ملک‌حسینی، عضو مجلس خبرگان: این درست نیست که می‌گویند وظیفه خبرگان نظارت نیست

به گزارش سایت خبری مدارا؛ جماران نوشت: نماینده استان کهگیلویه و بویر احمد در مجلس خبرگان رهبری و نامزد انتخابات دوره بعدی این مجلس، گفت: در بدنه خبرگان در عین حالی که شأن تعیین و مراقبت‌شان باید حفظ شود، حیثیت تطبیق سیاست‌های کلی بر رفتار مسئولان و سنجش این دو با هم، کار خوب و مهمی است که باید انجام شود.

مشروح گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سیدشرف الدین ملک‌حسینی در پی می آید:

لطفا در ابتدا درباره جایگاه مجلس خبرگان بگویید.

بدون تردید ولایت فقیه یک رکن رکین است بلکه اُس و اساس و رکین‌ترین رکن نظام است. خبرگان رهبری با توجه به اضافۀ «خبرگان» و نسبتِ خبرگان به «رهبری»، جایگاه خاصی دارد.

از سوی دیگر اساساً این انتخابات برای تعیین چنین خبره‌هایی است که می‌خواهند رهبری را تعیین و تثبیت کنند. از این جهت رمز اهمیت آن روشن است و جای هیچ بحث و تردیدی ندارد.

به نظرم می‌رسد پرداختن به آنچه که در ادوار گذشته خبرگان بوده، شأنی دارد. این طور نیست که اعضای خبرگان بی‌کار باشند و کارهای خوبی رخ می‌دهد. لذا حفظ همان، خوب است؛ خدا کند همان مقدار حفظ شود. کشف اینکه کدام یک از وظائف در آن موقعیت اولی بودند ساده نیست.

نکته دیگر اینکه ملتزم شدن و التزام نفسی خبرگان به پرسش از مسئولان نظام و گرفتن پاسخ و توصیه به اصلاح و رصدگری، همچنین قصه اندیشه‌ورزی که مطرح شده است، برای روشن شدن تطبیق سیاست‌های کلی نظام با رفتار مسئولان، امر بسیار مهم و امر اساسی است. خبرگان اگر بتواند این رسالت را ایفا کند، می‌تواند در توسعه نفوذ مقام معظم رهبری مؤثر باشد؛ به این معنا که سیاست‌های کلی تدوین شده و طبیعتاً از نهاد ولایت فقیه صادر شده است، لذا باید محقق شود؛ اگر محقق نشود یک اتفاق و ضعف باید وجود داشته باشد، این ضعف کجاست؟ رصدگری و اندیشه‌ورزی را مقام معظم رهبری مطرح کردند که خبرگان بتواند سیاست‌های کلی نظام را با رفتار مسئولان تطبیق کند،؛ «ان خیراً فخیرٌ شرا و ان شراً فشرٌ.» این از اتفاقات مهم در حوزه خبرگان رهبری است.

اولویت‌ها و اهم وظائف مجلس خبرگان را چه اموری می‌دانید؟

طبق قانون اساسی وظیفه قانونی خبرگان پس از کشف اوصاف و شرائط لازم برای قیادت و ولایت، تعیین رهبری است.

از سوی دیگر مراقبت برای بقای این شرایط است. اگر کسی بگوید که وظیفه خبرگان نظارت و مراقبت نیست، درست نیست؛ این‌که اعضا بگویند که ما کشف کردیم و دیگر کار نداریم یا اینکه وظیفه خبرگان درک بقا یا عدم بقا بدون مراقبت و نظارت است، امر موهومی است. پس مراقبت برای بقای شرائط و اوصاف پس از تعیین رهبری از اهم وظائف خبرگان است. البته در طراحی پیشین خبرگان، این کار برعهده کمیسیون گذاشته شده است و اعضای کمسیون مربوطه این وظیفه را دنبال می‌کنند.

در مجموع در بدنه خبرگان در عین حالی که شأن تعیین و مراقبت‌شان باید حفظ شود، حیثیت تطبیق سیاست‌های کلی بر رفتار مسئولان و سنجش این دو با هم، کار خوب و مهمی است که باید انجام شود.

آیا مجلس خبرگان به سمت و سوی دغدغه‌های مردم حرکت می‌کند یا نه؟

اینکه رفتار مسئولان، مصداقی برای سیاست‌های کلی است یا نیست، پیگیری دغدغه‌مندی‌های مردم از سوی خبرگان است. من اگر بخواهم گزارشی از درون خبرگان به بیرون بدهم، بینی و بین‌الله لمس می‌کنم که خبرگانی‌ها در درون مجموعه، در وقت سخنرانی‌شان انصافاً نسبت به نیازهای جامعه دغدغه‌مند صحبت می‌کنند. اما نقطه ضعفی در مجلس خبرگان وجود دارد که باید در آینده اصلاح شود و آن این‌که خبرگان می‌گویند، فقها توصیه به اصلاح می‌کنند، مسئولان هم می‌شنوند و پاسخ‌هایی می‌دهند، اما هیچ سازوکاری وجود ندارد تا خبرگان بتواند گله‌مندی خود را به نحو سامان‌مند و نظام‌مند مطرح کنند و خواسته‌های خود را تعقیب کنند.

اگر این سازوکار وجود پیدا ‌کند خوب است. برخی شاید تصور کنند که دغدغه‌های مردم در رسالت خبرگان نیست، اما هر چیزی که بتواند سیاست‌های کلی(که به خوبی طراحی شده است) را در جامعه جاری کند، استمرار نفوذ رهبری و قیادت است.

لذا شأن خبرگان می‌تواند نظارت، توسعه نفوذ و امور بسیار دیگری باشد و این سازوکار مباینتی با قانون ندارد، چون مرحوم امام جمله ای دارند که خبرگان رهبری، تقویت ولایت فقیه و رهبری است. تقویت یعنی چه؟ یعنی توسعه نفوذ و ارادۀ خواسته‌ها و اهداف باید باشد و اگر نباشد که نمی‌شود.