«فولاد خوزستان حق ندارد خود را با دیگر فولادیهای کشور مقایسه کند؛ این شرکت در تراز بینالمللی قرار دارد»؛ این جمله کلیدی از زبان وزیر صنعت، معدن و تجارت، در جریان بازدید از شرکت فولاد خوزستان، نه فقط یک تمجید سازمانی، بلکه یک بیانیه روشن سیاست صنعتی است. وقتی بالاترین مقام اجرایی صنعت کشور، ضمن بیان دستاوردها و موفقیت های این شرکت، با صراحت اعلام میکند که انتظار از فولاد خوزستان فراتر از عملکرد معمول و تولید صرف است، بهمعنای آن است که این شرکت مسئولیت تاریخی انتقال فناوری، حفظ سهم ایران در بازارهای جهانی، استانداردسازی فرآیندها، و حتی نمادسازی برای نسلهای آتی صنعت را بر دوش میکشد.
فولاد خوزستان امروز صرفاً یک کارخانه فولاد نیست، بلکه یک ساختار راهبردی با نقش چندلایه است: در تولید، در امنیت اقتصادی، در صادرات غیرنفتی، و در بازتعریف جایگاه ایران در زنجیره ارزش جهانی فولاد. تأکید وزیر صمت بر لزوم نوسازی خطوط تولید، توسعه نیروگاهها، ارتقاء فناوری ذوب و انتقال شرکت به نسل بعد، نشان میدهد که ارزیابی رسمی از این شرکت، نه بهمثابه یک واحد تولیدی عادی، بلکه همچون یک «پلتفرم توسعه ملی» است که باید بهروز، رقابتپذیر و بلندمدتاندیش بماند.
در همین چارچوب، مروری بر اظهارات امین ابراهیمی، مدیرعامل فولاد خوزستان، گواه آن است که شرکت در همین مسیر گام برداشته است. شرکتی که ۲۰ درصد آهن اسفنجی کشور را در سال گذشته تأمین کرده، ۳ درصد ارزآوری غیرنفتی برای کشور داشته و علیرغم از دست دادن ۶۰ درصد ظرفیت تولید خود طی چهارسال به دلیل محدودیتهای انرژی و سیاستهای مقطعی، همچنان توانسته است در فروردین ۱۴۰۴ با ثبت رکوردهای تازه، توان بالقوه خود را به رخ بکشد. این یعنی ساختاری که حتی زیر فشار مستقیم تحریم، رکود جهانی و بیثباتیهای داخلی، از برنامه توسعه عقب نمانده است.
اقداماتی نظیر تملک معادن در زنجان و جازموریان برای تأمین پایدار سنگآهن، احداث نیروگاههای گازی و خورشیدی در بهبهان، گتوند، لامرد و سبزوار برای حل ناترازی انرژی، بهرهبرداری از هیدروژن پتروشیمی برای تولید آهن اسفنجی در فولاد شادگان، و نیز تولید بریکت احیایی از لجن صنعتی برای نخستین بار در جهان، همگی نشان میدهد که فولاد خوزستان نهفقط برای حفظ سهم فعلی خود میجنگد، بلکه در حال طراحی جایگاه آیندهاش در ساختار اقتصادی و فناورانه ایران است.
در حوزه زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی نیز، فولاد خوزستان بهدرستی در حال تبدیل شدن به مرجع تعهد صنعتی است. کاهش ۵۰ درصدی مصرف آب با اجرای پروژه RO، احداث ۵۵۰ هکتار فضای سبز، پروژه توری بادگیر برای کاهش ۸۵ درصدی گردوغبار، و دهها پروژه اجتماعی در زمینه درمان، آموزش، آزادسازی زندانیان، راهسازی، توزیع معیشتی و ورزشگاهسازی، همگی تأکید میکند که این شرکت به درک تازهای از فعالیت صنعتی مسئولانه رسیده است.
در چنین شرایطی، فولاد خوزستان بهدرستی نیازمند حمایت هدفمند، تسهیل مقررات صادراتی، کاهش نرخهای تأمین مالی، و رفع پایدار محدودیتهای انرژی است. زمانیکه یک بنگاه میتواند با تمام این چالشها، چنین خروجیهای پایدار، فناورانه و اجتماعی ارائه دهد، مسئولیت اصلی دیگر بر دوش سیاستگذار است: فراهمکردن بستر رشد این الگوها و پرهیز از ورود به حاشیههای غیرسازنده.
امروز فولاد خوزستان از دل تحریم، ناترازی، و فرسایش زیرساختی، نهفقط فولاد، بلکه اعتماد، امید و فناوری استخراج میکند. این شرکت فقط بخشی از زنجیره تأمین کشور نیست، بلکه بخشی از زنجیره آینده ایران است. باید آن را دید، باید آن را فهمید، و باید با اقتدار و برنامه، از آن حمایت کرد.