اشرف بروجردی: همین مشارکت ۴۱درصدی هم اما و اگر دارد / باید رفراندوم برگزار شود
اشرف بروجردی گفت: مجلس دوازدهم و دولت سیزدهم در ادامه دولت احمدینژاد و مجلس هفتم است. همان مخاطراتی که ممکن بود دولت احمدینژاد ایجاد کند (و مشکلاتی که آفرید) محتمل است که مجلس دوازدهم و دولت سیزدهم هم ایجاد کنند.
به گزارش سایت خبری مدارا؛ اشرف بروجردی در گفتوگو با روزنامه اعتماد ضمن واکاوی فضای سیاسی ردپای رادیکالها را در مدیریت کشور بررسی کرده است. بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
مردم باید بتوانند حاکمیت را بپذیرند؛ حاکمیتی که با رویکردهای سلبی و بدون توجه به خواسته مردم بخواهد خود را تداوم بخشد، از مردم رای طلب کند و قوانینی خلاف خواست مردم تصویب کند، محکوم به شکست است. مردم هم نهایتا همراهی با این ساختار ندارند.
متاسفانه ریزشها در هر دوره انتخابات از دوره قبل بیشتر میشود. سیستم باید در تصمیمات خود و نحوه تعامل با مطالبات مردم تجدیدنظر جدی کند.
آرای باطله مردم به جمعیت ناراضی است که صرفا از روی ناچاری در انتخابات شرکت کردهاند. افرادی که کارمند هستند و نگرانند که عدم درج مهر انتخابات در شناسنامه و مدارک آنها مشکلی برایشان ایجاد کند. یا افرادی که برای استخدام و گزینش و… نیازمند درج نامشان در لیست رایدهندگان بودند. کاملا محسوس است که ناراضیانی که به مهر انتخابات نیاز داشتند پای صندوقها آمدند تا شرایط امنی برای کسب و کار خود فراهم کنند.
برخی افراد هم در حوزههای انتخابیه مختلف زمانی که برای انداختن رای به حوزه انتخابیه ورود کردند، متوجه میشدند که قبلا از کد ملی آنها افرادی سوءاستفاده کرده و نامشان در لیست رایدهندگان درج شده است. این روند نشان میدهد افراد بسیاری که رای نداده بودند نامشان در لیست رایدهندگان درج شده است. مشخص نیست از این آرا برای بالا آوردن چه افراد و گروههایی استفاده شده است. اگر این گزارهها در سایر حوزههای انتخابیه دامنهدار باشد، همین مشارکت ۴۱درصدی هم با اما و اگرهای فراوانی همراه است.
هرچند با ظهور اصلاحات تلاش شد دیدگاه مصباح برای مانعتراشی بر سر رشد اصلاحات مطرح شود، اما رسما از زمان دولت احمدینژاد بود که شاگردان مصباح به ساختارهای مدیریتی کشور رسیدند. در آن برهه حاکمیت مصباح را تایید کرد. این رویکرد از زمان دولت احمدینژاد آغاز شد.
اگر قرار باشد موشکافی دقیقی از دوران دولت مهرورز صورت گردد، مشخص میشود بسیاری از مشکلات امروز کشورمان در حوزههای مدیریت، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… برآمده از انحرافی است که آغاز آن از دولت احمدینژاد است. نمونه بارز این هدفگذاریها را در ماجرای انکار هولوکاست احمدینژاد میتوان دید. اگر اسراییل میخواست سالها تبلیغات علیه ایران صورت دهد به اندازه انکار هولوکاست نمیتوانست برای خود دستاورد خلق کند. اساسا مشخص نشد چرا این گزاره مطرح شد و ایران را در افکار عمومی جهانی منزوی ساخت.
مجلس دوازدهم و دولت سیزدهم در ادامه دولت احمدینژاد و مجلس هفتم است. همان مخاطراتی که ممکن بود دولت احمدینژاد ایجاد کند (و مشکلاتی که آفرید) محتمل است که مجلس دوازدهم و دولت سیزدهم هم ایجاد کنند.
مردم به مانیفستی که امام(ره) در نوفللوشاتو مطرح کرده بود رای دادند. در آن مانیفست رای اکثریت اصل بود و هیچ قدرتی در کشور اجازه نداشت در برابر خواستههای مردم بایستد.
معتقدم برگزاری رفراندوم درخصوص موضوعات اساسی کشور راهکاری است که از طریق آن میتوان نظر مردم را جویا شد و راهبرد آینده را مبتنی بر آن تعیین کرد.
محمد هاشمی رفسنجانی گفت: تا پایان دور چهارم مذاکرات طبق تعریف دو طرف، راضی کننده بوده است، اما بعد از دور چهارم مذاکرات مواردی اتفاق افتاده که اصولا خارج از مذاکره است. مثلا ترامپ به عربستان سفر کرده و در سخنرانی علیه ایران و به نفع اعراب صحبت کرده است. این ربطی به چارچوب مذاکرات ندارد بلکه این مطالب نشان میدهد که ترامپ به حرفی که میزند وفادار نیست.
درپی بازداشت تعدادی از اتباع ایرانی در انگلیس و طرح اتهامهایی علیه آنها و نیز ادعاهایی علیه دولت جمهوری اسلامی ایران، کاردار آن کشور در تهران (در غیاب سفیر) روز یکشنبه، ۲۸ اردیبهشت توسط شهرام قاضیزاده، رئیس اداره سوم غرب اروپا به وزارت امور خارجه احضار شد.
مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، در پاسخ به این سؤال که آیا «خط قرمز نهایی» آمریکا این است که «ایران حتی برای اهداف غیرنظامی نیز نباید هیچ سطحی از غنیسازی اورانیوم داشته باشد»، گفت: «اگر شما قادر به غنیسازی در هر سطحی باشید، عملاً توانایی رسیدن سریع به سطح تسلیحاتی را دارید.»