به گزارش سایت خبری مدارا: نامه نیوز نوشت: خبرگزاری «فارس» نوشته است که پیش از ظهر روز دوشنبه ۲۶ خرداد، درحالی که جلسه شورایعالی امنیت ملی با حضور رؤسای سه قوه و دیگر مقامات ارشد در طبقات زیرین یک ساختمان در غرب تهران درحال برگزاری بود، حمله آغاز شد. مهاجمان با شلیک ۶ بمب یا موشک، ورودیها و خروجیهای ساختمان را هدف قرار دادند تا مسیرهای فرار را مسدود و جریان هوا را قطع کنند. پس از انفجارها، برق طبقه قطع میشود، اما مسئولان با استفاده از یک دریچه اضطراری که از قبل پیشبینی شده بود، خود را به بیرون از ساختمان رساندند. با توجه به دقت اطلاعاتی که دشمن برای این حمله داشته، احتمال وجود عامل نفوذی درحال بررسی است».
این گزارش کوتاه «فارس» از حمله به جلسه شورای عالی امنیت ملی نشان میدهد که سطح نفوذ تا چه میان گسترده است زیرا وقتی چنین امکانی برای دشمنان وجود دارد که اطلاعات دقیق مکانی و زمانی چنین جلسه با اهمیتی را داشت باشند، حکایت از گستردگی سطح نفوذ است. در چنین شرایطی برخی میکوشند تمام مسئله نفوذ را به موضوع افغانها معطوف کنند و چنین جلوه دهند که این افغانها بودند که امر نفوذ و جاسوسی را پیگیری میکردند؛ در حالی که نفوذ در این ابعاد و اندازه نمیتواند کار تعدادی افغانستانی غیرمجاز باشد. شاید گفته شود آنها در عملیات نفوذ شرکت میکردند که در این صورت هم صورت اصل مسئله به قوت خود باقی است؛ اینکه پشت پرده و هدایتکننده نفوذ چه گروهها یا افرادی بودهاند و درز اطلاعاتی از کجا رخ داده است؟ تردیدی نیست که حضور غیرقانونی افغانها کشور را دچار بحرانهای متعددی کرده است. مرتضی طلایی چند وقت پیش میگفت: «براساس برآوردها، بین چهار تا هشت میلیون تبعه غیرمجاز در کشور حضور دارند. این حضور گسترده تهدیداتی جدی در حوزههای امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد کرده است… ورود عناصر تروریستی، قاچاق کالا و مواد مخدر، افزایش جرائم سازمانیافته، و استفاده ابزاری دشمنان از اتباع در مواقع بحران، از مهمترین مخاطرات این وضعیت است».
این سخنان کاملا درست اما تقلیل امر نفوذ به مسئله افغانها به نوعی پاککردن صورت مسئله است و تا وقتی درک واقعی از وجود ریشهدار نفوذ در کشور وجود نداشته باشد ممکن است بار دیگر کشور از این مسئله آسیب ببیند؛ چه آنکه به نظر میرسد شبکه نفوذ در کشور از بین نرفته و صرفا زخمی شده است.
از سوی دیگر تحرکات برخی طیفهای سیاسی در داخل هم مشکوک به نظر میرسد؛ آنهایی که مدعی کودتای دولت علیه رهبریاند و میخواهند چنین دو قطبیای ایجاد کنند یا آنهایی که میگویند باید اروپا را با پهپاد بزنیم یا ادعا میکنند فرماندهی نظامی ایران در جنگ مناسب عمل نکرده است. همه این سخنان به نوعی تحریک افکار عمومی و خارجکردن کشور از خالق ثبات است؛ دقیقا همان شرایطی که دشمنان ایران از جمله اسرائیل میخواهند. در شرایط کنونی مهمترین اقدامی که جامعه از مسئولان مطالبه میکند، بررسی دقیق منشأهای نفوذ است و لازم است ریشهشناسی مسئله نفوذ در دو سطح سیاسی و امنیتی پیگیری شود.
منصور حقیقتپور، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، درباره عمق مسئله نفوذ نفوذ در کشور به «نامهنیوز» گفت: «ما از ابتدای انقلاب با پدیده نفوذ مواجه بودهایم. هنوز کشمیری و کلاهی را از یاد نبرده ایم. بدون تعارف باید بگوییم که اکنون هم از مسئله نفوذ آسیب دیدهایم. اینکه سطحش چه قدر است را باید مسئولان توضیح دهند اما حتما همان مسئولان باید بگویند که غفلت کردیم و از پس غفلت ما نفوذ در کشور گسترده شد. بعد از پذیرش غفلت خود در مقام ترمیم برآیند».
او ادامه داد: «نفوذ زمانی در کشور پدیدار شد که مسئولان از مسائل اصلی غافل شدند و به مسائل فرعی مانند موی سر زنان پرداختند یا دنبال برخورد با سگگردانی بودند. در همه این احوال دشمنان مشغول تشکیل و ساماندهی شبکههای نفوذ خود در کشور بودند».
این فعال سیاسی همچنین درباره طرح اینکه افغانها عامل نفوذ هستند هم بیان کرد: «تقلیل موضوع نفوذ به چند افغانستانی سرپوش گذاشتن بر کمکاریهاست. حتی من باور دارم دادن آدرس غلط که افغانها عامل نفوذ بودهاند هم بخشی از پروژه نفوذ است زیرا با این آدرس غلط مسئولان دنبال ریشههای اصلی نفوذ نمیروند».