کد خبر : 292767
انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۶ - 12:57
دسته‌بندی : سیاسی
چاپ

عباس عبدی: اسرائیل از درگیری با ایران استقبال می‌کند

اسرائیل می‌کوشد که مستقیم ولو غیررسمی وارد درگیری شود؛ برخلاف ایران که غیرمستقیم و غیررسمی عمل می‌کند. رفتار اسراییل گرچه غیررسمی است حتی مسوولیت حمله به کنسولگری را هم نپذیرفته است، ولی هیچ ‌کس شکی در انجام آنها ازسوی اسراییل ندارد، همچنان که اغلب اقدامات ایران نیز چنین است.

عباس عبدی: اسرائیل از درگیری با ایران استقبال می‌کند

به گزارش سایت خبری مدارا؛ عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «خطرناکی پاسخ دادن و ندادن» در روزنامه اعتماد نوشت: هفته پیش، پس از گذشت چند روز از حمله اسراییل به کنسولگری ایران در دمشق، در یادداشت کوتاهی توضیح دادم که چرا تا آینده‌ای نزدیک در موضوعات داخلی نخواهم نوشت. علت این بود که تنش خارجی و احتمال بروز جنگ هر چند محدود، بسیار زیاد بود. در چنین شرایطی پرداختن به هر مساله دیگر به جز این موضوع، نه منطقی است و نه پذیرفتنی و چه بسا پرداختن به برخی مسائل داخلی با ابهاماتی ازجمله همراهی با بیگانگان همراه شود. پس اگر در موضوعات مهم داخلی نتوان نوشت، منطقا باید درباره مساله جنگ نوشت و چون نسبت به سیاست خارجی ایران در این مورد نیز نقد دارم لذا نوشتن در این باره و در شرایط درگیری نظامی نیز شاید درست نباشد.

اکنون یک هفته گذشته است و به نظر می‌رسد که تنش و درگیری مذکور فروکش کرده است. هرچند وعده‌های پاسخ همچنان برقرار است و شاید امروز صبح که این یادداشت را می‌خوانید پاسخ داده شده باشد، ولی تا هنگامی که این پاسخ‌ها با نیروهای منطقه‌ای انجام می‌شود، مساله حاد نخواهد شد. در این یادداشت می‌کوشم که منطق نگاه خودم را نسبت به مساله اسراییل و اینکه بحران در چارچوب کنونی سیاست ایران حل‌نشدنی است، توضیح بدهم و اینکه چرا معتقدم تنش موجود دیر یا زود به درگیری خواهد انجامید و خطرات این وضعیت، حداقل برای ایران حتی بدتر از درگیری نظامی میان دو طرف است. ابتدا بگویم که برخلاف تصور رایج معتقدم که حمله اسراییل در اصل واکنشی بوده است و نیازی به پاسخ و واکنش ایران ندارد. اسراییل در جریان جنگ غزه بزرگ‌ترین لطمه نظامی و حیثیتی و سیاسی را از سال ۱۹۴۸ تاکنون متحمل شده و هنوز نیز از زیر بار این ضربه خارج نشده است. درست یا نادرست آنان حداقل بخشی از این وضع را محصول سیاست‌های ایران می‌دانند و اقدامات خود را واکنشی به این وضعیت معرفی می‌کنند.

پس معتقدم که نیازی به پاسخ نظامی ایران نیست، ولی چرا افکار عمومی فقدان چنین پاسخی را به منزله شکست شعارهای ایران می‌داند؟ چند علت دارد؛ اول، انتظارات بیهوده و شعاری که طرفداران وضع موجود می‌دهند؛ به‌ویژه حرف‌هایی که در زمان دولت روحانی می‌زدند. گویی روحانی باید پاسخ می‌داد و نداد، درحالی‌که همان زمان هم دولت بی‌اطلاع از اقدامات متقابل از سوی حکومت بود. نمونه آن، حمله موشکی به عین‌الاسد است. آنان با مواضع تبلیغاتی و نابخردانه خود انتظارات را بالا می‌بردند و امروز در باتلاق آن شعارها گیر کرده‌اند. علت دیگر تفاوت ماهوی حمله اسراییل است. گرچه اسراییل تاکنون هیچ ‌کدام از حملات را در داخل خاک ایران یا سوریه به عهده نگرفته است، ولی روشن است که اینها همه به وسیله اسراییل انجام می‌شود. اتفاقا زدن کنسولگری ایران در سوریه از حیث اقدام نظامی و جنگی به مراتب کم‌اهمیت‌تر از ترور فخری‌زاده در کنار گوش تهران بود، ضمن اینکه این حملات نه فقط اقدامی نظامی محسوب می‌شوند، بلکه ابعاد اطلاعاتی آن بسیار مهم‌تر و خطرناک‌تر هستند. درحالی‌که اقدامات تهران هیچ کدام مستقیم نیست و با حمایت نیروهای منطقه‌ای انجام می‌شود. متاسفانه مواردی هم هست که ربطی به ایران ندارد و برخی افراد نابخردانه به عهده می‌گیرند!!

