کد خبر : 175874
انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۲۵ - 10:24
دسته‌بندی : دسته‌بندی نشده
چاپ

شیعه کشی در شهری که مرکز حکومت طالبان است را نمی توان پذیرفت

شیعه کشی در شهری که مرکز حکومت طالبان است را نمی توان پذیرفت

به گزارش مدارا، این استدلال طالبان که شیعیان خود مسئولیت امنیت نماز جمعه خود را به دست گرفته بودند و لذا مسئولیتی متوجه طالبان نبوده، پذیرفتنی نیست؛ چرا که حسینیه شیعیان بخش کوچکی از شهر بوده و در درون شهر مورد تهاجم انتحاری قرار گرفته است.

ولایت قندهار و مرکز آنکه به همین نام خوانده می‌شود، بیش از یک میلیون و چهارصد هزار نفر جمعیت دارد و جمعیت مرکز حدود ۶۵۰ هزار نفر می‌باشد و در این بین حدود هشت درصد از جمعیت شهر را شیعیان تشکیل می‌دهند که از دو طایفه قزلباش‌های فارس‌زبان و پشتون‌ها می‌باشند. بعضی از بزرگان معاصر شیعه نظیر مرحوم آیت‌الله عاصف محسنی از این شهر و طایفه بوده‌اند. شهر قندهار از سال‌ 1395 شاهد وقوع رخدادهای تروریستی نبوده است.

اگر در نقشه جغرافیایی افغانستان موقعیت این شهر را ملاحظه کنیم، آن را در موقعیت مرکزی و نزدیک به جنوب افغانستان می‌بینیم و این به آن معناست که حداقل طی ۱۵ سال گذشته، این شهر در تصرف و اختیار طالبان قرار داشته و به مسایل امنیتی آن توجه خاص شده است. بنابراین طالبان باید به روشنی پاسخ این سؤال را بدهد که چرا یک هفته پس از حادثه خونبار مسجد سیدآباد ولایت قندوز، واقعه انفجار خونبار در حسینیه فاطمیه قندهار روی داده است. اگر حادثه قندوز به عنوان منطقه‌ای در مرزهای شمالی افغانستان را به دلیل آنکه چندی بیش نیست که به سیطره طالبان درآمده است، بپذیریم که طالبان مسئول نیست، چطور می‌توانیم یک هفته پس از آن عدم مسئولیت طالبان را در تکرار فاجعه‌ای که در جنوب این کشور و در شهری که بیش از ۱۵ سال است در سیطره طالبان می‌باشد رخ داده است را بپذیریم؟ اگر طالبان تا این حد از برقراری امنیت در پایتخت معنوی و مذهبی خود ناتوان است، چطور می‌تواند در کل این کشور به خصوص در مناطق مرکزی، شمالی و شرقی افغانستان که سال‌ها از سیطره طالبان دور بوده‌اند، داعیه ایجاد امنیت داشته باشد؟و به فراخوان‌ها بابت شکل‌دهی به دولت فراگیر بی‌اعتنایی نماید.

 داعش مسئولیت انفجار در حسینیه فاطمیه (امام‌باره فاطمیه) قندهار را با تأخیر پذیرفت؛ در حالی که در انفجار خونین قندوز بلافاصله مسئولیت را پذیرفته بود. داعش در افغانستان حکایت خاص خود را دارد. آمریکا و دولت اشرف‌غنی، از داعش برای توسعه ناامنی‌ها و توجیه حاکمیت خود استفاده می‌کردند. آنان در طول ده سال اخیر و به خصوص در مقطع چهار سال اخیر حضور عناصر داعش در افغانستان به عنوان مکمل سیاست‌های آمریکا، عربستان و در مقاطعی پاکستان عمل کرده‌اند. داعش در افغانستان به توسعه درگیری‌های طایفی و مذهبی دامن زده و به عنوان یک وزنه موازنه‌دهنده امنیتی علیه طالبان و به نفع آمریکا و دولت غنی عمل می‌کرد و معنا و مفهوم دیگری نداشت. از این‌رو برخلاف آنچه در عراق و سوریه مشاهده کردیم، داعش در افغانستان استقرار و نقطه استقراری نداشت و به صورت جوخه‌های ترور عمل می‌کرد و ناپدید می‌شد. امروز هم گفته می‌شود داعش در هیچ نقطه‌ای از افغانستان استقرار ندارد.
در اینجا یک سؤال کلیدی وجود دارد؛ داعش الان برای چه دست به انفجار می‌زند و به‌خصوص علیه شیعیان به خلق حوادث خونین روی می‌آورد؟ الان که موازنه امنیتی قبلی کنار رفته است. از یک‌طرف حضور نظامی و حتی سیاسی آمریکا در افغانستان به صفر رسیده و دولت و ارتش اشرف‌غنی هم وجود خارجی ندارد تا عملیات داعش معنایی موازنه‌دهنده داشته باشد. این را هم نمی‌توان پذیرفت که داعش دست به عملیات‌های کور می‌زند و در ورای اقدامات آن، تفکر و نقشه راهی وجود ندارد. طبعاً داعش دست به کاری نمی‌زند که در حالی که نتیجه‌ای ندارد، مخاطرات زیادی برای آن داشته باشد.

