به گزارش سایت خبری مدآرا؛ در همین رابطه محمد جواد حقشناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی و مدیرکل سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات با اشاره به تبعات در گفتگو با امتداد، عنوان داشت: به نظر من، این طرح به حدی باگ داشته و بدون مطالعه ارائه شده که حتی صدای خود جریانهای اصولگرا را هم درآورده است. یاد آن ضرب المثل افتادهایم که آش به قدری شور شد که حتی، خان هم فهمید!
مجلس یازدهم تا رسیدن به تعادل رفتاری راه درازی در پیش دارد
طراحان این طرح، مسیر بدی را انتخاب کردهاند و به نظر میرسد که مجلس برای رسیدن به تعادل رفتاری، راه درازی در پیش دارد. طرحهای شنابزده و بدون تامل و مطالعه در صورت تداوم، آسیبهای جدی را به کیان کشور وارد خواهد کرد.
اساسا به نظر میرسد که این طرح به نوعی، ترجمه سخنانی است که برخی از چهرههای رادیکال در مجلس مطرح میکنند. سخنانی که اخیرا، نایب رئیس مجلس مطرح کرده یا آقایی که در کتابخانه مجلس گمارده شده است. به نظر میرسد که این افراد، حتی فهم دقیقی از جریان خود هم ندارند.
چرا که کسی که با رای مردم انتخاب شده و با رای نمایندگان در جایگاه نایب رئیسی یا در مسئولیت کتابخانه مجلس قرار گرفته، نباید تا این حد با مفهوم رای مردم بیگانه باشند.
گرچه آرایی هم که شکل گرفته به گونهای، شاید خیلی هم به دلیل خوانشی که شورای نگهبان از نظارت برای خود تعریف کرده و به نظارت استصوابی مقید شده، قابل اتکا نباشد. این نظارت استصوابی هم با تفسیر شورا و خوانش آن راه را به پیش میبرد.
با چنین طرحهایی، مفهومی که انقلاب برپایه آن شکل گرفته و نتیجه خون صدها هزار شهید گمنام و شهیر در کشور بوده و مرهون خون بزرگانی مثل مرحوم آیتاله بهشتی و آیتالله منتظری است را اینچنین مورد عدم توجه قرار میدهد.
به نظر میرسد که به تنها چیزی که در این طرح توجه نشده، نگاه به رای مردم و جمهوریت بوده و اساسا گمان نمیرود که طراحان طرح با مفهوم حداقلی انتخابات ریاست جمهوری و آنچه در قانون اساسی آمده آشنا باشند.
به هر حال، رئیس جمهور دومین شخصیت نظام بوده و مسئولیت قوه مجریه کشور را بر عهده دارد. حداقل در تمامی ادوار پیشین، ملیونها ایرانی برای استحکام و قوام چنین جایگاهی به عرصه آمده و آرای خود را به صندوق ریختهاند.
ظاهرا طراحان این طرح بنای جبران الطاف شورای نگهبان را دارند
به نظر میرسد که طراحان این طرح، خیلی متوجه نیستند که با این کارشان، خدمتی به شورای نگهبان نمیکنند. شاید به ذهنشان اینچنین نشسته که حال که حضورشان در صندلیهای سبزمجلس، مرهون الطاف شورای نگهبان با خوانشی که از نظارت استصوابی داشته و رقبای این عزیزان را از پیش پا برداشته، حال بنای جبران لطف دارند.
اما من فکر میکنم که دوستی این افراد، دوستی هوشمندانهای نبوده و با این اقدامشان، تیشه به ریشه کلیت و مشروعیت نظام و حتی همین نهاد شورای نگهبان که به تصورشان به آن خدمت میکنند، میزنند.
چرا که اگر روند به همین گونه پیش برود به نظر میرسد که نه از تاک، نشان خواهد ماند و نه از تاکنشان. در آن صورت اساسا، دیگر شورای نگهبان، مفهوم نخواهد داشت که آقایان بخواهند به این شکل به آن خدمت کنند.