری بود که قابلیت تولید ماشینهای تراش را پیدا کرد و از طریق آن توانست ماشینآلات تولید نساجی را صنعتی کند و تبدیل به قدرت شماره یک جهان شد. همان انگلستان برای اینکه اجازه اینکه چنین قابلیتی در کشورهای دیگر ایجاد نشود از همه تمهیدات ظالمانه، تجاوزکارانه و فریبکارانه بهره برد که جنگ تریاک یک نمونه از آن است.
شعار آزادسازی واردات به نفع قدرت های بزرگ امروز دنیا است
این اقتصاددان به بخشهایی از کتاب «تاریخ اقتصادی ایران» نوشته چارلز عیسوی مبنی بر اینکه چگونه انگلستان ایران را به سمت کاشت و صادرات تریاک در سال ۱۸۵۰ برد اشاره کرد و گفت: از نظر من شعار آزادسازی واردات که بعضی از بلندگوهای مشکوک در ایران مطرح می کنند، ادامه همان جنگ تریاک انگلیسی ها و به نفع قدرت های بزرگ امروز دنیا مثل آمریکا، چین، اروپا و روسیه و بقیه شرق آسیاییها است. در این زمینه تردید ندارم.
مومنی صدور مجوز تولیدی بی ضابطه را عامل تشدید عطش و تقاضا برای ارز و تشدید مناسبات رانتی و فساد زا و نیروی محرکه افزایش تقاضا برای ارز و بیثبات شدن اقتصاد کلان ایران از طریق تنزل ارزش پول ملی و افزایش های پی در پی نرخ ارز عنوان کرد و گفت: در یک ساخت توسعه نیافته رانتی خام فروش، منابع ارزی را می دهید و ماشین آلات تولیدی میگیرید، بعد با این مجوزهای مشکوک و رانتی باعث می شوید هیچ بنگاه تولیدی در ایران قادر نباشد از حداکثر ظرفیت های تولیدی اش استفاده کند. به خاطر انواع نابخردیهای مشکوک و پرفسادی که در عرصه سیاستهای تجاری و ترتیبات نهادی اقتصادی ما وجود دارد، به طور متوسط نزدیک به دو سوم ظرفیت های تولید صنعتی ایران بلا استفاده است.
در صنایع خانگی ظرفیت تولیدی بلااستفاده سال ۱۴۰۲، حدود ۸۳ درصد است
وی خاطرنشان کرد: به طرز بسیار مشکوکی قاعده گذاری می شود. بر اساس اطلاعات سایت وزارت صنعت، معدن و تجارت، در رشته صنایع خانگی ظرفیت بلا استفاده ایران در سال ۱۴۰۲، بالغ بر ۸۳ درصد گزارش شده است. یعنی تا این میزان در این حوزه بی ضابطه مجوز صادر کرده اند. مثلا سایت وزارت صمت می گوید فقط تا پایان سال ۱۴۰۲ بالغ بر۱۶۶۳ پروانه بهره برداری در صنعت لوازم خانگی صادر شده است. یعنی این همه زیرساخت ایجاد میکنیم، ماشین آلات هم وارد میکنیم بعد خودمان اینها را از کارکرد می اندازیم! این نشانه عریان درونی شدن وابستگی است. یعنی ما نمیتوانیم بگوییم این دیگر توطئه خارجی هاست. این ریشه در جهل و فساد در نظام قاعده گذاری ما دارد. این جهل و فساد می تواند با حسن نیت هم همراه باشد، اما حسن نیت مبرا کننده خسارت های فاجعه ساز و بزرگ برای کشور در این زمینه نیست.
وقتی گشایش ارزی پیش می آید، سیل واردات کالاهای لوکس و تجملی جهش پیدا می کند
تنش زدایی، ۳۰ درصد مصارف ارزی کشور را کاهش می دهد
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه در هر دورهای که به هر دلیلی، مقداری گشایش ارزی در ایران پیش می آید، یک باره سیل واردات کالاهای لوکس و تجملی جهش پیدا می کند، گفت: در حالی که یک حکومت خردورز منزلت ارز را متوجه می شود و تخصیص هر یک دلار ارز را تابع سیستم های چند لایه کارشناسی می کند، اما اینجا با گشاده دستی وحشتناک این منابع به سمت واردات، آن هم واردات کالاهای لوکس و و تجملی می رود. وقتی برجام نهایی شد، یک باره کسایی پیدا شدند و گفتند تنش زدایی در مناسبات بین المللی هیچ نقشی در اقتصاد ملی ندارد، از نظر من این ادعا همانند ادعای آنها که میگفتند تنش زایی که منجر به تحریم می شود هیچ اثری بر اقتصاد ملی ندارد، مشکوک است و دو روی یک سکه هستند. البته می توان روی جهل و نادانی هم حساب کرد. برجام و تنش زدایی فقط یک هزینه مبادله سنگین را از روی دوش اقتصاد ایران برمیدارد که معادل ۳۰ درصد مصارف ارزی کشور است.
