مینا علی اسلام، سایت خبری مدارا؛ نوشتن و تحلیل کردن پیرامون روند مذاکرات تهران و واشنگتن رسما محدود و به نوعی ممنوع شده اما سوالی همه جامعه را ملتهب و منتظر جواب کرده است را نمی توان نادیده گرفت و رای از پاسخگویی برگرداند.
جامعه خواهان تعیین تکلیف وضعیت بلاتکلیفی است که در آن نه قیمت ها و تولید به ثبات و آرامش روی می گرداند نه قیمت طلا و ارز از نوسان در امان.
رویه های اقتصادی بشدت متزلزل و در حالت انتظار اند. ناترازی که واژه ای پوششی برای بحران انرژی است در این میانه بر شدت بلاتکلیفی تولید و داده های اقتصادی افزوده و در این شرایط چشم ها به خروج نتیجه از درون مذاکرات ایران و امریکا دوخته شده است. اما شواهد و داده ها در فضای مجازی به ترتیبی جا به جا می شود که گویی طرفین مذاکره از طرق رسانه به هم پالس و پاسخ می دهند. در این فضا تنها راهکار پیگیری ردِ همین شواهد و اطلاعات و تحلیل های رسانه ای است تا شاید در میانه حجم وسیع داده ها خط سیر روند تحولات و دور و نزدیک بودن توافق یا جنگ را بتوان گمانه زد.
رسانه های آمریکایی از درخواست مهلت یک هفته ای ترامپ برای ممانعت از هرگونه تحرک تل آویو و تخریب روند جاری مذاکرات خبر می دهند و در مقابل رسانه های اسرائیلی از آماده باش کامل اسرائیل و نزدیگ بودن آن به ساعت صفر برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران گزارش می کنند. اروپایی ها هشدار های گه گاهشان برای بازگشت تحریم ها و نزدیک شدن اتمام مهلت فعال شدن مکانیسم ماشه را با فواصل کوتاه تری متذکر می شوند و به آمریکایی ها هشدار داده اند که تطویل روند مذاکرات دست تهران را برای خرید زمان و ممانعت از اجرای مکانیسم ماشه باز می گذارد. واشنگتن اما در ظاهر مدام بر مثبت بودن مذاکرات و نزدیک بودن توافق سخن می گوید و آنچه در حال تدوین است «سند شرایط» در واشنگتن است که قرار است به طرف ایرانی ارائه شود و گویا در آن پایان غنیسازی نیز گنجانده شده است.
همه چیز مانند حال جامعه ایرانی در نوعی تعلیق و انتظار است و به گفته ترامپ همه چیز می تواند حتی با یک تماس تلفنی به پایان برسد. در این میان اما تهدید نظامی و احتمال حمله بر خلاف هر فاکتور دیگری برای رسیدن به خواست جامعه بین الملل از ایران، پابرجاست.
بر اساس نظرسنجی مؤسسه آمریکایی «راسموسن ریپورتز»، ۵۷٪ از رأیدهندگان احتمالی در ایالات متحده از اقدام نظامی برای نابودی برنامه سلاحهای هستهای ایران حمایت میکنند.
این نتایج بر پایه پاسخهای ۱۱۰۷ رأیدهنده احتمالی آمریکایی بهدست آمده که هفته گذشته از طریق تماس تلفنی و روشهای آنلاین مورد نظرسنجی قرار گرفتند. بر اساس این نظرسنجی، ۷۷٪ از رأیدهندگان نگران آن هستند که ایران ممکن است در حال توسعه سلاح هستهای باشد، از جمله ۴۴٪ که گفتهاند «بسیار نگران» هستند. تنها ۱۸٪ گفتهاند که نگران نیستند.
در پاسخ به سؤال درباره رویکرد دونالد ترامپ نسبت به ایران، ۲۶٪ از رأیدهندگان گفتهاند که او بیش از حد تهاجمی بوده و ۲۶٪ دیگر گفتهاند که به اندازه کافی تهاجمی نبوده است. ۳۳٪ معتقدند واکنش او مناسب بوده و ۱۵٪ نیز اطمینانی نداشتند.
در میان کسانی که معتقدند ترامپ در قبال ایران به اندازه کافی تهاجمی نبوده است، ۶۵٪ از اقدام نظامی آمریکا علیه برنامه هستهای ایران حمایت میکنند.
اکثریت در هر گروه سیاسی نسبت به جاهطلبیهای هستهای ایران ابراز نگرانی کردهاند: ۸۱٪ از جمهوریخواهان، ۸۰٪ از دموکراتها، و ۶۸٪ از رأیدهندگان مستقل. حمایت از حمله نظامی آمریکا بیشترین میزان را در میان جمهوریخواهان دارد (۷۳٪)، در حالی که این میزان در میان دموکراتها ۵۰٪ و در میان مستقلها ۴۸٪ است.
این شواهد گویاست؛ اگر توافق موقت باشد و شروطی برای استمرار مذاکرات اعلام شود، تعلیق و انتظار نه جانی برای اقتصاد می گذارد و نه تحملی برای طرفداران حمله به تاسیسات هسته ای ایران تا محو کامل غنی سازی. اگر توافق بلند مدت و مرضی الطرفینی باشد می توان بعد از چند ماه به آرام گیری فضای ملتهب جامعه ایران و باز شدن دریچه های روشن بروی اقتصاد ورشکسته کشور امید داشت.
گزینه های دیگری هم محتمل است که هر کدام دامنه متفاوتی از تبعات را در پی دارد اما ای کاش رد شواهد و داده ها را نادیده نگیریم و از آنچه می توان پیشگیری کرد، بی تفاوت گذر نکنیم.