به گزارش سایت خبری مدارا: روزنامه فرهیختگان نوشت: رایزنیهای تهران-واشنگتن که از فروردین آغاز شد و در ماههای اردیبهشت و خرداد جریان داشت با حمله رژیمصهیونیستی به ایران در روز ۲۳ خرداد، براساس تصمیم دستگاه دیپلماسی ایران لغو شد. طرف آمریکایی همزمان با پیشنهاد برقراری آتشبس در روز ۲ تیر، در حال برنامهریزی مقدمات ازسرگیری مذاکرات است و احتمالاً به زودی شاهد دور جدید مذاکرات خواهیم بود. در این صورت بر مبنای شنیدههای غیررسمی، دیگر عمانیها را در نقش واسطهگری نخواهیم دید و گزینههای دیگری، چون نروژ یا چین این مسئولیت را بر عهده خواهند داشت.
تحولات اخیر منطقه و تحرکات بازیگران بهعلاوه دخالتهای ایالات متحده، فاصله نظرات کارشناسان و تحلیلگران درباره چند و چون مذاکرات احتمالی جدید را بیشتر کرده است؛ اما نقطه اشتراکی که در این بین وجود دارد، اعتقاد جمعی به فریبآمیز بودن مذاکرات ایران و آمریکا در دور قبل بود. موردی که بار ماشین دیپلماسی و البته دفاعی کشور در مواجهات بعدی را سنگینتر میکند.
کاهش ۳۰ درصدی موافقت مردم با مذاکره
در حال حاضر بخش بزرگی از افکار عمومی مذاکرههای پیشین را نوعی عملیات فریب میداند؛ فرایندی که بهجای کاهش تنش، زمینه را برای حمله دشمن هموار کرد. نتایج یک نظرسنجی که توسط مرکز متا منتشر شده، بهوضوح این نگرش را بازتاب میدهد. حدود ۷۸درصد از پاسخدهندگان بر این باورند که گفتوگوهای غیرمستقیم ایران و آمریکا در دوره قبل، بیش از آنکه واقعی و مؤثر باشد، ابزاری برای انحراف نگاهها و آمادهسازی شرایط برای اقدام نظامی اسرائیل بود. همچنین طبق همین نظرسنجی طی کمتر از سه ماه و بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه میزان موافقت مردم با اصل مذاکره با دولت آمریکا حدود ۳۰درصد کاهش یافته است.
این آمارها گرچه تنها یکی از شاخصهای افکارعمومی محسوب میشوند، اما کار تصمیمگیران را برای جلب مجدد رضایت مردم سختتر میکند. اگر پیشتر، ایده مذاکره بهعنوان راهی برای کاهش فشارها مطرح بود، امروز بسیاری آن را به چشم فرصتی برای طرف مقابل مینگرند تا خود را بازسازی کرده، زمان بخرد و در نهایت، در موقعیتی مناسبتر ضربهای جدید وارد کند. این ذهنیت باری دوچندان بر دوش دیپلماسی دستگاه میگذارد؛ دیپلماسیای که باید هم به تهدیدهای واقعی پاسخ دهد هم به بدبینیهای عمومی.