تنش زدایی به معنای بهبود خود به خودی مساله نیست
باید برنامه و استراتژی داشته باشید
۳ میلیون نفری که در ایران بعد از برجام مورد توجه قرار گرفتند چه کسانی هستند!؟
وی یادآورشد: تنش زدایی یقینا به نفع اقتصاد ایران است، اما مسئله اساسی این است که تنش زدایی فقط کشور را از یک بار ظالمانه خلاص میکند و به معنای بهبود خود به خودی مساله نیست. شما باید برنامه و استراتژی داشته باشید. اما بعد از برجام نسبت به این مسئله غفلت شد. بیرونی ها ولی این غفلت را نداشتند. شما را به مطالعه یک تحلیل راهبردی که به محض اینکه توافق برجام امضا شد روی سایت رویترز قرار گرفت دعوت میکنم. این گزارش که یکی از اتاق فکرهای آمریکایی ارائه کرد، این بود که اوباما گفته این توافق مبتنی بر اعتماد متقابل نیست، توافق مبتنی بر راستی آزماییست. گفته بود دلالت این حرف رئیس جمهور آمریکا این است که پس هنوز وقت اینکه ما با ایرانیها رابطه تولیدی تعریف کنیم نرسیده و اگر ما هیچ کاری نکنیم اصل توافق به یک مضحکه تبدیل می شود، چاره این است که روی یک طبقه اجتماعی۳ میلیون نفری در ایران ابر ثروتمند تکیه کنید که اشتهای بی پایان برای مصرف های لوکس و نداشتن قیدی به نام قیمت برای خرید کالاهای لوکس دارند. برای اینکه این تغییر جلوی چشم همگان بیاید شما سیل واردات کالاهای لوکس را روانه ایران کنید و نیازهای مصرفی این طبقه اجتماعی را محور استراتژی خود قرار دهید. شما ببینید که در آن ایام در بعضی از فروشگاه ها در بعضی از مناطق تهران چه کالاهایی با چه قیمت های وارد شد.
آزادسازی واردات مضمون کاملا استعماری دارد
مومنی با بیان اینکه آزادسازی واردات کاملا مضمون استعماری دارد و در ایران کاتولیک تر از خود سلطه گرها هستند و به جای آزادسازی سراغ رهاسازی می روند و این رهاسازی واقعا نابود کننده کشور شده، ادامه داد: هر وقت که مقدار گشایش ارزی پدیدار می شود، تمام تعهداتی که به سرمایهگذاران تولیدی داده شده را فراموش میکنند و سیل واردات کالاهای قابل تولید در ایران که برای آن انبوهی از سرمایهگذاریهای ارزی و ریالی شده ایجاد می شود. این درونی شدن وابستگی به هرز کردن اعتماد تولیدکنندگان و به فلاکت انداختن مردم ایران منجر می شود.
وی با بیان اینکه آن وزیر صنعتی که به جای اینکه برنامه ارتقا تولید صنعتی ارائه کند تمام هم و غمش این است که دنبال واردات خودروهای لوکس خارجی برود باید ضمانتگر کیفیت باشد، خاطرنشان کرد: در دهه ۱۳۴۰ در همین تهران وقتی میخواستند بگویند یک کالایی خیلی بنجل است، می گفتند ژاپنی است. برای هیچ کشوری، کیفیت تولید یک شبه ایجاد نمی شود. حکومت باید تدبیر داشته باشد و فاسد نباشد تا یک برنامه اعتلای بنیه تولید طراحی کند. در دهه ۱۳۵۰ به اصطلاح ضرب المثلهای عامیانه تهران، وقتی که میخواستن بگن یه کالایی بنجل است میگفتن کرهای است. یعنی کیفیت برای محصولات ژاپن و کره هم یک شبه ایجاد نشده. در دهه ۱۳۷۰ در تهران وقتی می خواستند بگویند کالایی خیلی بنجل است یا میگفتند چینی است یا هندی. منطق اینها در تمام کتاب های راهبردی مربوط به سیاست صنعتی نوشته شده است.