علت سوم نیز کوشش ایران برای پرهیز از تقابل مستقیم است، زیرا این نوع تقابل معنای خاص خود را دارد و نیروهای جهانی را درگیر ماجرا می‌کند و ایران مطلقا از آن استقبال نمی‌کند و این نکته‌ای است که اسراییل نیز می‌داند، به همین علت می‌کوشد که مستقیم ولو غیررسمی وارد درگیری شود؛ برخلاف ایران که غیرمستقیم و غیررسمی عمل می‌کند. رفتار اسراییل گرچه غیررسمی است حتی مسوولیت حمله به کنسولگری را هم نپذیرفته است، ولی هیچ ‌کس شکی در انجام آنها ازسوی اسراییل ندارد، همچنان که اغلب اقدامات ایران نیز چنین است، گرچه مواردی پیش می‌آید که ربطی به ایران ندارد و ایران باید ثابت کند که مربوط به ایران نیست، مثل اقدام ماه‌های گذشته علیه پایگاه امریکایی در جنوب سوریه و شمال اردن.

استفاده از گزاره پاسخ بازدارنده نیز در اینجا مصداق ندارد و اشتباه است، زیرا بازدارندگی یا از طریق تسلیحات اتمی محقق می‌شود مثل آنچه که میان دو بلوک شرق و غرب یا هند و پاکستان دیده می‌شود، یا براساس به رسمیت شناختن موجودیت یکدیگر و موازنه قدرت کلاسیک نظامی است، مثل ترکیه و یونان که در هر دو نوع بازدارندگی هزینه‌های جنگ بسیار بیشتر از منافع آن حتی در صورت پیروزی است. ولی بازدارندگی از طریق تسلیحات متعارف با کشوری که موجودیت آن را به رسمیت نمی‌شناسند یا خواهان نابودی آن هستند بی‌معناست و قابل اجرا نیست. بنابراین دیر یا زود به مرحله‌ای می‌رسیم که ظاهرا تاکنون از آن پرهیز کرده‌ایم. راه‌حل چیست؟ جز تغییر سیاست‌های کلان منطقه‌ای هیچ راهی مانع درگیری احتمالی نخواهد شد.

اخبار مرتبط:
جزئیات جلسه غیرعلنی مجلس با وزیر اطلاعات
جزئیات جلسه غیرعلنی مجلس با وزیر اطلاعات

عباس گودرزی با اشاره به جلسه غیرعلنی صبح امروز (سه‌شنبه ۲۴ تیرماه) مجلس گفت: پیش از شروع جلسه علنی امروز، جلسه غیرعلنی با حضور وزیر اطلاعات و معاونانش برگزار شد. در این جلسه وزیر اطلاعات گزارشی از اقدامات این وزارتخانه در قبل و بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه ارائه کرد و آسیب‌ها، اشکالات و ایرادات شناسایی شد و مورد بحث و برسی قرار گرفت.

نماینده مجلس: ایستگاه‌های ایست و بازرسی بسیج باید فعال بمانند
نماینده مجلس: ایستگاه‌های ایست و بازرسی بسیج باید فعال بمانند

نایب رئیس مجلس، با تأکید بر نقش مؤثر ایستگاه‌های ایست و بازرسی در تأمین امنیت محلات در روزهای بحرانی، خواستار تداوم فعالیت این ایستگاه‌ها با همکاری بسیج و سایر نهادهای مسئول شد.

درخواست عراقچی از شانگهای برای حمایت از ایران در برابر تجاوز آمریکا و اسرائیل
درخواست عراقچی از شانگهای برای حمایت از ایران در برابر تجاوز آمریکا و اسرائیل

وزیر خارجه ایران طی سخنرانی در نشست شورای وزیران سازمان همکاری شانگهای و با اشاره به اقدامات تجاوزکارانه آمریکا و رژیم صهیونیستی گفت: از شورای سران سازمان همکاری شانگهای درخواست می‌کنم که وضعیت تجاوز را در سریع‌ترین زمان ممکن مورد بررسی قرار داده و تصمیمی در جهت ارائه حمایت سیاسی لازم و سایر مساعدت‌های مرتبط به جمهوری اسلامی ایران اتخاذ نماید.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق محفوظ است