«ششماهِ نخست ۱۴۰۴ برای فولاد خوزستان آزمونی همزمان از «ثبات عملیاتی» و «تصمیمهای راهبردی» بود؛ دورهای که در آن، مدیریت این شرکت کوشید با اتکا به سه محورِ همافزا یعنی پایداری تولید، چابکی بازار و امنیت انرژی، هم اثر ناترازی سراسری برق را مهار کند و هم وزن خود را در بازار داخل و صادرات حفظ نماید. نشانههای عینیِ این رویکرد از همان فروردین آشکار بود: رکوردشکنی تولید ماهانه شمش با ثبت ۳۵۹هزار و ۲۳۲ تن، که پیام روشنی از آمادهبهکاری زنجیره تولید و هماهنگی عملیاتی خطوط میدهد. در همان ماه، رفتار بازار نیز این آمادگی را تأیید کرد؛ فولاد خوزستان در بورس کالا ۶۰هزار تن تختال فروخت و حدود ۴۶/۴ درصد از کل بازار داخلی تختال را بهتنهایی تأمین کرد؛ رقمی که نسبت به فروردین سال قبل، رشد ۲۱۶ درصدی را در تأمین کشور نشان میدهد.
این دو داده کنار هم یک معنا دارد: شرکت توانست علیرغم تلاطم انرژی، «ریتم تولید–عرضه» را در نقطهای بالاتر بازتنظیم کند. به بیان دیگر، چرخ دنده تولید و بازار در ابتدای سال درگیر هم شد؛ رخدادی که بدون آمادهسازی زیرساختهای فرآیندی و لجستیکی ممکن نبود. تکمیل حلقههای پیشنیاز برای زمزم۳—از جمله آخرین تجهیز مسیر انتقال گندله به کوره—از همان جنس اقداماتی است که پایایی تولید آهناسفنجی و در نتیجه خوراک مطمئن فولادسازی را تقویت میکند.
اما نقطه ثقلِ تصمیمسازی این دوره در جبهه انرژی بود. تشکیل و تداوم «کمیته راهبری گروه» با دستور کار ویژه تأمین برق پایدار—در اوج تنشهای شبکه—به خروجی محسوسی انجامید: تملک نیروگاه سیکل ترکیبی خلیجفارس (۵۴۰ مگاوات) بهعنوان سپر راهبردی در برابر ناترازی. این تصمیم، هم از منظر تابآوری تولید و هم کاهش ریسکهای توقف، معنای روشنی دارد: انتقال بخشی از امنیت انرژی به عنوان یک داراییِ در اختیار. شواهد بیرونی نیز نشان میدهد همین انتخاب، شیب افت تولید در ماههای پُرریسک را مهار و چشمانداز بازگشت به مدار ظرفیت را تقویت کرده است.
در سطح بازار، ترکیبِ «حفظ سهم تعیینکننده در بورس کالا» با «چابکی عرضه متناسب با محدودیتهای شبکه» نشان داد که سیاست فروش شرکت درک دقیقی از قیود طرف عرضه و کشش تقاضا دارد. تقدمِ تأمین داخل در کالای پایهای مانند تختال (وقتی با رکورد تولید همراه شده) به دو پیامد منجر میشود: تثبیت نقش تنظیمگر در بازار ملی و کاهش هزینههای مبادله برای صنایع پاییندستی. این نقش، در نیمسال اول ۱۴۰۴ تقویت شد و در دادههای رسمیِ فروش فروردین نمود یافت.
ششماهِ ابتدای سال را میتوان دورهای دانست که در آن فولاد خوزستان، بهجای واکنشهای موردی به بحران انرژی، پاسخی ساختاری داد: از یکسو با تکمیل گلوگاههای فرآیندی در احیا (زمزم۳) برای تداوم خوراک، و از سوی دیگر با خرید داراییِ نیروگاهی برای تبدیل ریسک بیرونی به مزیت درونی. همزمان، با رکورد تولید و سهم غالب در بازار تختال، سیگنال اعتماد به خطوط و ظرفیت برنامهریزی بازار را مخابره کرد. چنانچه فازهای بعدیِ طرح نیروگاهی و مدیریت پیک بار بهموقع پیش برود و برنامه نگهداشت زمزم۳ در مدار طراحیشده اجرا شود، نیمه دوم سال میتواند صحنهی «بازگشت تدریجی به مدار ظرفیت هدف» باشد؛ بازگشتی که شرط آن، استمرار همین سهگانه است: انضباط عملیاتی، چابکی فروش، و امنیت انرژیِ متکی بر دارایی. اینها همان مؤلفههایی است که در ششماه گذشته، کارنامه فولاد خوزستان را از دفاع در برابر بحران به کنشِ راهبردی برای تثبیت جایگاه ارتقا داد.