اقدامات داعش در این شرایط تنها در شکل سلبی قابل تجزیه و تحلیل است. یعنی داعش منفجر می‌کند، می‌کُشد تا وضعیت به ضرر اربابان آن تغییر نکند. نه اینکه یک ساختار امنیتی به نفع اربابان خود پدید آورد. در واقع در این صحنه، داعش به نیابت از آمریکا، سعودی و پاکستان وارد فضای امنیتی افغانستان شده تا با اعمال فشار مانع شکل‌گیری موازنه ایجابی جدید شود و یا آن‌قدر هزینه را بالا ببرد که این مدل همکاری امنیتی در ضعیف‌ترین حد ممکن قرار گیرد. راه‌حل این است که از یک‌طرف دولت جدید افغانستان با درک هدف‌گذاری کینه‌ورزانه محور آمریکا و توجه به ابعاد آن، هر گونه مسامحه در برخورد با عناصر تروریست را کنار گذاشته و به وقت‌کشی کنونی خاتمه دهد و گمان نکند اقدامات تروریستی، صرفاً هزینه‌ای است بر دوش شیعیان و جمهوری اسلامی و از سوی دیگر جمهوری اسلامی می‌تواند به شکل‌دهی ساختار جدید امنیتی- نظامی افغانستان کمک کند و به آن سرعت بدهد چرا که‌ موضوع امنیتی افغانستان و مردم آن و به خصوص شیعیان و مصالح مشترک ایران و افغانستان، بدون دست‌زدن به اقدامات راهبردی امکان‌پذیر نخواهد بود.

اخبار مرتبط:
سردار رادان: «نه به اعدام» ممکن است در برخی موضوعات مفید باشد، اما کسی که جوانان کشور را هدف قرار داده، مستحق عفو و بخشش نیست
سردار رادان: «نه به اعدام» ممکن است در برخی موضوعات مفید باشد، اما کسی که جوانان کشور را هدف قرار داده، مستحق عفو و بخشش نیست

سردار رادان با اشاره به ضرورت بازدارندگی قوانین گفت: قانون و مقررات باید بازدارنده باشد و نه اینکه طبق خواست دیگران بازدارندگی را از ما بگیرند. «نه به اعدام» ممکن است در برخی موضوعات مفید باشد، اما کسی که جوانان کشور ما و نظام را هدف قرار داده، کسانی که می‌خواهند جوانان کشور ما را به بی‌خاصیتی تبدیل کنند، مستحق عفو و بخشش نیستند. به اعتقاد من هزینه این افراد باید آنقدر بالا باشد که بازدارنده باشد، نه تشویق‌کننده.

سردار نامی: باید احمق باشند که به تهدیدات ادامه دهند/ توانایی‌هایی داریم که در جنگ ۱۲ روزه استفاده نکردیم
سردار نامی: باید احمق باشند که به تهدیدات ادامه دهند/ توانایی‌هایی داریم که در جنگ ۱۲ روزه استفاده نکردیم

یکی فرماندهان سابق سپاه در خصوص نقش قدرت موشکی ایران در پیروزی در جنگ ۱۲ روزه گفت: توان موشکی یکی از محوری‌ترین مجموعه‌ سلاح‌هایی بوده است که نقشی اثرگذار داشته است. اما قطعاً ما بسیاری از توانمندی‌ها را به دلیل اینکه این جنگ، جنگ همه‌جانبه‌ای نبوده، استفاده نکردیم؛ اگر احمق باشند باید به این تهدیدات ادامه دهند.

ابطحی: انتظار داشتیم بعد از جنگ خودخواهی‌ها و قلدری‌ها کمتر شود
ابطحی: انتظار داشتیم بعد از جنگ خودخواهی‌ها و قلدری‌ها کمتر شود

یک سیاست‌مدار اصلاح‌طلب در واکنش به سخنرانی محمد خاتمی در دیدار با اعضای انجمن اسلامی مدرسان دانشگاه‌ها گفت: تصورم این است جریان اصلاح‌طلب، از پزشکیان حمایت کرد و از این حمایت خود پشیمان نیست و این هم در گفته‌های آقای خاتمی بود که اگر انتقادی می‌شود، انتقادی برای بهتر شدن باشد نه انتقادی با رنگ و طعم پشیمانی؛ زیرا واقعاً پزشکیان همان است که بود.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق محفوظ است