کد خبر : 201498
انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۱ - 10:15
دسته‌بندی : سیاسی، پیشنهاد سردبیر
چاپ

زیدآبادی: هر خونی که در این سرزمین به خاک ریخته شود، خون سیاوش است

هر خونی که در این سرزمین به خاک ریخته شود، خون سیاوش است. به همان اندازه حرمت دارد. در تاریخ خونبارمان، فرزندان بسیاری از مردم ما در خون خود غلتیده‌اند و مادران بسیاری داغدار شده‌اند. ادبیات خون و خونریزی را باید از فرهنگ این سرزمین ریشه‌کن کنیم. دیگر برای همیشه بس است!

زیدآبادی: هر خونی که در این سرزمین به خاک ریخته شود، خون سیاوش است

به گزارش سایت خبری مدارا؛ احمد زیاد آبادی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:

دیگر برای همیشه بس است! پیش از این بارها در کلاب‌هاوس توضیح داده بودم که اگر خشم و هیجان بر فضا غالب شود، کمیت امثال من لنگ می‌شود و حرفهایمان اگر هم سبب ناراحتی و انزجار طرف‌های مختلفِ صحنۀ بازی نشود، عمدتاً نادیده گرفته می‌شود. در واقع اینک سه نیروست که در صحنۀ بازی حضور دارند.

نخست جوانانی که احساس عمیقِ نادیده‌انگاری فرهنگی، طردشدگی سیاسی، حاشیه‌نشینی اقتصادی و در یک کلام، احساس حذف از روند تصمیم‌گیری و سلب اراده و آزادی خود برای انتخاب نوع زندگی خود می‌کنند. من فشارِ ناشی از این تحقیرشدگی و نادیده‌انگاری و خشم و طغیان ناشی از آن را با پوست و گوشت و استخوانم لمس می‌کنم و کمال همدردی را با آن دارم. سرزمین ملی یعنی جغرافیایی که فرصت برابر برای تک تک شهروندان خود بدون هرگونه تبعیضی فراهم باشد و این مهمترین نکته‌ای است که نظام حاکم بر کشور ما گویی اصلاً آن را به رسمیت هم نمی‌شناسد چه رسد به آنکه بدان عمل کند. در واقع، قشر محدودی با عناوینی چون مکتبی، حزب‌اللهی، ارزشی، انقلابی.. تمام نظام تصمیم‌گیری و مدیریت‌های منبعث از آن را در همۀ سطوحش، گونه‌ای ارث ازلی و خدادادی برای خود می‌داند و تنها معیارِ زندگی عمومی و خصوصی را نیز منحصر به شیوۀ زندگی خود می‌شناسد و بقیۀ اقشار جامعه را به تقلید از آن شیوه فرا می‌خواند و یا آنها را کلاً بیگانه به شمار می‌آورد؛ چنانکه گویی حق و حقوقی از این سرزمین ملی ندارند و هر فریاد اعتراض‌شان باید خفه شود!

بسیاری از افراد این قشر، چنان در پیله‌های ذهنی خود محدود مانده‌اند که اصلاً امکان ارتباط ذهنی با دیگر اقشار جامعه را ندارند و برخورداری از مناصب و مکاسب و منزلت‌های دولتی نیز به کام‌شان به قدری شیرین آمده است که حس محرومیت و حذف‌شدگی دیگر مردم را مطلقاً احساس نمی‌کنند. از این افراد چگونه می‌توان انتظار همدردی با جوانانی را داشت که از شدت خشم مربوط به محرومیتِ سیاسی و تنگنای اقتصادی و فشار فرهنگی، دست به طغیان زده‌اند تا راهی برای مسالمت و صلح و آشتی با آنها بگشایند. از نگاه آنان هرکس شعار نابهنجاری داد “عامل دشمن” است و باید به هر بهایی سر جای خود نشانده شود.

متأسفانه انواع محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی برای امثال من، امکان تماس و ارتباط با این قشر جوان محذوف را از بین برده است. سال‌های سال حتی برای یک بحث و گفتگوی ساده به دانشگاه و دیگر محیط‌های جمعی در هیچ نقطه‌ای از این کشور راه نداشته‌ایم، بنابراین، آنان اصلاً ما را نمی‌شناسند چه رسد به اینکه بخواهند به نگرانی‌ها و دغدغه‌هایمان در مورد رفتار هدفمند سیاسی یا اجتماعی توجه نشان دهند. در این بین، بدبختانه نیروی دیگری هم در آن سوی مرزهاست که بخشی از آن، هر نوع اعتراض و حرکت اجتماعی داخلی را به معنای سقوط قریب‌الوقوع حکومت و آماده شدن فرش قرمز برای پهن شدن زیر پای آنان به قصد بالا رفتن از پله‌های قدرت تعبیر می‌کنند و با چنان حرارتی به تحریک مخاطبان خود مشغول می‌شوند که پنداری هدف غایی یک کشور، فقط نبودن یک نظام است و میزانِ هزینه و نوع نظم و یا بی‌نظمی پس از آن دیگر کوچکترین ارزشی ندارد.

