توضیحات ساترا درباره ترانه پایانی «پوست شیر»: به نسخه بدون کلام مجوز دادیم
معاون امور کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا گفت: ساترا از همان ابتدا به نسخهای از سریال «پوست شیر» مجوز داد که در تیتراژ پایانی موسیقی بدون کلام داشت و فاقد ترانهخوانی بود.
به گزارش سایت خبری مدارا؛ایرنا نوشت: چندی پیش ترانه تیتراژ پایانی سریال «پوست شیر»، از خروجی شبکه نمایش خانگی «فیلمنت» حذف شد. محمدصادق افراسیابی معاون امور کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا درباره این اتفاق گفت: تمام قسمت های پوست شیر از ساترا مجوز داشته و در قسمت پایانی هم نسخهای که مجوز گرفت، در تیتراژ آخرش موسیقی بدون کلام داشت.
وی با تاکید بر این که خود پلتفرم فیلیمو هم این موضوع را قبول دارد افزود: در قسمت آخر شاهد بودیم که آن موسیقی بدون کلام همراه با یک ترانه غیرمجاز پخش شد. ما در این رابطه تذکر دادیم و پلتفرم هم بلافاصله تیتراژ را اصلاح و ترانه را حذف کرد.
افراسیابی در پاسخ به این سوال که چرا همین ترانه در چند قسمت قبل و در سکانس کشتهشدن ساحل مجوز گرفت توضیح داد: این که یک موسیقی در ماشین پخش می شود و همان موسیقی در تیتراژ پایانی مجوز نمیگیرد، یک موضوع فنی و تکنیکی است که در شورای صدور مجوز انتشار ساترا روی این موضوع بحث شده است و اعضای شورا که خبرگان حوزه فیلم و سریال کشور هستند، میان پخش بخش خیلی کوتاهی از یک موسیقی در جریان داستان یکی از قسمت های سریال با پخش موسیقی در تیتراژ پایانی سریال تفاوت قائل هستند.
معاون امور کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا گفت: الان همان نسخهای که ساترا مجوز داده در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. در واقع ترانه تیتراژ اصلا در آن نسخه که به ما ارائه شده بود وجود نداشت که بخواهد مجوز بگیرد و برخی مطالبی که در رسانه ها قبلاً منتشر شده بود حاکی از گمانه زنی های رسانه ها بود.
سریال پوست شیر به کارگردانی جمشید محمودی، تهیهکنندگی نوید محمودی و نویسندگی جمشید محمودی و رضا بهاروند چهارشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ با پخش قسمت هشتم از فصل سوم به پایان رسید.
تهیهکننده فیلم سینمایی «پیرپسر» با بیان اینکه پیگیریها در خصوص قاچاق این فیلم هنوز به نتیجهای نرسیده گفت: بحث سریالی شدن پیرپسر را از طریق دیگر پلتفرمها پیگیریم.
روزنامه کیهان نوشت: اخبار یا اطلاعاتی که درباره دستمزد برخی از هنرمندان و چهرههای مشهور در قبال کار یا فعالیتی که نه ثمره مهمی در پی دارد و نه زحمتی بابت آن کشیده میشود، گویای نوعی ولنگاری اقتصادی و درمیان بودن پولهای آلوده و مشکوک در عرصه رسانه است. این وضعیت باعث دور شدن رسانه از رسالت اصلی خودش یعنی آگاهی بخشی و پویاسازی فرهنگ میشود و علاوه بر اینکه به بیعدالتی و تبعیض بین شاغلین این عرصه دامن میزند، موجب غلبه سازوکارهای کاسبکارانه و تجاری بر خلاقیت و دانش واقعی در نظام فرهنگی کشور هم میشود.
سینمای ایران مدتهاست که در سبد اکران خود درگیر دو ژانر «کمدی» و «درامهای خانوادگی» است و برخوردی سطح پایین و بسیار کلیشهای با مفهوم فیلم کمدی و ملودرام دارد. در واقع نسخههایی که فیلمسازان ایرانی برای مخاطبان خود میپیچند، بهدور از بداعت و خلاقیت است و تنها سوژه را در دمدستیترین حالت، مصرف میکند.