شرم آور است که در گشایش های وارداتی از هم سبقت می گیرید
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: حکومت گرامی، سران سه قوه، آقای رئیس جمهور و وزیر صمت باید به ما بگویند اگر احیانا با مذاکراتی که انجام می شود بخشی از درآمدهای ارزی ایران افزایش پیدا کرد دوباره می خواهند برنامه ترویج کالاهای لوکس و تجملی را در دستور کار قرار دهند!؟ صرف نظر از اینکه این ادعاها درباره سرازیر شدن سرمایه گذاری خارجی در ایران تا چه میزان حقیقت است، اما باید پرسید آیا شما مفهوم نفرین منابع و بیماری هلندی را متوجه می شوید!؟ شرم آور است که در اعلام زودتر ترویج واردات و گشایش های وارداتی از هم سبقت می گیرید. نشان می دهد که انگار هیچ بویی از توسعه در آن کانون هایی که باید بزرگترین نیروی محرکه توسعه باشند وجود ندارد.
ساختار نهادی ما به صورت نظام وار علیه تولید و به نفع سوداگری سامان پیدا کرده
با این سیاست ها به جای عدالت فلاکت مینشانید
این اقتصاددان با بیان اینکه ساختار نهادی ما به صورت نظام وار علیه تولید و به نفع سوداگری سامان پیدا کرده، به عدم بازدهی سرمایه گذاری در تولید در کشور اشاره کرد و گفت: واردات افراطی کالاهای لوکس و تجملی نیروی محرکه تشدید تورم و بی ثبات شدن اقتصاد کلان می شود و واردات کالاهای قابل تولید در کشور نیروی محرکه تشدید بیکاری است. یعنی با این سیاست ها به جای عدالت فلاکت مینشانید و به جای استقلال، وابستگی ذلت آور را به ایران تحمیل می کنید و اینها هیچ کدام تصادفی نیست.
آیا آقای رئیس جمهور فراموش کرده که در دوران کاندیداتوری چه وعده هایی داد!؟
وی به گزارش پایش امنیت سرمایه گذاری که سالانه توسط مرکز پژوهش های مجلس منتشر می شود اشاره کرد و با بیان اینکه در تمام این گزارشها به صراحت گفته شده یکی از مهمترین عوامل این وضعیت تولید این است که مسئولان ما وعدههایی می دهند که یا به آنها عمل نمیکنند یا به خلافش عمل میکنند، اظهارداشت: آیا آقای رئیس جمهور فراموش کرده که در دوران کاندیداتوری چه وعده هایی داد!؟ به ما گفته بودید بیاید به من رای بدید تا من از طریق شوک درمانی، فلاکت و افلاس را در شما بیشتر کنم و فقر و نابرابری و فساد را افزایش دهم!؟ شما می خواهید از طریق تحمیل تورم و بیکاری عدالت را در ایران برقرار کنید!؟ امیدوارم این عزیزان، اینها را مثل یک هدیه تلقی کنند.
چاره بی کیفیتی خودروهای داخلی، سوزاندن ریشه تولید و دادن سهام آنها مانند گوشت قربانی نیست
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه چاره بی کیفیتی خودروهای داخلی، سوزاندن ریشه تولید و دادن سهام آنها مانند گوشت قربانی به دست دیگرانی که بخش قابل اعتنایی از آنها اصلا نه صلاحیت و نه اهلیت قانونی وحرفه ای دارند نیست، خاطرنشان کرد: راه نجات این است که یک برنامه ارتقاء بنیه تولید خودروسازی در ایران ارائه دهید. ببینید که در لایحه بودجه ۱۴۰۴ اصلا چه خبر است. بعد در ۲۱ فروردین ۱۴۰۴، رسانه ها به نقل از یکی از سران قوا نوشتند که با افتخار اعلام کرد این من بودم که در جلسه سران قوا بحثی را مطرح کردم که بر اساس آن، مجددا دولت ارز واردات خودرو را به سه میلیارد دلار افزایش دهد! بسیار تلخ و غم انگیز است که به ترویج واردات کالاهای لوکس و تجملی افتخار میکنید و از هم سبقت می گیرید. علم و اهلیت در فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع ما هیچ جایگاهی ندارد.