این افراد چندان در این زمینه بی‌تاب به نظر می‌رسند که به زبان بی‌زبانی مردم به خشم آمده را حتی به جنگ داخلی فرا می‌خوانند! برای آنها گویی سرنوشت یک کشور باستانی و زندگی ۸۵ میلیون ایرانی مطلقاً اهمیتی ندارد. فقط اصرار دارند که این نظام باید برود؛ حتی اگر میلیون‌ها خون ریخته شود و یا جز خاکستر و ویرانی از این سرزمین به جا نماند. تصور آنها بر آن است که چون ۴۴ سال پیش یک انقلاب تقریباً سریع در ایران رخ داد، اکنون هم می‌تواند رخ دهد! به همین راحتی! هر کس هم جز این بگوید و یا دغدغه و نگرانی دیگری را مطرح کند، فوری به “حمایت از رژیم” متهم و در دنیای مجازی ترور شخصیت می‌شود.

گاهی فکر می‌کنم جامعۀ ایران برای این دسته افراد همچون صحنۀ نمایش یا فیلمی است که هر چه مهیج‌تر و خشن‌تر باشد، آنان را سرگرم‌تر می‌کند! ماجرا برای آنان پنداری نوعی تفنن است اما برای ما دراینجا مسئلۀ مرگ و زندگی و سرنوشت یک سرزمین باستانی است. به همین دلیل نیز ما در اینجا برای برداشتن هر گامی مجبور به صدها ساعت فکر و تأمل هستیم اما آنان بی‌محابا و پی در پی دستورالعمل‌های منجر به خونریزی صادر می‌کنند. هر خونی که در این سرزمین به خاک ریخته شود، خون سیاوش است. به همان اندازه حرمت دارد. در تاریخ خونبارمان، فرزندان بسیاری از مردم ما در خون خود غلتیده‌اند و مادران بسیاری داغدار شده‌اند. ادبیات خون و خونریزی را باید از فرهنگ این سرزمین ریشه‌کن کنیم. دیگر برای همیشه بس است! بدرود تا درودی دیگر.

اخبار مرتبط:
سخنگوی دولت: در مصاحبه رئیس جمهور با تاکر کارلسون تاکید شد که ما آماده گفت‌و‌گو بر اساس احترام متقابل‌ایم / پیام دولت به دنیا این بوده که ما دنبال جنگ نیستم
سخنگوی دولت: در مصاحبه رئیس جمهور با تاکر کارلسون تاکید شد که ما آماده گفت‌و‌گو بر اساس احترام متقابل‌ایم / پیام دولت به دنیا این بوده که ما دنبال جنگ نیستم

سخنگوی دولت در خصوص برخی انتقادات نسبت به مصاحبه رئیس جمهور با تاکر کارلسون گفت: مبادا آب به آسیاب دشمن برزیم. بسیار هوشیار باشیم و مراقبت کنیم که دچار پراکندگی نشویم.

حمله روزنامه اصولگرا به فغانی: کمترین کنش او می‌توانست نپذیرفتن مدال از دست ترامپ یا بیرون آوردن فوری آن از دور گردنش باشد؛ اما فغانی نه‌تنها چنین نکرد، بلکه حسابی با ترامپ گرم گرفت
حمله روزنامه اصولگرا به فغانی: کمترین کنش او می‌توانست نپذیرفتن مدال از دست ترامپ یا بیرون آوردن فوری آن از دور گردنش باشد؛ اما فغانی نه‌تنها چنین نکرد، بلکه حسابی با ترامپ گرم گرفت

روزنامه همشهری نوشت: حیف از آن همه غرور و غریو ایرانیان، زمانی که اسم علیرضا فغانی به‌عنوان داور بازی فینال جام‌جهانی باشگاه‌ها اعلام شد. آن زمان همه حس می‌کردند که یک هموطن، به قله‌ای دیگر در دوران حرفه‌ای‌اش دست یافته و بابت این موفقیت باید شاد بود.

مهاجرانی: منتقدان داخلی مصاحبه پزشکیان با تاکر کارلسون از مجلس خواستگاری تا درخواست از اسرائیل برای ترور رئیس‌جمهور پیش رفتند!
مهاجرانی: منتقدان داخلی مصاحبه پزشکیان با تاکر کارلسون از مجلس خواستگاری تا درخواست از اسرائیل برای ترور رئیس‌جمهور پیش رفتند!

عطاءالله مهاجرانی نوشت: در سال ۲۰۱۹ که جان بولتون و تیم نئوکان‌های دولت ترامپ، ترامپ را به‌شدت و با اصرار به حمله به ایران تشویق می‌کردند، تاکر کارلسون توانست بر ترامپ تأثیر بگذارد و مخالف حمله به ایران بود. حمله در آن سال انجام نشد و جان بولتون از مشاورت امنیتی ترامپ حذف شد.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق محفوظ است