نامه به جبلی

جناب آقای دکتر جبلی
ریاست محترم سازمان صداوسیما
باسلام واحترام
مدتی است وقتی باهمکاران سازمان وارد گفتگو می شویم این سخن را به تواتر می شنویم که وحید جلیلی در جلسات متعدد عنوان کرده که آقای جبلی را من رییس سازمان کرده ام‌. فارغ از درستی یا نادرستی این خبر،باید به عرض برسانم که در طول سه سال ونیم گذشته، رفتار و عملکرد جناب عالی در حمایت تام و تمام از ایشان به گونه ای بوده که گویا همه اختیارات و تصمیمات در سازمان به شخص ایشان واگذار شده و مابقی تنها فرمانبردار وی هستند.

والا در همان رسانه ای که ما و شما در آن شاگردی کردیم و بزرگ شدیم، کجا بخاطر داریم که مدیریت مهم ترین شبکه کشور، یعنی شبکه یک به کسی سپرده شود که در سابقه مدیریتش مهم ترین پست اش قایم مقامی وحید جلیلی در دوره معاونت اجتماعی او در شهرداری مشهد بوده؟ اتفاق نادری که در دوره شما رخ داد این بود که اکثر مدیران شبکه ها از بین مریدان همین بقول مرحوم شاهرخ مسکوب «پیشوای ناجیه » عماری انتخاب شدند و نیروهای لایق و کاردان رسمی سازمان که بنا به تجارب طولانی، قوانین، ملاحظات و حساسیت های آنتن و منافع ملی کشور را خوب می دانستند و می شناختند و نسبت به آنها اشراف کامل داشتند و به لحاظ قانونی و اداری حق شان رسیدن به چنین جایگاه هایی بود بنا حق یا کنارگذاشته شدند یا نادیده گرفته شدند نکته ای که هیچوقت برای خود شما در دوره خدمت تان در سازمان اتفاق نیفتاد و مراحل رسیدن به مدیریت های ارشد سازمان را یکی پس از دیگری طی کردید اما این حق را از همکاران رسمی تان کسانی که حق مسلم شان پس از کسب تجربه رسیدن به مراحل بالای پست های مدیریتی بودید دریغ کردید، ممکن است در پاسخ به این نوشته گفته شود، در شرایطی ادعای بی تجربگی مدیر شبکه یک را می کنید که او در کارنامه اش سابقه برنامه سازی در شبکه خراسان شمالی را داشته است. این هم یکی از همان بلاهای ناگهانی بود که پس از حوادث سال ۸۸گریبانگیر رسانه ملی شد. وحید جلیلی، وقتی آنروزها که برای رسیدن به قدرت در سازمان زمین و زمان را به هم می دوخت و به ناحق و از سرظلم، با رسانه ملی می جنگید و از بکار بستن هیچ دروغ، دشنام، دسیسه و تدلیس بر علیه ریاست سازمان و مدیران آن ابایی نداشت، با هر رسوایی و بی آبرویی و مغلطه ای که راه می انداخت، راه را برای نفوذ یکی از مریدان خود می گشود و ما، در شبکه ها از نزدیک شاهد بودیم که چگونه جوان از راه نرسیده ای یک شبه تهیه کننده یا مجری برنامه ای میشد و چند صباحی بعد همین جوان با دست و پاکردن چنین سوابق جعلی برای خود، در بالاترین رده مدیریتی آن شبکه قرار می گرفت.

