کد خبر : 200303
انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۹ - 00:02

ماجرای گلایه امیر هوشنگ ابتهاج از محمدرضا شجریان

شجریان با خنده به سایه می‌گوید: «آقا! من این مصاحبه را ندیده‌ام اما هر چه باشد شما بیشترش را قبلاً در همان شعر معروف خطاب به من گفته‌اید.»

ماجرای گلایه امیر هوشنگ ابتهاج از محمدرضا شجریان

به گزارش سایت خبری مدارا؛ در بخشی از خاطرات تفصیلی محمدافشین وفایی از امیرهوشنگ ابتهاج که در تازه‌ترین شماره مجله «اندیشه پویا» چاپ شده، آمده است: «سایه بی‌خیالی و بی‌تفاوتی عجیبی در رفع تهمت‌هایی که به او می‌زدند داشت. یکبار به او گفتم: «استاد! امروز در فلان روزنامه چه مصاحبه‌ی تندی از شما چاپ شده. شجریان و دیگران نرنجند!» جواب داد: «نه! هر کس مرا بشناسد می‌داند این‌ها حرف‌های من نیست.» خلاصه کاری نکرد.

روز بعد یا شاید بعدترش تعریف کرد: «بعد از رفتن شما فکر کردم نکند واقعاً شجریان و علیزاده این حرف‌ها را باور کنند. من اصلاً چنین حرف‌هایی نزده‌ام و اصلاً این شخص را تا حالا ندیده‌ام.» به شجریان تلفن می‌کند. شجریان هم با خنده می‌گوید: «آقا من این مصاحبه را ندیده‌ام اما هر چه باشد شما بیشترش را قبلاً در همان شعر معروف خطاب به من گفته‌اید.»

سایه می‌گفت و می‌خندید. اشاره‌ شجریان به شعری بود با این مطلع:

رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست

مرغ شبخوان کجایی و نوای تو کجاست…

چه شد آن مهر و وفایی که من آموختمت

عهد ما با تو نه این بود وفای تو کجاست؟…

شأن نزول این شعر هم از این قرار است که سایه در کلن بوده و شجریان هم آنجا کنسرت داشته. شجریان برای سایه بلیت نمی‌فرستد و دوستی دیگر بلیت کنسرت او را به سایه می‌دهد. سایه‌ زودرنج که از شجریان چنین توقعی نداشته بلافاصله این شعر را می‌گوید. بعد از کنسرت، شجریان به منزل سایه می‌رود. سایه می‌گوید: «اتفاقاً شعری هم برای شما گفته‌ام.» شجریان غزل را می‌خواند و می‌پرسد: «می‌توانم نسخه‌ای از این شعر داشته باشم؟» سایه پاسخ می‌دهد: «بَــــله.»

این خاطره در شماره ۸۱ مجله اندیشه پویا که بزودی منتشر می‌شود، آمده است.»

اخبار مرتبط:
قبر حسن صباح رهبر حشاشین را ببینید
قبر حسن صباح رهبر حشاشین را ببینید

موقعیت قلعۀ الموت و شیوۀ مبارزۀ اسماعیلیان، این قلعه را در برابر نفوذ و هجوم دشمنان تقریبا شکست‌ناپذیر کرده بود؛ به طوری که تا حدود 140 سال بعد از مرگ حسن صباح نیز همچنان جانشینان پیاپی او به حکومت در این قلعه ادامه می‌دادند.

کالری مصرفی نیمی از ایرانیان در سال ۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد بوده است
کالری مصرفی نیمی از ایرانیان در سال ۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد بوده است

بررسی آمار‌ها نشان می‌دهد که در یک دهه اخیر میانگین کالری مصرفی سرانه ایرانیان کاهش یافته و در سال ۱۴۰۱ به میزانی پایین‌تر از حداقل کالری مورد نیاز برای یک نفر رسیده است.

منتقد سینما: ممنوع اعلام کردن سریال حشاشین خنده‌دار است / افرادی را در سمت‌های فرهنگی گذاشته‌اند که با تصور دهه شصت فعالیت می‌کنند
منتقد سینما: ممنوع اعلام کردن سریال حشاشین خنده‌دار است / افرادی را در سمت‌های فرهنگی گذاشته‌اند که با تصور دهه شصت فعالیت می‌کنند

درستکار، کارشناس و منتقد سینما درباره ممنوع اعلام کردن سریال حشاشین در ایران گفت: این اقدام صدا و سیما خنده دار است که فکر می‌کنند هنوز هم دوران بگیر و ببند است. ممنوعیت سریال حشاشین یعنی چی؟ یک سری قانون در ایران وضع کرده‌اند و تصور می‌کنند محصولات خارجی را هم می‌توانند محدود کنند. پلتفرم‌ها در داخل به وجود آمدند تا مقداری با صدا و سیما تفاوت کنند و تقریباً هم چنین کاری کرده‌اند و با آداب اخلاق ایرانی، نزدیکی‌های بیشتری دارند؛ اما سریال حشاشین اصلاً جز پلتفرم‌های داخلی نیست که بتوانند جلو آن را بگیرند.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق محفوظ است