وی افزود: عزیزان می گویند خیلی به عدالت اهمیت می دهند، بعد حقوق ورودی خودروهای با حجم موتور پایین را جهش می دهند اما حقوق ورودی خودروهای لوکس با حجم موتور بالای ۲۰۰۰ سی سی را کاهش چشمگیر می دهند. خیلی دشوار است که بتوانید این تصمیمها را حمل بر صحت کنید. در این تصمیمگیریها منافع مافیاها به خوبی قابل درک است اما آنچه اصلا قابل درک نیست، نسبت این تصمیمات با منافع عامه مردم و منافع توسعه ملی و امنیت اقتصادی کشور در شرایط جنگ اقتصادی است.
یک نماینده گفت ۸۰ درصد شرکتهایی که ارزشان را برنمیگردانند حاکمیتی و دولتی هستند
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه حکومت پنج عرصه حیاتی کشور از خود حاکمیت زدایی می کند، تصریح کرد: نزدیک دو، سوم شاغلان ایران در بخش غیر رسمی هستند. در بازار پول هم به ازای هر یک واحد خلق نقدینگی توسط مقام پولی شش برابر بیشتر بانک های خصوصی خلق پول میکنند و خلق پول از هیچ علیه فقرا و تولیدکنندگان و به نفع مافیاهای واردات و دلالی و سوداگری است. در بازار کالا و ارز هم این حاکمیت زدایی وجود دارد. در اسفند ۱۴۰۳ یعنی شرایطی که کشور با بحران حاد جهش نرخ ارز روبرو بود، مقامات دولتی میگفتن یکی از ریشه های این مسئله این است که صادر کننده ها ارزشان را به کشور برنمی گردانند، بعدا یک نایب رئیس کمیسیون تلفیق مجلس مصاحبه کرد و گفت ۸۰ درصد شرکتهایی که ارزشان را برنمیگردانند شرکتهای مربوط به حکومت، چه حاکمیتی ها و چه دولتی ها هستند!
دوباره همان حرفای پوچ شکست خورده را درباره شوک به قیمت انرژی تکرار میکنند
مومنی ادامه داد: اکنون دوباره زمزمه می کنند که می خواهیم یک موج جدید شوک قیمت حامل های انرژی ایجاد کنیم، باز دوباره همان حرفای پوچ و لاطائلی که بارها گفته شده و شکست هم خورده را تکرار میکنند و برای ما زمینه سازی می کنند. بحران در عرضه برق برای تولید کننده ها یکی از نشانه های اعلای حاکمیت زدایی از حکومت به دست خودش است. می گویید امسال سال سرمایه گذاری برای تولید است بعد به تولید کننده ها می گویید اگر کارخانه راه انداختید، برقش را من به عهده نمی گیرم! گزارش رسمی منتشر شده میگه سال ۱۴۰۳ در شهرک صنعتی طوس مشهد ۴۴ روز کاری تعطیل شده فقط با منشا قطع برق داشتیم. اما در این ۴۴ روز کنتور دریافت اصل و فرع وام بانک ها متوقف نمی شود. سازمان مالیاتی و بقیه هم همینطور. لطمه شدید به تولیدکنندگان زدن یعنی بذر وابستگی های ذلت آور جدید به خارج کاشتن و اینها واقعا یک مورد و دو مورد و ۱۰ مورد و صد مورد نیست.
برای بهره بانکی تولید کنندگانی که تولیدشان در اثر قطع برق متوقف شده چارهای بیندیشید
این اقتصاددان گفت: برای بهره بانکی تولید کنندگانی که تولیدشان در اثر قطع برق متوقف شده چارهای بیندیشید. این نظام تصمیمگیری که در این درجه و ابعاد دچار کج کارکردی شده نمیتواند مشوق سرمایهگذاری تولیدی شود و با تشویق واردات بزرگترین خیانتی که به کشور صورت می گیرد تشویق واردات کالاهای ساخته شده قابل تولید در کشور است. با تشویق این واردات چشم انداز اشتغال را برای دانش آموختگان و جوانان بی پناه و بیگناه این مملکت دچار آشفتگی و سرخوردگی میکنید. به محض اینکه ترامپ برای واردات خودروهای کرهای تعرفه ها را افزایش داد دولت کره جنوبی یک بسته حمایتی اضطراری ۲ میلیارد دلاری برای خودروسازان داخلی اش ارائه کرد. آنها سبقت میگیرن به اینکه چگونه تولیدکنندگانشان را وقتی تحت فشار قرار میگیرند حمایت کنند، اینجا عزیزان سبقت میگیرند در افتخار ورزیدن به اینکه چه کسی زودتر توانسته قفل واردات کالاهای لوکس و تجملی را باز کند.