شاید شبکه چهارسیما در این فقره پرچمدار میدان باشد. یکی با مجریگری چند ماهه، مدیرشبکه شد و خود را متخصص رسانه نامید و آن دیگری هم با تهیه کنندگی یک برنامه کذایی به چنین جایگاهی رسید! از سال ۸۸ به بعد رسانه ملی استقلال خود را از دست داد،ما قربانی فریب بزرگی شدیم، فریبی که وحید جلیلی هر روز با آب و تاب بیشتری بر هر کوی و برزنی فریاد می زد که آی چه نشسته اید که صداوسیما تحت نفوذ نیست، بلکه خود نفوذ است، اول گفت دوره علی لاریجانی صداوسیما اسلامی نبود، به ضرغامی که رسید، با بکاربستن انواع تهمت و دروغ و دشنام و جعل، صداوسیمای دوره او را روز و شب آماج تیرهای جفای خود قرار داد و مشت بر سروروی او و برنامه هایش کوفت. قاعده دشمنی اش این بود که هر کاری که مورد استقبال مردم قرارمی گرفت بی چون و چرا مورد خشم و کینه او بود، نمونه اش همین سریال «ستایشی» که اکنون در حال پخش است و آن زمان چه پرونده سازی ای که برعلیه آن نکرد،(پرداختن به آن بماند برای وقتی دیگر.) براستی چرا او چنین می کرد؟ چون از نظر وحید جلیلی صداوسیمایی که او در آن مدیریت نداشت، نه تنها انقلابی نبود، بلکه لیبرال بود، انجمن حجتیه بود، مروج اسلام آمریکایی و اسلام سکولار و رسانه مرفهین بی درد بود و کذا و کذا…. دریغا که شما با علم و اشراف بر همه این ها او را برگزیدید و بر صدر نشاندید و در طول این چندسال با همه انتقادات بر قدرش افزودید.

بعداز سال ۸۸ که جلیلی فریاد برآورد که صداوسیما خود فتنه و اصل فتنه است، ما را «تحت لیسانس» قرار دادند! تحت لیسانس «حوزه هنری» ،«عماریون»، و «افقیون»،ماجرای مدیر شبکه شدن این مریدان، حتی مضحک تر از این ها هم هست. مثلا جناب پیشوا وحید، دریک سخنرانی در دانشگاه امام صادق وقتی به دروغ و جعل، روضه مظلوم نمایی جشنواره عمار و بی پولی برگزاری جشنواره را سر می دهد، ازکرامات دوست شفیقی می گوید که بخاطر تامین جوایز جشنواره پول پیش خانه اش را می رود که تحویل بگیرد و بیاورد،آنوقت همین دوست باوفا یکباره سر از مدیریت شبکه دوی سیما در می آورد. یا پست بسیار مهم مدیریت کل اطلاعات و برنامه ریزی ۲۲ استان به دست جوانکی داده می شود که در دفتر وحید جلیلی کار دفتری می کرده! و این آخری، مدیر کل مرکز خراسان رضوی کسی می شود که قایم مقام وحید جلیلی در دوره سه ساله معاون فرهنگی وی در شهرداری مشهد بوده! لذا با چنین رویه ای که شما پیش گرفته اید و سردل کندن یا دل شکستن جناب پیشوای دروغ و تزویر یعنی رییس ستاد تحول تان را ندارید، حالا حالا ها سنت گاف دهی و تفرقه افکنی و ایجاد آشوب روی آنتن همچنان ادامه خواهد داشت. زیرا کار وحید جلیلی در این عالم همین است. ایجاد آشوب و بلوا و دشنام گویی و تهمت زنی به رقیب برای رسیدن به خواسته هایش. او انقلابی نمایی است که تشنه قدرت است، قدرت و ریاست بر ساحت فرهنگ را برای خود می خواهد و قدرت و ریاست بر ساحت سیاست و قوه مجریه را برای برادرش سعید، طبیعی است وقتی با مکر و حیله و خدعه و نیرنگ توانست چنین قدرتی در رسانه ملی برای خودش بدست بیاورد، همین روش و رویه را برای ایجاد فتنه و آشوب روی آنتن رسانه ملی بر علیه دشمنان برادرش راه بیندازد و منافع ملی هم پشیزی برای وی ارزش نداشته باشد. هرچه هست وقوع چنین رخدادهای تلخ و غیرقابل باوری روی آنتن ملی که آرزوی هیچ کداممان نیست، شاید تحقق همان وعده الهی باشد که در حدیث معصومی آمده است که «تهمت زننده نمیرد مگر آنکه به همان بلاهایی که دیگران را بخاطر تهمت هایش گرفتار کرد،گرفتار آید.»
مکرمه آقایی
مدیر سابق گروه فرهنگ و اندیشه شبکه ۴سیما